۱۰ پاسخ

منم از روزی که فهمیدم حامله ام چیزی نمونده تجربه نکنم انشالله به سلامتی زایمان کنی بادیدن روی ماه بچه ات همه چی وفراموش کنی عزیزم🌹

منم استراحت مطلقم مامان و بابام بنده خدا زحمت انداختم اومدم خونشون تمام مسئولیتامم افتاده گردنشون.
بیخیال این دورانم میگذره توکل بر خدا شاد باش و بگو و بخند

منم بارداریم خیلی سخته دوقلو باردارم هفته ۲۷ تپش قلب شدید گر گرفتگی احساس خفگی احساس میکنم میخوام بمیرم خواب ندارم همش نگرانم

هرکسی یک دوران سختی پشت سر میزارم همنقدر که دامن مون سبز شده الهی شکر خیلیاحاضرن تمام این درد ها مشکلا تحمل کنن و صاحب یک فرزند بشن و طعم مادرشدن بچشن.خود من از اول زیاد مشکل نداشتم خداروشکر فقط از ۳ ماهگی شبا تنگ نفس داشتم و کلا خواب نداشتم.وحالا ویار اینا داشتم ولی الان یک هفتس ازخونه خودم بدم میادشوهرم ک میاد دنبالم مرگمه ک برم خونه مخصوصا سمت شب یعنی اون شب هی با خودم کلنجار رفتم جفتم غذا از بیرون بگیرم بریم دوتایی فیلم ببینیم اینا تلقین من دیوونه شدم .ببین تا سفره انداختم غذا شروع کردم ۳_۴ بار از سر سفره پاشدم رفتم لب پنجره گفتم قلبم احساس خفگی میکنه نه از شام چیزی فهمیدم نه از فیلم بعدم انقدر بلند بلند گریه کردم گفتم من چرا اینجوری شدم دیگ شوهرم گفت بیا برو خونه مامان دیگ این اخریا اومدم اینجا برام سخت هم هس چون شوهرم هر شب نمیاد اینجاد اینجا و میگ زشته از یطرفم دلم میخواد هم مامان بابام باشن هم اون

واقعا من شبو روز از درد مینالم هر شب ی جای جدید درد میگیره دیشب نفس میکشیدم قفسه سینم و وسط کتفام تیر میکشید

منم کلا بارداریه سختی رو دارم تجربه میکنم از اول بارداریم یه روز خوش نداشتم هیچ وقت حال و هوام خوب نبوده دلم واسه دخترکم میسوزه هر کی هم منو میبینه میگه چقد لاغر شدی میترسم نکنه وزنه بچم کم باشه، اصلا بهم نمیاد که تو ماه هفت باشم😭

من دوقلو باردارم بعد هشت سال با ای وی اف باردار شدم سختیا و درمان قبل بارداری و نمیکم ولی بعد بارداریم که کلا استراحت مطلق بودم کارای خونمم شوهرم و مامانم میکنه فقط خودم تنها کاری که میتونم بکنم اونم دستشویی رفته اونم فرنگی نه دستشویی ایرانی ۱۷ هفته هم سرکلاژ شدم هم پساری کذاشتن بچه ها رشد کردن نفسم بالا نمیاد تپش قلب امونم و میبره بعضی شبا جز صبوری کاری نمیتونیم بکنیم مادر شدن ارزش همه این سختیارو داره

منم همش‌سرماخوردم ، نمیدونم طبیعی هست یا من‌سیستم‌ایمنی بدنم‌ضعیفه...کلافه شدم

خب خیلی کارت اشتباهه
نکنه تو از الان افسردگی گرفتی معمولا اونو بعد از زایمان میگیرن 😑😑☹️

تو خونه تنهایی؟
منم دوران سختی گذروندم و همش نگران بچمم ولی سپردمش بخدا
دیروز از درد قفسه سینه گفتم میمیرم دیگه الان از درد شکم و لگن
مجبورم تحمل کنم کاری از دستم برنمیاد
خودتو با خرید سیسمونی سرگرم کن

سوال های مرتبط

مامان جوجه مامان جوجه ۴ ماهگی