این روزا پر از بغضم و فریاد و گریه ام
پر از نگرانی و استرس
گوشی هم برای شنیدن نیست
هی میام اینجا درد و دل میکنم و از میزنم
دلم میخواد ی دل سیر گریه کنم ولی این مدت نتونستم
حسین از بعد مریض شدنش وابستگیش خیلی به من زیاد شده
قبلا پیش مامانم آروم بود ولی حالا نه
جرات ندارم دستشویی برم
واسه همین نتونستم خودمو خالی کنم، دلم میخواد ی روضه بزارم و بشینم زار بزنم
حسین رو که نگاه میکنم از همه حرکت هاش میترسم، از نگاهش، حرکتاش گریه هاش
میگم نکنه هرچیزی باشه که به تشنج ربط داشته باشه
خدا نصیب دشمن آدم نکنه که ی مادر از همه چی بچش بترسه
به من میگن زیادی دارم حساسیت به خرج میدم
ولی به خدا دست خودم نیست
من ی آدم بی تجربه ام تو این موضوع
من تا چند وقت پیش نمیدونستم نوزاد اصلا تشنج می‌کنه
تشنج نوزاد خطرناک تر از آدم بزرگسال هست چون ممکنه آسیب به مغز بزنه
آنقدر پر از فریاد و گریه ام که فقط خدا می‌دونه و بس
امشب دیگه شوهرم دید آنقدر بی تابم گفت دکتر حسین رو عوض کنیم بریم پیش همونی که دوستت معرفی کرده و دوشنبه وقت گرفتم
جواب ام آی آر هم شوهرم باید بره بگیره
حتی نمی‌دونم جوابش چی هست
حلالم کنید اگر با حرفام شما ها رو هم اذیت میکنم
ولی من کسی رو ندارم باهاش درد و دل کنم
اگر کسی این روزا یا حرفام اذیته من از دوستی حذف کنه
چون نمیخوام کسی رو آزار بدم

۲۶ پاسخ

عزیزممم حتما روضه گوش کن
روضه ی حضرت علی اصغر گوش کن
دلت که شکست برای همه ی بچه هایی که ماماناشون چشمشون به دهن دکتراست دعا کن
بخدا برمیگیرده به حسین خودت🥺❤
خودتم نذر کن حالش خوب خوب بشه ببرش کربلا

خدا بزرگه دلتو به بزرگی خدا قرص کن

عزیزم دختر منم تشنح کرد الان بستریه توروخدا دعا کن واسم فردا ام ار ای داره نوار مغزش خوب بود ولی گف باید چند روز بستری باشه

ااهی به حق امام حسین سلامت کامل به حسین کوچولوی پاک و معصوم برگرده و خیالت راحت شه و تا صدسال براش مادری کنی و سایه ت بالا سرش باشه

عزیزم انشالله هیچی نیست ❤️

عزیزم هروقت کسی را پیدا نکردی بیا پیوی من، درد دل کن

ب خدا توکل کن
بزار ارامش بگیری

گریه مو درآوردی قربونت برم
پسر منم مشکل قلب داره کاملا درکت میکنم
نزدیک دوماه پیش سرما خورد بردم دکتر گفت ضربان قلبش بالاست خیلی ببر بیمارستان بردم امام خمینی اونجا اکو کردن گفتن قلب بچت سوراخه
چند مدته بجز این ویروس کوفتی ک گرفته درگیر قلبشم هستی
براش چله حدیث کسا گرفتم و تمومش کردم الانم تازه دوباره چله نادعلی گرفتم ک جواب اکوی قلب خوب بیاد
توکلتو بخدا کن
حتما چله بردار مطمئن باش شفای بچتو میگیری

عزیز دلم من میدونم چقدر سختی کشیدی و داری میکشی، همه حس هاتو درک میکنم، اول از همه توکل کن ب خدا اونی ک بچه رو داده خودشم نگهدارشه، دوم اینک حتما حتما یک بار ک حسین خوابه گریه کن خودتو خالی کن ولی حسین نبینه چون حس میکنه حستو، خودتو خالی کن ک غمباد نگیری، سوم اینک دیگ بهش فکر نکن، ب هرچی فکر کنی سرت میاد، ب چیزای مثبت فکر کن ب حال خوب حسین ب آینده خوبتون... نمیگم بیخیال باشا نه میگم انرژی و فکر منفی رو از خودت دور کن بذار حسین هم شادیتو حس کنه استرس جفتتون کمتر شه.

مامان حسین عزیزدلم یکم آروم باش گلم
اینقد بود بچه ها تشنج میکردن و خدا راشکر مشکلی براشون پیش نیومد
توکل کن به خدا و شش ماهه رباب عزیزم
گریه کن خالی بشی بچت مریض میشه بذارش بغلت تا آرومـ شین دوتاتون

من خودم شش ماهه بودم توی گهواره تشنج کردم از هوش رفتم مادرم خبر دار نشد تا بابام اومد دید حالم خیلی خرابه الانم که ۳۶سالمه هیچ مشکلی ندارم چه بسا زرنگتر از بقیه خواهرامم
دلت رو روشن بگیر گلم
برا سلامتی اقا حسین و برای آرامش خودت صلوات میفرستم😘

خدای تو و حسین بزرگه نگران نباش دلت قرص بگیر. میفهممت اما قوی باش.

اینجاست که میگن آدم گرگ بیابون بشه ولی مادر نشه خیلی سخته درکت میکنم خیلی سخته بچه آدم مریض حاضری خودت هزار بار بمیری ولی بچت آسیبی نبینه

عزیزم فدات بشم واقن بغضم گرفت ایشالا ک امام حسین شفاش بده امیدت بخدا باشه .یه نذری هم بگم بکن واقن عالیه نذر کن ماه رمضان توی شبهای قدر موقع افطار چند تا نون بگیری بین مردم یا فقرا پخش کنی خیلی حاجت میده

خدایابچه های همه رو حفظ کن واز مریضی دورکن...ایشالا هیچ کس جگرش برا بچه اش نسوزه

سلام نازنینم گمانم شما خودتان دچار افسردگی شدید برای مراقبت از خودتان لطفا به متخصص مراجعه کنید

عزیزم من با تمام وجودم این نگرانیا و حال بدت رو درک میکنم چون خودمم وحشتناک استرسی و منفی بافم.
مادر بودن یعنی همین دلواپسی و نگرانی.
اما دلم روشنه حسین صحیح و سالمه و هیچیش نمیشه بزرگ میشه از سختیا بزرگ شدنش براش میگی از دل نگرانیات و گریه هات.امام حسین خودش نگه دارشه.
علی اصغر خودش مراقب همه بچه هاست مخصوصا حسین شما

😔😔😔😔😔😔

الهی بگردمت عزیزم
غصه نخور همه چی درست میشه
دختر خاله ی خودم کلی تو نوزادیش تشنج کرده
الان ببینیش ماشالله اینقدر باهوشه و یک زبونی داره که نگو
تو با این فکرایی که میکنی هم برای خودت هم برای حسین جان داری انرژی منفی میفرستی
حسین یک مامان پر انرژی میخواد یک مامان شاد میخواد
چرا همش گریه و ناراحتی عزیزم

از ۶ماهگی به بعد اضطراب جدایی میگیره بچه و تا پایان ۲سالگی ادامه داری این یک چیز خیلییی طبیعیه عزیزدل من

آیهان هم دقیقا همینطوره اصلا یک ثانیه پیش هیچکس واینمیسته من حتی موقع آشپزی یا هرکاری باید بغلش کنم اصلا با هیچی سرگرم نمیشه

میدونم خسته ای کم اوردی و..‌.‌ولی غصه نخور

تو چه غصه بخوری چه غصه نخوری میگذره

اگرم خدایی نکرده تشنجی باشه چون زود به فکر در رفتی زودم درمان میشه
دورت بگردم چرا غصه اخه؟

اگه اعتقاد داری که چه بهتر اگرم نداری به من اعتماد کن برو دوتا آیه قرآن بخون از خدا آرامش بخا
ناراحت نباش عزیزم
میگذره
سخت ترین روزای زندگی میگذره و بعدا میخندی و میگی چرا اینقدر الکی ناراحت بودم و جوش زدم

نه فدات بشم راحت باااش با ما حرف نزنی با کی حرف بزنی.. ابجی گلم ایقد وسواس نباش ایجور بخای باشی که از لخاظ روحی میشی یه مادر افسرده برا حسین... گل پسرمون طوریش نیست تشنجم برا خیلی از بچه ها پیش میاد داداش خودم نوزاد زود تشنج کرد باورت میشع بعدش دیگه اصلا زوم نکردیم طوریم نشد خدارو شکر.. دکتر وظیفش هست به مادر بکه مراقب حرکاتش باش دلیل بر این نیست که بازم خدای نکرده مشکلیه.. قول میدم اقاحسینمون صاحب اسمش مواظبشه و یه روزی پشیمون میشی بابابت این روزای قشنگ که با استرس گذروندیش. خوش بگذرون باهاش بزنید بیرون حال و هوا عوض کنید

سلام شبتون بخير كاملا دركتون مي كنم منم دختر بزرگم يه مشكلي داشت كه ٢٠ روز بيمارستان بستري شد و خيلي سختي كشيدم موهام سفيد شد ايشالا خدا خودش شفا ميده ولي تا ٤٠ شب زيارت عاشورا و حديث كساء نذر كنيد واقعا من معجزه ديدم ازش، دكتر دخترم هم خيلي عاليه دكتر عبدالله كريمي راجبش تحقيق كنيد تشخيصش فوق العادس

چقدر اینا حرف منه 🥲دختر منم روز اول تولد تشنج کرده و من ۸ماهه دارم با استرس زندگی میکنم خدا به بچه هامون و معصومیتشون رحم کنه و سالم باشن.دیگه تاب و تحملم تموم شده احساس میکنم از زندگی سیرم

سلام عزیز جان نگران نباش توکلت به خدا باشه

حتما گریه کن و خودتو خالی کن
بچتو ببوسش و بغلش کن
تا میتونی خداروشکر کن دلتو اروم میکنه

واقعا بغضم گرفت چقد از ته قبلم ناراحت شدم ،ایشالا حسین سلامت کاملشو بدست میاره دوباره واقعا سخته برا مادر ببینه بچش مریضه

انشالله که خیره عزیزم انشالله جواب ام آر ای خوب باشه وباخبرای خوب بیای عزیزم یه جشن شعبانیه بگیری وشادی کنی عزیزم

دوستم عزیزکم‌چی شدی؟؟؟؟؟؟🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺
خسین خوشگلم‌چی سده ای بابا من خبر نداشتم🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺

سوال های مرتبط

مامان حسین مامان حسین ۱۵ ماهگی
من اومدم از حال حسینم خبر بدم
بیچاره بچم رو به خاطر انژوکت که وصل کنن تمام تنش سوراخ سوراخ شده😭
فعلا که علائم سرما خوردگیش ادامه داره و حالش اوکی نیست
ما بعد از ظهر رفتیم تو بخش بستری شدیم و معلوم نیست تا کی اینجا هستیم
فردا که جمعه هست و هیچ کاری نمیتونن بکنن
دیگه شنبه نوار مغز و... بگیرن که معلوم بشه
من فقط دعام اینه که من توهم زده باشم و بچه هیچیش نیست
حال روحی خودم همچنان داغونه ولی ی مقدار سعی کردم به خودم مسلط باشم
چون اینجا تنهام و باید به حسینم برسم، باز تو اورژانس کمک داشتم
انشاالله خدا خودش شفا همه مریض ها رو بده شفا بچه منم بده
انشاالله هیچ مادری مریضی بچش رو نبینه
انشاالله هیچ مادری با بچش امتحان نشه
آدم تا سرش نیاد نمی‌فهمه که چقدر سخته
هر کی من و شوهرم رو میبینه میگه چون بچه اولتون هست این جوری میکنید
ولی به نظر من بچه اول و هزارم نداره
حسین که با گریه هاش گریه همه ما رو در اورد
من ندیده بودم شوهرم و داداشم جلوی کسی گریه کنن
ولی به خاطر حسین گریه کردن...
خدا سر کسی نیاره...
مامان ♥️فاطمه خانم♥️ مامان ♥️فاطمه خانم♥️ ۱۴ ماهگی
سلام خانوما برین دو تا تایپک آخرم رو بخونین ببینین چه روزای بدی رو دارم میگزرونم انقدر از خدا خواستم که.............دیروز مامانا ی گهواره بهم روحیه دادن تصمیم گرفتم دیگه حساسیت نشون ندم ولی شب دو سه بار پسرم رو صدا کردیم توجه نکرد زدم تو نت دیدم نوشته تا ۹ ماهگی وقت داره ولی اگه بعدش به اسم خودش توجه نکنه نشانه اوتیسمه دیگه حالم دست خودم نبود انقدر گریه کردم جیغ کشیدم ک همسرم هم خیلی ناراحت کردم دلم براش می سوزه من خیلی آدم بدیم این فکرا ی بد مثل خوره داره همه وجودم رو میخوره الان سه شبه نه شام میخورم نه سحری اصلا میل ندارم انگار تا خرخره خوردم الان از خدا خواستم یه کاری کنه که امشب اخرین شبی باشه که این حس رو دارم نزر کردم پسرم هیچ مشکلی نداشته باشه سال دیگه شب نوزدهم تو مسجد نزدیک خونمون حلیم بدم تو رو خدا هر کی میتونه برای پسرم دعا کنه دارم یه روز و شبای رو تجربه میکنم که تا به حال اصلا حسش هم نمیکرد م یه جورایی شیطان رفته تو جلدم میخواد نابود م کنه و منو کامل از خدا نا امید کرده یعنی دارم امتحان میشم همش خدا رو قسم میدم میگم منو با بچم امتحان نکن😭😭😭😭😭