۶ پاسخ

بسلامتی مبارکه عزیزم

عزیزم لایک کن 🫀

عزیزم چن هفته و چن روز سزارین شدین؟

ادامه رو پارت بعد🥲

دمنوش رازیانه تو بیمارستان بخوریم؟ برای شیرمون یا دلیل دیگه هم داره؟

مرسی از راهنماییت❤️❤️❤️

سوال های مرتبط

مامان امیرعلی 🧸❤ مامان امیرعلی 🧸❤ ۲ ماهگی
🔶️ تجربه من از زایمان سزارین🔶️ (۳)

بعد از ریکاوری منو بردن بخش و دیگه تا فرداش که مرخصی بشم همونجا بودم. خب طبیعتا زخم سزارین دردناکه و خیلی نمیتونی حرکت کنی اما ساعت به ساعت بهتر میشی. هروقت درد داشتم میگفتم که بیان برام شیاف بزارن که خیلی دردم بهتر میشد. اولین راه رفتن هم خیلی دردناکه ولی قابل تحمله (اابته برای من اینجوری بود و آستانه تحملم بالاست) چندین قدم که برداشتی خیلی بهتر میشی برای همین توصیه میشه روز اول رو بیشتر استراحت کرد اما روزهای بعد سعی کنید راه برید تا کم کم بهتر بشید. بدی سزارین همین جای عمل و بخیه است که مدتها راحت نیستی و برای بلند شدن و نشستن یا پهلو به پهلو شدن خیلی اذیت میشی. من متاسفانه پمپ درد نداشتم چون از قبل هماهنگ نشده بود و برای زایمان طبیعی بدون درد (اپیدورال) برنامه ریخته بودم. ولی درخواست شیاف میدادم و مدام برام شیاف میذاشتن و بهتر میشدم.

برای عمل سزارین حتما درنظر بگیرید که باید بعدا تو خونه کمکی داشته باشین. من اگه همسرم و مادرم پیشم نبودن، با این زخم سزارین عمرا میتونستم کارام رو انجام بدم. اوایل انقدر سخته بلند بشی که خیلی طول میکشه. مثلا بچه گریه میکنی تا بیای بلند بشی که بغلش کنی خیلی زمان میبره حتما باید کسی باشه که بهتون کمک کنه. تا مدتها جای بخیه درد داره. در مقایسه با زایمان طبیعی که بعدش راحتی و میتونی همه کارات رو خودت انجام بدی. این شرایط رو حتما درنظر بگیرید.
مامان اِلارا🎀 مامان اِلارا🎀 ۳ ماهگی
مامان دنیز مامان دنیز ۲ ماهگی
#تجربه سزارین پارت ۲
حالت تهوع شدید هم گرفته بودم ولی فقط حسشو داشتم بالا نمی اوردم بعد چند دقیقه دیگه صدای گریه بچه رو شنیدم اونموقع بود که انگار کل دنیارو بهم دادن و نا خودآگاه اشکام میریخت🥹بعدش تمیزش کردن و نشونم دادن و دیگه بردنش و بخیه هامم که دکتر زد تموم شد بردنم ریکاوری که نیم ساعت اونجا بودم که سردم نبود اما لرز داشتم تا نیم ساعت که بردنم تو اتاق و من پمپ درد هم خاستم که برام از اتاق عمل گذاشتن جابجام که کردن اومدم تو اتاق اصلا حرف نزدم و زیر سرم هیچی نگذاشتم چون اگه اینکارو نمیکردم بعدش سردرد شدید میگرفتی که خداروشکر من نداشتم
کم کم اثر بی حسی از بدنت میره ولی تا موقعی که بره یه حس عجیبی داشتم دوس داشتم همش پاهام سریع تکون بخوره
خلاصه اولی بود که دردم شروع شه سریع پمپ درد رو فشار میدادم حتما حتما پمپ درد بگیرین که خیلییی خوبه من فقط کل دردم تو این بازه زمانی یک روز بیمارستان اندازه درد پریودی بود راه رفتنش هم انچنان سخت نبود برام چون کم کم شروع کردم به بلند شدن نیم ساعتی طول کشید تا اروم بلندشدم دیگه خوب بود شما هم همینکار کنید حتما
مامان رادمهر👼 مامان رادمهر👼 ۲ ماهگی
(زایمان سزارین )پارت دو‌

خلاصه بگم بقیشو که من سزارین به روش بی حسی از کمر شدم (اسپاینال )و ۸صبح رفتم اتاق عمل و ۲۰دقیقه بعدش صدای گریه بچمو شنیدم و روشو دیدم یه حسی خیلی قشنگی داشتم و فقط از هیجان اشک میریختم صورت بچمو گذاشتن رو صورتم و فیلمبردارم داشتم که از لحظه ای که با همسرم خدافظی کردم و وارد اتاق عمل شدم و رادمهر بدنیا اومد این لحظات رو ثبت کرد 😍بعدم رفتم یکساعتی ریکاوری بودم وبچمو تو ریکاوری دادن شیرش بدم و آوردنم تو بخش و بعد ۸ ساعت شروع کردم مصرف مایعات و نسکافه و چایی خوردم
اولین راه رفتنم خیلی خیلی درد داشتم و از حال رفتم و بهم مسکن میزدن و شیاف میزاشتن خیلی دردام زیاد بود
و من سرمو تکون دادم و‌بعدش سردرد وحشتناکی شدم که هنوز‌خوب نشدم و‌پشت گردنم و سرم گرفتگی دارم.شما حواستون باشه که اصلا سرتونو‌تکون ندین که بعدش سردرد میشین و خیلی درد زیادیه
صبح روز‌بعدش دکترم اومد منو دید وپانسمانم عوض کردن ومرخص شدم
دکترمم خانم انسیه ریخته گران بود که فوق العاده ازش راضی بودم و کلی پیگیری میکرد و‌بهم روحیه میداد و به موقع اتاق عمل حاضر بود و بخیه های شکمم خیلی ظریف و‌عالی زده
بیمارستان خصوصی مادر بودم‌ که خیلی راضی بودم از کیفیت برخورد پرسنل و غذا و نظافت و تمیزی و رسیدگی که این چیزا برام‌مهم بودن و راضی بودم از انتخابم👍
سوالی داشتین بپرسین جوابتونو میدم 🌹
تمام ✅
مامان شکلات 🩵 مامان شکلات 🩵 ۲ ماهگی
تجربه زایمان سزارین من❌❌
اول از همه بگم دکتر من خانم دکتر بنفشه خلیلی بود و من از مراقب های بارداری و زایمان پیششون خیلی راضی بودم وسعدی اصفهان سزارین اختیاری کردم و زایمان کردم
صبح رفتم پذیرش شدم و کارهای بستری کردم و صدام زدن رفتن زایشگاه و سوندو وصل کردن تا دکترم بیاد و سوند برای من خیلی دردم اومد دیگه تا یک ساعت که دکترم بیاد نه میتونستم بنشینم نه بخابم البته من اینطور بودم بچه های دیگه ک سوند وصل میکردن اینجوری نبود یکی عین من بود بعدم منو بردن سمت اتاق عمل و انتخابم بی حسی از کمر بود ولی از بس ترسیدم توی اتاق عمل گفتن بهتر بیهوش شی و منم قبول کردم و خیلی خوشحالم که بی هوش شدم دونفر بی حسی از کمر بود بعد خیلی درد داشتن و نمی تونستن بچه رو شیر بدن و بچه تاشون خیلی گریه میکردن چون باید ساعت طولانی صاف بخوابن و از این انتخابم راضی بودم و این که تا ۱۰روز خیلی درد داشتم با این که اصلا آدم کم طاقتی نیستم بعضی وقتا از درد زیاد تب و لرز شدید میکردم و دردش خیلی بد بود تا روز ۱۰ ام که بخیه کشیدم بهتر شدم ولی انتخابم بازم سزارین شاید چون بدن من خیلی ضعیفه بوده چنین واکنشی نشون میداد بدنم ولی دردش ۱۰روزه
حتما برای سزارین کاپیچینو و آب میوه طبیعی بردارید خیلی کمک میکنه
و خیلی مایعات بخورید بعد عمل خیلی خوبه
حتما چند روز قبل عمل سینه هاتون با کرم شقاق سینه هیدرودرم چرب کنید تا وقتی بچه میخاید شیر بدید سینه نرم بشه
‌اینکه حتما آموزش شیردهی بینید من اشتباه به بچه شیر میدادم سینه ام زخم شد و رفتم آموزش دیدم دیدم نه درد میاد نه دیه زخم میشه و اشتباه میدادم
اینم تجربه من
مامان آلبالو🍒 مامان آلبالو🍒 ۲ ماهگی
مامان شاهان مامان شاهان روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان ۳
چون توضیحات پروندم و دکترم ننوشته بود نمی‌تونستن از ریکاوری خارج کنن بعد از دو ساعت و نیم آوردنم بخش و لباسامو عوض کردن و برام شیاف گذاشتن و پد گذاشتن گفتن که باید تا ساعت ۴ استراحت کنم و نمی‌تونم چیزی بخورم کلی برام سرم و امپول میزدن که درد احساس نکنم و واقعا رسیدگیشون عالی بود ساعت ۴ برام سوپ آوردن که بخورم و آب کمپوت و چای نسکافه گفتن شروع کنم ب خوردن که نیم ساعت بعد بیان بلندم کنن برای اولین راه رفتن که واقعا این قسمت برای من خیلی سخت بود با اینکه کلی دارو گرفته بودم اما عذاب بود حالا شاید برای فرد دیگه ای راحتتر باشه
و واقعا راه رفتن باعث میشه ک شکم نرمتر بشه و حالم بهتر شد
فقط شیر دادن با بخیه سخته ک اونم بعد از چند بار عادت میکنید
خیلی هم مامانا گفته بودن تجربه‌تو بذار اینم از تجربه من که شکر خدا از بیمارستان و دکتر خیلی راضی بودم و برای من عالی بود و رسیدگی به نوزادشونم خیلی خوب بود و همه چیزشون سر وقت بود♥️😍
مامان مَهوا🌕 مامان مَهوا🌕 ۲ ماهگی
پارت۵
دیگه از اون روز تا همین یک هفته پیش شیر خشک ندادمش و هفته قبل همون شیر خشک گیگوز رو بهش دادم و خداروشکر مشکلی پیش نیومد.
روز بعد هم که مرخص شدم اومدم خونه، تا روز سوم خیلی اذیت شدم و همیشه شیاف میذاشتم، برای شیردادن واقعا اذیت بودم... اما بهبودم رو کامل حس میکردم... روز ۵ ام دردام کمتر شده بود اما بازم سوزش رو داشتم...
دیگه از روز ۸ و ۹ خب بهتر شده بودم اما خوب خوب نه!
اما تونستم روز دهمم با قطار از تهران تا نیشابور بیام.
تا روز ۱۵ یا۱۶ برای بلند شدن و دراز کشیدن دردی رو حس میکردم که با احتیاط کارامو میکردم.
الان که ۲۱ روزه عمل شدم تقریبا خیلی خیلی بهتر شدم، فقط کمرم کمی درد داره و برای بلند شدن باید به پهلو برگردم و تا بتونم بلند بشم...
✅اینم ی توضیح کامل از پروسه سزارین از روز اول تا امروز✅
من با روسری شکمم رو میبندم و راضی هستم، چون گن که استفاده کردم و خیلی تنگ بود، باعث شد درد بخیه هام بیشتر بشه درصورتی که خوب شده بودم اما به خدی دردم رو زیاد کرد که مجبور شدم از شیاف استفاده کنم.
الانم نمیگم کاااملا خوب و بی درد هستم، اما خداروشکر از پس بیشتر کارای خودم و مهوا برمیام. وقتی در عرض ۲۰ روز بهبودم اینطوری پیش رفته،انشالله تا روز چهل بهتر از الانم میشم.
اگر تاپیکامو ببینید، من به حدی درد داشتم که همیشه کلافه بودم. توی خونه گریه میکردم و میگفتم من دیگه خوب نمیشم... اما خداروشکر گذشت...
مامان کیانا مامان کیانا ۱ ماهگی
تجربه ی من از زایمان سزارین پارت ۴
روز اول و ساعتای اول خیلی درد کشیدم داد میزدم و مثل چی گریه میکردم با اینکه هم پمپ درد داشتم و هم شیاف میذاشتن،
تا ساعت هشت شب هیچی نخوردم زیر سرمم تا شب بالشت نذاشتم، انقدر سر و گردنمو از ترس اینکه سردرد بگیرم تکون ندادم خشک شده بودم باید روغن کاری میکردم موقع تکون دادن ولی خب اثر داشتا چون بعد از اینکه بی حسیم از بین رفت یه ذره هم سردرد نداشتم
رسید به ساعت هشت شب، وقت بلند شدن از روی تخت و اولین راه رفتن
خداروشکر پرستاری که کمکم میکرد خیلی مهربون بود یواش یواش کارشو انجام میداد، اولش خیلی راحت از رو تخت بلندشدم ولی وقتی وارد دستشویی شدم یهو فشارم افتاد و دوباره تنگی نفس گرفتم، قبلش باید یه چیز شیرین میخوردم که نخوردم متاسفانه
مامانم میگفت رنگت مثل گچ دیوار شده بود موقع راه رفتن
ولی بچه ها وقتی میگن بدن با بدن فرق میکنه یعنی همین، مال من خیلی بد گذشت ممکنه مال یه نفر دیگه خیلی راحت بگذره، قبل از اینکه برم بیمارستان فکرمیکردم قرار نیست درد مرد بکشم ولی رکب خوردم کیومرث، بعد از عمل و رفتن بی حسی سرویس شدم
و ظهر روز یکشنبه ساعت یک مرخص شدم و با نینی و شوهری و مامانم رفتیم خونه، تمااام
سوالی داشتید بپرسید در خدمتم❤️