۷ پاسخ

کلا اینکه چرا ازدواج کردم این تو مخمه...

من واسه اولین بچم ، تفکرم این بود که خوب، من ازدواجمو کردم ، بچمم دنیا آوردم الان باید بمیرم😂😂🤦🏻‍♀️..بعدش گفتم نهههه، من باید مدرسه رفتنشو ببینم و کلی روزای خوب دیگه تو راه دارم ..و واقعا بهتر شدم

قرص اهنتو حتما بخور منم اینجوری شده بود

نه بعد ی مدت خوب میشی منم بارداری اولم افسردگی گرفتم باز توفکر و خیال میکنی من قشنگ میزدم زیرگریه عرعر میکردم اینقد حالم بد بود

شبا میشه استرس میگیرم
همه ش میگم دیگه مثل قبل نیستیم
و بزرگترین دغدغه م اینه کی بزرگ میشه خودش کاراسو انجام بده
من حالم خیلی بد بود اون اوایل مدام زار زار گریه میکردم الان کمتر شدم

نه بعد ی مدت خوب میشی منم بارداری اولم افسردگی گرفتم باز توفکر و خیال میکنی من قشنگ میزدم زیرگریه عرعر میکردم اینقد حالم بد بود

منکه حالم ریده چندروز پیش یقه خودم پاره کردم باید برم پیش یه روانپزشک اخه بچه هام گناه دارن

سوال های مرتبط

مامان تمشک مامان تمشک ۸ ماهگی
مامانایی که از افسردگی بعد زایمان میترسید ازتون خواهش میکنم به شوهراتون تو دوران بارداری توضیح بدید که شرایط تون بعد زایمان خیلی بده بهتون خیلی خیلی توجه کنن درکشون رو ببرن بالا باورکنید این کار خیلی تاثیر داره من از اول بارداریم هرروز یه درد جدید میومد سراغم بعدشم که درد زایمان و بعد زایمان که هنوزم هست یه وقتا صحنه های زایمان میاد جلو چشمم همش میرم تو فکر باوجود اینا اگه یه ادمی که درکش بالا باشه کنارم باشه خیلی حال روحیم بهتر میشه ولی ازاین طرفم شوهرم زایمان کردن رو اصلا کار سختی نمیبینه تامیگی درد دارم میگه مگه فقط تو زایمان کردی همه زایمان میکنن اینقد ناز نمیکنن از روز اولم همه کاراشونو خودشون میکنن تو سوسولی فقط
این چیزاس که ادمو بیشتر از دردی که کشیدی ناراحت میکنه من اینقد که شوهرم بی درک شده دوشبه همش فک میکنم اگه من بمیرم چه بلایی سر بچم میاد چجوری میخاد بزرگ شه
خواهش میکنم ازتون تو اطلاعاتی که از زایمان به شوهرتون میدید خیلی زایمان رو تو ذهنش بزرگ کنید حتی اگه درد هم نداشتید بعد زایمان همش بگید درد دارم ناز کنید تا شاید بیشتر قدرتون رو بدونن