۷ پاسخ

من همش مواظبم دعواشون نشه 😂

وای آره همین خستم کرده
چون شوهرم نه تو کار خونه کمک میکنه و نه از پس بازی با بچه خوب برمیاد و همش تواین درگیری هستم

نه چرا اونم پدرشه باید با بچش وقت بگذرونه وظیفه ی پدریشه منم نیاز ب استراحت دارم اتفاقا استراحت میکنم

دقیقااا منم همین جورم احساس میکنم اصلااا خوب نیست چون دخترم خیلی دوست داره با باباش بازی کنه همسرم بد عادت شده ی ذره که بازی میکنه زود کنار میکشه

من همش غر میزنم که یکم با بچه بازی کن خیلی بیخیال کلا یکم میگم بچه رو نگه دار حداقل خونه ای انگار نه انگار

آره مردا زیاد حوصله ندارن اما منم میگم ببرش بیرون در حد ۱ساعت اینا میفرستمش باهاش ک حداقل اینجوری منم کلافه نشم

دقیقا منم. چون مردا مثل ما حوصله ندارن متاسفانه

سوال های مرتبط

مامان رادمهر مامان رادمهر ۴ سالگی
سلام
مامانا یه سوالی ذهنمو درگیر کرده پسرم ۳سال و ۷ماهشه همسایمون که از بچگی دوست همسرمم بوده یه پسر و یه دختر داره یکی دوسال بزرگتر از پسر منن و تابستونا بعداز ظهر بیرون بازی میکنن صداشون میاد داخل خونه ما یه چند باری ام که از بیرون میومدم بابای بچه ها گفته بزارش بازی کنه من مراقبم ولی بازم من در باز میزارم تو راه پله میشینم و تند تند نگاه میکنم حواسم به رادمهر هست این اتفاق خیلی کم پیش میاد البته
پسرخواهرشوهرم یه سال بزرگتر از پسر منه تقریبا هر روزخو اهرشوهرم میارش خونه مامانش و میزارش جلو در تا با بچه ها بازی کنه پسرم همش میگه صدای پوریاشون میاد مامان میشنوی عذاب وجدان میگیرم که نمیزارم بره بیرون از طرفی ام اصلا نمی تونم بزارم بره و خودم تو خونه بشینم پسرمم بشدت ترسو شده حتی از دوچرخه سواری بیرون میترسه فقط تو خونه سوار میشه
بنظرتون کارم اشتباه یا درست ؟همش حس میکنم مامان خوبی نیستم و دارم درحقش کوتاهی میکنم
اینم بگم پارک میبرمش و تو خونه ام گاهی باهاش بازی میکنم ولی مطمئنم جای بازی پر هیجان و پر سر و صدای اون بچه هارو براش نمیگیره