۷ پاسخ

وای خبببب ادامششش؟؟؟ بگو دارم میمیرم از استرس.... نینیت سالمه الان ؟

عزیزم فقط بگو نی نی حالش خوبه دارم میمیرم از استرس 😢😢

گفتی ریپلای کن منم ببینم

خبببببببل

وای خدایا انشاالله ک سالم باشه

مگه بچه تو شکمت تکون نمیخورد؟؟؟🥺

وای خب بعدش؟😳😔

سوال های مرتبط

مامان لیانا مامان لیانا ۱۰ ماهگی
۱۰ ب خاطر حال بدی ک داشتم اسهال و استفراغ داشتم بچه تکون نمی‌خورد رفتم بیمارستان گفتن قلبش خیلی ضعیفه معاینه کردن گفتن برو خونه فردا بیا
فرداش از صبح دل درد گرفتم هعی می‌گرفت ول می‌کرد تا افطار،ک دیگه رفتم بیمارستان ولی بستری نمیکردن نوار قلب از بچه گرفتن گفتن خیلی تکون میخوره نوشابه بخور راه برو و بیا تا دوباره نوار قلب بگیریم و ۱ سانت باز شدی
رفتم پله و راه رفتم و دوباره رفتم معاینه ک کرد گفت کیسه آبت پاره شده الان باید بستری شی ۲ سانت ولی باز شدی. ساعت ۱۰ شب بستری کردن تا ساعت ۱۱ گفت تازه ۳سانت باز شدی و امپول فشار زدن ک دردام تا ۱۲ خیلی بیشتر شد
۱۲ و ربع ک شد ۵ سانت باز بودم ولی بچه داشت بدنیا میومد و گفتن فولی من اصلا جیغ نمیزدم و سعی کردم بیشتر زور بزنم تموم توانم گذاشتم واس زور زدن
ک ۱۲ونیم بچه داشن فشار میورد دکتر گفت دیگ زور نزن ولی نتونستم و بچه بدنیا اومد ولی چون زور اضافه زدم و دهانه رحم ۵ سانت فقط باز بود پاره شد و بخیه زدن
مامانی گلی ک میخاید زایمان کنید سعی کنید جیغ نزنید ک دیگ‌توانی واسه زور زدن نداشته باشید
مامان رایان مامان رایان ۳ ماهگی
پارت 2تجربه 36هفتگی
شوهرم گفتم کیک و ابمیوه و اب گرف نشستم خوردم ب زوراشتها نداشتم اصلا رحمم و کمرم و زیر شکمم خیلی درد داشت هی میومد میرف میگفتم باخودم امشب زایمان میکنم بعد یادم افتاد دکتر گفت بالا اگ زایمان کنی بچه تا 1ماه میره دستگاه استرس کشیدم کمی از کیک و ابمیوه خوردم راهی طبقه بالا اتاق معاینه شم بعد نوار قلب گرفتن گفتن بعد گفتن بیاااونور ان اس تی بده بردنم اون یکی اتاق دوباره نوار قلب گفتم مشکلی هست گفتن نه دوباره 25دقیق اونجا بودم بعدش دکتر اومد گف برو دوباره مایعات بخور بیا گفتم چرا اخه چیشده گف نترس ها ضربان قلب بچت بالاس اگ پایین نیاد باید بستری شی رفتم دوباره اب معدنی بزرگ و کیک ب زور خوردم و برگشتم دوباره نوار قلب گرفتن تا 20دقیقه قلبش تند میزد ولی بعدش اروم شد دکتر اومد گف مرخصی گفتم چیشد مردم از نگرانی گف هیچی خداروشکر ضربان قلبش نرمال شد .خلاصه تعریف این داستان این بود ک دیشب فقط الکی استرس کشیدم یه تجربه بود خواستم ثبت کنم اگ کسی بود مث من شاید بهش کمکی شه و استرسی ک من کشیدم اون نکشه ....
مامان ماهان💙 مامان ماهان💙 ۸ ماهگی
تجربه زایمان🥰
دکترم تاریخ گفته بودم برام زده بود برای ۳/۳۰ سزارینم کنه که ۳۹هفته کامل میشدم ولی ۳/۲۰ که ۳۷هفته بودم رفتم مطب گفت قلب نی نی تند میزنه برو بیمارستان ان اس تی بده همون موقع ب دلم افتاد ک دیگه میخواد امروز زایمانم کنه من نه دردی داشتم نه هیچی کلی ترسیده بودم رفتم بیمارستان نوار قلب گرفتن گفتن بله تند میزنه باید زایمان کنی زنگ بزن بیان برای تشکیل پرونده لباسامو عوض کردم سرم بهم زدن بردنم اتاق عمل پرسیدم گفتم بی حسم میکنید یا بیهوش دکتربیهوشی گفت نترس دخترم بیهوشت میکنم هیچی نمی‌فهمی نترس دراز کشیدم رو تخت داشتن آماده میکردن ک دکترم رسید بالاسرم حالمو پرسید همون لحظه بیهوش شدم دیگه بعد هم که ب هوش اومدم فقط میگفتم بچم کجاست حالش چطوره بعد چنددقه پسرکوچولومو آوردن کنارم بهترین حس دنیا ساعت۱وربع ظهر ماهانم بدنیا اومد❤️
دکترم خانم انصاری بیمارستان مهرگان هزینه بیمارستانم با بیمه تامین اجتماعی ۲۰تومن شد
دردی نداشتم پمپ درد واسم زده بودن از سوند هم ک وحشت داشتم موقع ای ک بیهوش بودم برام زده بودن کلا از زایمانم راضی بودم
مامان غزل😍🥰 مامان غزل😍🥰 ۴ ماهگی
سلام مامانا اومدم تجربه زایمان طبیعی بهتون بگم
پارت اول
تاریخ ۷/۲۹از صبح درد عجیبی داشتم شوهرم میگفت ببرمت میگفتم نه بزار شدید شد بریم بیمارستان تو خونه ورزش کردم چای دارچین دم کردم خوردم عصر ک شد رفتیم بیرون ک پیاده روی کنیم دوساعت پیاده روی کردم‌بعد دلپیچه گرفتم شوهرم گفت بریم سری بیمارستان چکت کنن زره نمیکنیم حرفشو گوش دادم رفتیم بیمارستان ‌ معاینم کردن دوسانت رحم باز بود گفتن نوار قلب بگیرم نوار قلب بچه خوب نبود هی بوق میزد اب دادن خوردم ابمیوه دادن خوردم فشارم چک کردن ۱۱ بود نوار بچه همونه تغییری نکرد گفتن بستری میشی نوار قلبش خوب نیس دیگ سریع شوهرم کار بستری انجام داد من بردن زایشگاه برام سرم وصل کر‌د بعد ربع ساعت اومد اکسیژن گذاشتن ببین نوار بچه چطوره بعد سه ساعت خداروشکر نوار قلبش خوب شد ساعت ۱ شب اکسیژن برداشتن  زایشگاه هم خالی بود فقط من بودم تا صبح نخوابیدم همش پیاده روی کردم تو زایشگاه توپ دیدم با توپ ورزش کردن تا ساعت ۶ صبح ک دردام مرتب شدن ک شیفت عوض شد دوباره اومد نوار قلب وصل کردن هنوز امپول فشار وصل نکردن گفتن تا نوار قلبش نرمال بشه اومدن دوباره معاینم کردن دیدن همون دو سانته بعد این همه ورزش تکونم نخوره 🥺🤦‍♀️