۵ پاسخ

عزیزم ورزش و پیاده روی اینا قبلش نکرده بودی؟

من نمیدونم چرا دکترا با بندگان خدا اینجوری میکنن….از اول نمیبرن سزارین
بیچاره مادر خودش ۹ ماه سختی کشیده حالا سر زاییدنم انقد بلا سرش بره

خداکنه منم سز بشم😩

چه کارایی کردن؟

ای وای

سوال های مرتبط

مامان آریا 🤭🥹💙 مامان آریا 🤭🥹💙 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی و سزارین بیهوشی 🫠 2
خلاصه یکم این ور اون ور کرد سر پنج ساعت ماما همراهم رف و من هنوز سه سانت بودم
دیگه خوابیدم تا صب و صب اومدن کیسه ابم پاره کردن آمپول فشار زدن دردام شروع شد
یعنی جیغ میزدما😕
مردم از درد پنج دقیقه هم نمیتونم تحمل کنم گفتم اپیدورال می‌خوام😕 دکتر اومد زد و دردام آروم شد و من خوابیدم 😕 بیدار شدم معاینه شدم گفتن 7 سانت
ورزش کردم شدم 9 دکترم اومد دردام یکم شروع شد و همش به واژن و مقعدم فشار میومد
دکترمم اومد و با هر دستش دو انگشت میکرد داخل و انگار میخواست منو باز کنه 🥲
بین درد هام زور میزدم اما زورم کافی نبود و بچه نیومد 🥺 اورژانسی رفتم سزارین بیهوش شدم🥲 درد ندارم اصلا خداروشکر
کاش از اول سزارین میشدم 🥲 سزارین یک درصد هم دردش با درد طبیعی قابل مقایسه نیست
با شیاف و مسکن آروم میشی
سزارین بیهوشی با سزارین بیحسی فرق می‌کنه و دردش کمتره
فسقلی من 1403/12/5 بدنیا اومد با وزن 3800 ماشاالله 🧿 🧿 ❤️ 😍 🥲
دقیق با تاریخ ان تی م زایمان کردم 🥲🥲
طبیعی خیلی وحشتانکه🥲
مامان گل پسری مامان گل پسری ۳ ماهگی
مامان پارسا🐣 مامان پارسا🐣 ۲ ماهگی
سلام مامانا میخوام تجربه ام از زایمان طبیعی بگم براتون
روز۲۴دی شب تا صبح بیدار بودم نتونستم خوب بخوابم صبح خوابیدم ساعتای ده،ده ونیم احساس خیسی کردم فکر کردم که توی خواب ادرار کردم😅 پاشدم برم سرویس که دیدم نه انگار کیسه آب پاره شده و شدید آبریزش داشتم جوریکه من توی نهایت ده دقیقه چهارتا پوشک ساده گذاشتم کامل خیس شد تاحاضرشدم و رسیدم بیمارستان ساعت یازده ظهرشد بیمارستانمم موسی بن جعفر بود پذیرش شدم ولباس بهم دادن پوشیدم ومنو بردن توی اتاق شیش تخته که دور هر تخت پرده داشت وان اس تی وصل کردن و نوار قلب و هر لحظه چک میشدم و دارو می گرفتم درد کم داشتم قابل تحمل بود و هر بیست دقیقه بود اول و همینطور فاصله دردام کم میشد و دردام شدید ولی پیشرفتم کم بود بهم امپول فشار تزریق کردن ودردای وحشتناک شروع شد بافاصله دو دقیقه که اصلا قابل تحمل نبود و بخاطر اینکه آب دور بچه هم کم شده بود بهم پیشنهاد تزریق بی حسی دادن ومنم اپیدورال خواستم آمپول ساعت چهار بود که رسید برای تزریق و متخصص بیهوشی اومد بالاسرم تزریق اپیدورال یکم دردناک بود برای من ولی به محض تزریق دارو تمام دردام قطع شد و هیچی دیگه حس نمیکردم و کامل بی حس بودم از کمر به پایین پیشرفت زایمان به گفته دکترم عالی بود نهایت ساعت۱۸:۸دقیقه پسرقشنگمو روی سینم گذاشتن ❤️🥰