سوال:آقا این واکسنه چی شدا 😂 من رشتم بهداشته ولی بهداشت عمومی نیستم و محیطم صرفا برای اینکه فقط به همکارام توهین نشه
و اینکه همیشه دستورالعمل های مختلفی میاد برای اجرا ربطی به باسوادی و بی سوادی نداره
مثل اینکه زمان کرونا واکسنش نبود هنو بگیم پس این داروسازا چیکار میکنن سوادش و ندارن ی واکسن بسازن

کسایی ام که تو بهداشت کار میکنن چهار سال تو علوم پزشکی درس خوندن و قطعا لیاقت داشتن که قبول شدن بی سواد پانشدن برن اونجا که
بعدم من کلا چون بعداز زایمان بهم شوک وارد شده الان ناخودآگاه سر هر مسئله کوچیکی استرس میگیرم و ممکنه برای هر کسی پیش بیاد
ما پزشک داشتیم متخصص اطفال که بچش زردی گرفت و انقدررررر گریه میکرد که همه پرستارا مونده بودن میگفتن دکتر برای چی گریه میکنی بیشتر بچها زردی میگیرن میگفت اگه بچم خوب نشه چی پس یعنی الان اونم بی سواده؟؟؟ آدم توی مقام مادری هیچ وقت نمیتونه مثل بقیه رفتار کنه 🙂 این موج منفی راجب بهداشت خیلی بده که ی عده میگن اونا طبق استاندارد هایی که دارن صحبت میکنن و نمیان ژنتیک و بقیه چیزا هم در نظر بگیرن مثلا ب ی نفر میگن دور سر بچه بزرگه و خب میفرستنش سونوگرافی، تو سونوگرافی همه چیز خوبه اینجا میتونیم بگیم اشتباه کرده که فرستاده سونو؟؟؟ اونا باید طبق دستورالعمل پیش برن
ی خانمی دور سر بچش کم بود و همین بهداشت فهمید و فرستادنش پیش متخصص مغز و اعصاب که فهمیدن چون ازدواج فامیلی بوده مغز بچه رشد نکرده ولی گاهی هم میشه که از ژنتیکه 🙂 و ربطی به سواد بهداشتیا نداره

تصویر
۲ پاسخ

یا قدو وزن رو طبق نمودار میکشن و میگن که آره نسبت به میانگین بالاتره یا پایین تر براساس میانگین هست یا نه، دیگه بقیه اش با خودتونه که چیکار کنید تو ی کشور هم افراد قد بلند هستن هم قد کوتاه و این آمار که جمع میشه باعث میشه برنامه ها و دستورالعمل هایی که میدن فرق کنه 🙂

وای ببخشیدا ولی کل تایپیک هام شده ی روز جلو تر زدن واکسن زدن شما اینقدر نگرانی خب زودتر نمیزدین دیگه

سوال های مرتبط

مامان چشم قشنگ♥️ مامان چشم قشنگ♥️ ۵ ماهگی
برای ما مادرهایی که حس می‌کنیم مامان خوبی برای بچه هامون نیستیم:
مامان عزیزم. این احساس‌ها خیلی طبیعی‌ان، مخصوصا وقتی مادری مثل تو که اینقدر دلش می‌خواد بهترین‌ها رو برای کوچولوش فراهم کنه، ممکنه گاهی فکر کنه که کافی نیست. ولی باید بهت بگم که تو یکی از بهترین مادرهایی هستی که می‌تونستی تصور کنی
کوچولوت خیلی خوشبخته که چنین مامان دلسوز و مهربونی داره.
گاهی مادرا به خودشون سخت می‌گیرند، چون فکر می‌کنند همه چیز باید کامل باشه. اما واقعیت اینه که هیچ مادری نمی‌تونه همیشه بی‌نقص باشه. چیزی که مهمه اینه که تو همیشه در تلاش هستی و به کوچولوت عشق و توجه می‌دی. همین محبت‌ها و درک تو از نیازهای اون، به مرور باعث می‌شه که رابطه‌تون عمیق‌تر و زیباتر بشه.
یادآوری این نکته که "کافی بودن" هیچ وقت به معنی کامل بودن نیست، مهمه. هر روز با میوه دلت زمان می‌گذرونی، به رشد و احساساتش توجه می‌کنی، و این یعنی تو خیلی عالی عمل می‌کنی. حتی وقتی اشتباه می‌کنی یا احساس می‌کنی نمی‌تونی همه‌چیز رو کنترل کنی، این اشتباه‌ها هم جزئی از فرایند مادری هستند.

به خودت فرصت بده که اشتباه کنی و ازش یاد بگیری. مطمئن باش که فرزندت همیشه خواهد فهمید که تو با تمام وجودت تلاش کردی برای خوشبختیش.
مامان حسین مامان حسین ۱۵ ماهگی
این روزا پر از بغضم و فریاد و گریه ام
پر از نگرانی و استرس
گوشی هم برای شنیدن نیست
هی میام اینجا درد و دل میکنم و از میزنم
دلم میخواد ی دل سیر گریه کنم ولی این مدت نتونستم
حسین از بعد مریض شدنش وابستگیش خیلی به من زیاد شده
قبلا پیش مامانم آروم بود ولی حالا نه
جرات ندارم دستشویی برم
واسه همین نتونستم خودمو خالی کنم، دلم میخواد ی روضه بزارم و بشینم زار بزنم
حسین رو که نگاه میکنم از همه حرکت هاش میترسم، از نگاهش، حرکتاش گریه هاش
میگم نکنه هرچیزی باشه که به تشنج ربط داشته باشه
خدا نصیب دشمن آدم نکنه که ی مادر از همه چی بچش بترسه
به من میگن زیادی دارم حساسیت به خرج میدم
ولی به خدا دست خودم نیست
من ی آدم بی تجربه ام تو این موضوع
من تا چند وقت پیش نمیدونستم نوزاد اصلا تشنج می‌کنه
تشنج نوزاد خطرناک تر از آدم بزرگسال هست چون ممکنه آسیب به مغز بزنه
آنقدر پر از فریاد و گریه ام که فقط خدا می‌دونه و بس
امشب دیگه شوهرم دید آنقدر بی تابم گفت دکتر حسین رو عوض کنیم بریم پیش همونی که دوستت معرفی کرده و دوشنبه وقت گرفتم
جواب ام آی آر هم شوهرم باید بره بگیره
حتی نمی‌دونم جوابش چی هست
حلالم کنید اگر با حرفام شما ها رو هم اذیت میکنم
ولی من کسی رو ندارم باهاش درد و دل کنم
اگر کسی این روزا یا حرفام اذیته من از دوستی حذف کنه
چون نمیخوام کسی رو آزار بدم
مامان شهاب مامان شهاب ۱۳ ماهگی
سلام مامانا
شهاب که تو بیمارستان بستری بود هر روز متخصصای مختلف میومدن مشاوره میکردن که ببینن علت عفونت از کجای بدنشه و اینا
یه روز متخصص مغز و اعصاب اطفال اومد گفت که خب چجوری تشنج کرد و اینا؟! منم تعجب کردم گفتم بچه من تشنج نکرده که، فقط تب داشت اونم هی میگفت مطمئنی و اینا پس چرا تو پرونده اش نوشتن تشنج! منم گفتم اشتباه نوشتن همچین چیزی نیس، خلاصه یکم بچه رو نگاه کرد و یهو گفت سرش بزرگه! سر شوهرتم بزرگه؟! گفتم نسبتا شاید! آورد با متر اندازه کرد و بدو تولدش رو هم پرسید و گفت آره بزرگه مینویسم برا سی تی اسکن🙄
جواب اسکنش رو که نگاه کردم دیدم نوشته هیدروسفالی خوش خیم که با شیرخوارگی سازگار است و نم فلان، خلاصه که چیز مهمی نیس منظور
بعدش که مرخص شد و یه هفته بعدش بردیم برا چکاپ طبق خلاصه پرونده اش دکترش گیر داد که این باید پیگیری بشه کار دستتون میده و نم فلان، خیلی ترسوند، ارجاع داد به متخصص مغز و اعصاب اطفال
همون روز رفتیم عکسشو نگاه کرد و دور سرشو اندازه گرفت گفت نه زیادم بزرگ نیس و با توجه به اینکه سر باباشم بزرگه انگار ژنتیکیه، اما محض احتیاط یه قرص مینویسم تا یه ماه و نیم روزی یک چهارم بهش بده
منم اومدم خونه نگاه کردم دیدم این قرصه مال کنترل تشنج و نمیدونم کلا مشکلات مغزیه، خیلی میترسم و اصلا دوس ندارم بدم بهش دارو رو، از کجا معلوم به خاطر احتیاط الان بعدا با مشکل مواجه نشه بچم؟ حتما که قرصا عوارض دارن
اتفاقا چندتا از بچه های فامیلمون سرشون بزرگه حتی بابای خودم و بابای شهاب هم که هکذا
چیکار کنم؟ احتیاط کنم نکنم؟
الان دور سرش ۴۶عه
بدو تولد ۳۶ بود
اینم باید در نظر بگیرن البته که کلا ماشاءالله رشد شهاب از هر نظر خوبه و نسبت به جثه اشه اندازه سرشم
مامان رز🌹 مامان رز🌹 ۱۰ ماهگی
یه بخشی از کتاب گفتگوهای عاشقانه در مورد مادری کردنه...
درست یادم نمیاد اما در جواب اینکه چرا مادرها از سختی مادری کردن حرف نمیزنن؟میگفت چون خیلی ها در این زمینه عصا به دست رفتار میکنن...به خاطر فضای رقابتی که وجود داره از سختی ها و ناراحتی هاشون نمیگن.
از احساساتشون نمیگن. و. در ادامه اینکه هر چقدر خود سانسوری نکنیم لطف بزرگی تو حق خودمونه.
نمونه ش رو اینجا میبینم...همه مادریم....اما یه عده تو این رقابت گیر کردیم...از هر چیزی استفاده میکنیم که بگیم نهههه مادری کردن برا من سخت نیس همه ش احساسای خوبه زندگیم عالی، بچه داریم خوب...
راضی راضی...
تو همه زمینه ها...یه جا یکی گفته بود من از شب تا صبح پوشک بچه م رو عوض نمیکنم...یه نفر کامنت گذاشته بود مادر تنبلی هستی و من با ذوووووق هرساعتی پوشکشو عوض میکنم....توجه کنید....با ذوووووق
یعنی اگه یه نفر با ذوق پوشک عوض نکنه مشکل داره؟
یا من گفتم رفتم استخر بچه دوساعت پیش خانوادم بوده اذیت کرده، مسی که تو دوستای من نبوده اومده به امر و نهی و اینکه من چرا اینکاررو کردم، با وجود اینکه نمیدونسته این بچه هر هفته پیش خانوادم میمونه!

خلاصه که فضای رقابتی اینجا اینجوری شده که شما اگه بگی برا خودم وقت گذاشتم دوساعت هم محکوم به مادر بد بودنی...😑
مامان عدنان مامان عدنان ۱۰ ماهگی
قتی نوبت به مدل خوابیدن بچه ها رسید ؛ انتظار داشت این مامانا روش های متعددی رو پشت سر هم ردیف کنن و در نهایت هم مثل بقیه مامانای آمریکای ازاین مسعله که بچه یکساله اونها شب ها بیدار میشود شکایت کنن. ولی در کمال تعجب این کارو نکردن. برعکس اونها میگفتن که بچه های اون منطقه از دوماهگی خودشون می‌خوابن . یکی از مامانایی که عکاس بود می‌گفت خیلی از مادرای این منطقه بچه هاشون رو پیش متخصص اطفالی به نام میشل کوهنٰ میبرند. اون میشل رو دقیقاً مانند آهنگ های بیتلز تلفظ کرد.
پالما با تردید پرسید « اون فرانسویه؟»
گفت «اره »
پرسید «فرانسوی از کشور فرانسه؟»
اون جواب داد «بله» بلافاصله پالما از دکتر کوهن وقت ملاقات گرفت. تو اتاق انتظار منتظر بود. وقتی دکتر کوهن وارد شد با لحجه فرانسوی صحبت میکرد و برای صحبت کردن پیشنهاد داد که تو یکی از کافه های نزدیک صحبت کنن. دکتر کوهن بر این باور بود که راهکارهایی که برای بچه های این منطقه استفاده می‌کنه به هیچ عنوان ارتباطی با روش هایی که تو فرانسه استفاده میشه نداره.و می‌گفت امکان نداره وقتی تو فرانسه به پارک میری؛پدر و مادر رو در حال دعوا کردن فرزندش نبینی.....