شوهره من میگه من استرس دارم تا تو و بچه سالم برگردین من صدبار سکته زدم
ابجیمم میگه من امادگیشو ندارم فعلا زوده
من از مامانم جدا شدم رفتم برا زایمان گریه کردم
چرا من گریم گرفت رو پسرم دوس داشتم شوهرم کنارم باشه ولی نمیشد😂😂😂😂
من شوهرم نبود پیشم.مامانمم نبود.مادر شوهر و خواهر شوهرم بودن.فقط پشت گوشی بهم گفت نترسیا تو میتونی.دوستت دارم.مواظب خودت باش.همین.خیلی بغض کردم.ولی جلو مادرشوهرمینا نشون ندادم.
من تا حالا تجربه زایمان نداشتم ولی برای سرکلاژ که رفتم اتاق عمل هم شوهرم گریه میکرد هم من🤣🤣
من شهر غریب تنها بودم
۲۴ساعت درد کشیدم گریه التماس برام کاری کنید ولی دل اون دانشجوها سنگ بود سیاه
ب طرژ فجیعی زایمان کردم بزورررررررررررررر ۴۰تا بخیه و بخیه های اشتباه
همسرم چند ساعت دنیا اومد پسرم دیدم
و بعدشم خبر پر کشیدن پسرم رو
نمیدونم چیکار کردن
من که وقتی زایمان کردم شوهرم شهرستان بود منم یهویی رفتم کیسه آبم پاره شد وقتی بهش خبر دادم زایمان کردم عکس دخترم رو براش فرستادم اصلا باورش نشد بعدش کلی بهش زنگ میزدن واسه تبریک گفتن تازه آقا باورش شد بهش زنگ زد گفت توواقعا کجایی بعدش میگه اینقدر گریه کردم که پیشت نبودم 🥲
اره من و شوهرم دوتامون گریمون میگیره سری اول ک رفتم برای کلاس های آمادگی زایمان بهم گفت تو برو داخل تا من برم بیرون بعد میام دنبالت نتونستم بغض کردم و گریم گرفت اونم منو دید گریه کرد گفتم نمیخام برم کلاس بریم خونه دیگ اونم نرفت باهام اومد کلاس 😅😅اینا از وابستگی های شدید ب همسرمونه
هنوز بهش فکر نکردم
😅
مامان دیوان کجا میخای زایمان کنی
🤣🤣🤣
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.