من یک ماه بعد عروسی با خواست خودمون اقدام کردیم و شد، زنگ زدم مامانم خونه مادربزرگم رفته بود کمک نذری، گفتم پاشو بیا خونمون نوه ات کشت منو انقدر بهونت و گرفت، گفت چیییی 😳 دوباره گفتم، تازه متوجه شد گفت میام میام الان میام، بنده خدا نیم ساعته اومد با چه ذوقی باور نمی کرد فکر میکرد شوخی میکنم تا جواب آزمایشو دید باور کرد، به مادر شوهرمم شوهرم گفت مادر شوهرم موقع جشن عقدم ازش پرسیدن دوست داری کی نوه دارشی گفت یه سال دیگه، شش ماه بعدش عروسی کردیم، گفت مامان دعات گرفت یه سال نشده نوه دارشدی انقدر خوشحال شد
سلام عزیزم من شوهرم شوکه شد
با کلییی خجالت..مرده بودمممم قشنگ
من بعد هشت سال البته با دوتا سقط عمه ام که جاری هستم گفت به مادرشوهر از خوشحالی گریه میکرد
مامانم خودم گفتم بقیه هم شنیدن درکل همه خوشحال نگران من هستند چون هشت ساله ازدواج کردم دوبار سقط داشتم و الآنم استراحت مطلقم
من ب اجیم گفتم اونم ب همه گفت😂😂
والا با هزار خجالت
من ک هیچی نگفتم همسرم از ذوق روزی ک فهمید به خانواده خودم و خودش گفت
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.