سلام مامانا فک کنم دچار افسردگی بعد زایمان شدم کارم هر روز گریه اس هیچی خوشحالم نمیکنه
از شوهرم سرد شدم تو شهر غریبم حتی مامانم نیست کاش میمردم دیگه دوست ندارم زنده باشم
حتی بچه امم دیگه خوشحالم نمیکنه
خواب بیداریا دست تنها بودنم همسرم کمک نمیکنه دیگه توانشو ندارم
بچم همچنین مادر بی دستو پایی نداشته باشه بهتره

بچها امانت خداوند هستند
و نعمت زندگی
از این امانت باید ب خوبی مراقبت کرد

سخته
خیلی سخته 😭خدا کمکم می‌کنه
ولی سختیش اینه ک ن شوهرت درک می‌کنه و نه کمک 🙂

عزیزم همه ما با تو هم دردیم
منم شرایطم مثل تو بود هر روز گریه می‌کردم شوهرم درکم نمیکرد از خانواده دور بودم همه کارها رو باید خودم انجام میدادم خیلی حس تنهایی بهم دست میداد دخترم هم کولیک داشت هم رفلاکس بیخوابی شبانه این دوماه هم بهترین اتفاق زندگیم مادر شدن بود و هم بدتر و سخترین روزهای زندگیم دو حس کنار هم تجربه کردم ولی بسپرش به زمان نی نی ۲ماهش بشه خیلی حالت بهتر میشه قوی تر میشی ولی دیگه احساست به شوهرت خیلی عوض میشه رابطه سرد سرد میشه عشقت به نی نی زیاد زیاد میشه

پیام خصوصی که دادم چک‌کن بی زحمت

وای خدای من نزن ای حرفا رو خدا قهرش میگیره ناشکری نکن خداروهزامرتبه شکر کن 9 ماهی ک تو شکمت بود ب سلامتی دنیا اوردیش
افسردگی بعد زایمان برا طبیعی هست یا سزارین ؟؟😵‍💫😵‍💫
یا هردوشون
هوف خدا جدی جدی ترس داره

اخ این دوره خیلی سخته فقط صبور باش منشا لذتت دخترت باشه
منم مامانم دوره
تنهای تنهام
مخصوصا یماه اول خیلی سخت بود

سلام عزیز دلم
اول از همه قدم نو رسیدتون مبارک شما و همسرتون باشه
عزیزم بارداری تا زایمان یه پرسه ی سختی هستش برا خانم ها
خصوصا بچه اولی ها
که به لطف خداوند شما پشت سر گذاشتید
یادتون نره که اگه هیچ کسی رو نداشته باشی
خدا هست
اون مراقب شماست
اصلا هم افسرده نیستی
فقط خسته شدی
همسرتون هم احتمالا سر کار باشن و خسته هستن
و نمیتونه به شما کمک کنه
الکی که بهشت نمیره زیر پات
تسبیحات حضرت فاطمه رو تکرا ر کن
بهت کمک میکنه
یه یا علی بگو
و این فرصت زیبای مادر شدن رو از خودت دریغ نکن
یه دوش آب ولرم با نمک هم بگیر سبک میشی ❤️

عزیزم همه این حسو دارن .اولا که ضعیف شدی خودت رو تقویت کن و حتما مکملهاتو به موقع مصرف کن.بعد هم تنوع واسه خودت ایجاد کن بیرون برو تا خوب بشه این حست

عزیزم از ته دلم آرزو میکنم حال دلت خوب بشه ولی کاملا طبیعیه این حال و هوات همه بعد زایمان تجربه میکنن
خوشحال باش که بزرگترین نعمتیو داری و اون سلامتیه
و اینکه نی نیت کنارته
خیلیا آرزوی داشتن نی نی دارن
حتی من الان دارم شبانه روز دعا میکنم بچم سالم باشه و بتونم تا آخر بارداری ادامه بدم
نمیگم میتونم درکت کنم چون تجربش نکردم ولی منم از اول بارداری استراحت مطلق بودم و خیلی سخت گذشت بهم
ولی به امید اینکه بچمو بعل بگیرم تحمل میکنم
امیدوارم حالت روز به روز بهتر بشه ولی کاملا طبیعیه

از بیخوابی و خستگی اینجوری شدی طبیعی
۱۰-۱۵ روز دیگه اوضاع بهتر میشه
به خودت و بچه برس،کار خونه فعلا برات مهم نباشه

توکل کن به خداازخداکمک بخوا خداخودش کمکت میکنه ایت الکرسی بخون اروم میش عزیزم

عزیزم اگه دور و برتم شلوغ باشه
باز همین حالو داری
بخدا زود میگذره
روزای خوب میاد
خودتو توی خونه حبس نکن حتی شده تا سرکوچه بری یا دم پنجره وایسی

تجربمو میگم از بعد زایمان اولم دست تنها متنفر شده بودم از همسرم هیچ کمک حالی نداشتم حالم از خودمم بهم‌میخورد بچمم دیگه حالمو خوب نمیکرد میخام بگم فقط خودت میتونی به خودت کمک کنی تو یه مادری و بچت مادر شاد میخاد بعدا حسرت این روزا رو میخوری دست خودتو بگیر و بلند شو به خودت برس و به بچت از هیچکس انتظار کمک نداشته باش

من هم مامانم پیشم نبود
اولش خیلی سخته
واسه همه سخته
ولی بعد از چند ماه عادت میکنی
صبوری کن
حق داری کلافه باشی
ولی جواب صبرت رو میگیری

درخواست دوستی بدین لطفاً

اخ این دوره خیلی سخته فقط صبور باش منشا لذتت دخترت باشه
منم مامانم دوره
تنهای تنهام
مخصوصا یماه اول خیلی سخت بود

عزیزم بهتره پیش یه روانشناس بری تو باید قوی باشی اون بچه همه ی امیدش تویی

منم اوایل همینجوری بودم
شوهرمم هی غرمیزد دلم نمیخواس زنده باشم
حتی کتکمم زد
ولی خب یکم ک رفتم بیرون و مهمونی اوکی شدم
توام سعی کن بری بیرون
سخته تو خونه باشی

منم مثل توبودم بعضی موقع ها دوست دارم بمیرم هرچند وقت باز اینجوری میشم