۹ پاسخ

وقتی مدیر ساختمون هستین نباید از کسی خجالت بکشید که هروقت وقتش شد بگو پول رو واریز کنین تمام

عزیزم بهتره یه گروه واتساپ داشته باشید که همه همسایه ها عضو باشن . زمان دریافت شارژ توی گروه پیام بدید که شارژا رو پرداخت کنن و بهشون بگید عکس فیش پرداختی رو توی گروه بفرستن، اینکار باعث میشه همه تو رودروایسیِ همدیگه قرار بگیرن و به موقع شارژ بدن ، خصوصی هم به گسی پیام نده بگو هر موضوعی هست توی گروه عنوان کنید. و گروه هم فقط باید برای مسائل ساختمان باشه نه کلیپو جوک و چیزای دیگه چون اونجوری از حالت رسمی بودن خارج میشه

انقد از اینا دیدم و تجربه کردم تقصیر هیجکس نیست تقصیر خودمون با دل خودمون جلو میریم

من اصلا عقیده دارم با همسایه نباید زیاد گرم گرفت فقط سلام علیک همین
ماهانه لیست شارژ و آب و برق ساختمان رو حساب کن بزن به تابلو اعلانات ساختمون لازم نیست بهشون زنگ بزنی بنویس پرداخت کردن عکس فیش رو برات ارسال کنن هر کی هم نداد تا ماه جدید بدهکاریش رو بنویس تو کاغذ
الان تو ساختمون ما همینطوره

ما هم سر ماه باید شارژ بدیم بعضی وقتا شوهرم یادش میره مدیر ساختمونمون یه پیرمرده زنگ میزنه بهش یادآوری می‌کنه ، بعضی وقتا شوهرم تا شمارشو میبینه دیگه جوابشو نمیده مستقیم پول شارژو می‌زنه به حساب بعد باهاش تماس میگیره میگه حاجی ریختم به حسابت 😅.
می‌خوام بگم این که پول شارژو ازش بخوای خجالت نداره همه میگن ،بالاخره تو جیب شما نمیره که خرج ساختمون میشه

سلام عزیزم منم مدیر ساختمونم هیچ موقع برای خرج ساختمون زنگ نمیزنم تو برگه مینویسم میزنم به تابلو شماره واحد هارو هم مینویسم هرکی واریز کرد تیک میزنم اینجوری خیلی بهتره

شوهر منم مدیر ساختمونه
خیلی سخته
ولی باید جدی باشی
همسرم گروه درست کرده هم تو ایتا
هم واتساپ
هزینه و شارژ هر ماه رو اول ماه میذاره تو گروه و هر کسی پرداخت کنه عکس فیش رو داخل گروه میذاره
اصلا رو دروایسی نکن
با همسایه هم گرم نگیر که سو استفاده کنن
چیزی که ما دو هفته پیش تجربه کردیم

مادرشوهر منم مدیر ساختمونشونه سر پمپ همسایه ها ازش شکایت کردن 😁

شوهر منم مدیر ساختمونه
خیلی سخته
ولی باید جدی باشی
همسرم گروه درست کرده هم تو ایتا
هم واتساپ
هزینه و شارژ هر ماه رو اول ماه میذاره تو گروه و هر کسی پرداخت کنه عکس فیش رو داخل گروه میذاره
اصلا رو دروایسی نکن
با همسایه هم گرم نگیر که سو استفاده کنن
چیزی که ما دو هفته پیش تجربه کردیم

سوال های مرتبط

مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
مامانا یه چیزی بگم نیم ساعت پیش ماهلین تو خودش پی پی کرد رفتم شستمش کلی براش توضیح دادم که هر موقع جیش و پی پی داشتی باید به مامان بگی تا تورو ببره دستشویی بعدش شورتشو نشون دادم گفتم ببین چقدر کثیف شده چقدر بده دیگه از این به بعد بگو و اصلا تو خودت جیشو پی پی نکن مرتبم براش تکرار می کنم می پرسم میگم ماهلین اگه جیش داشت باید بره کجا اونم میگه دستشویی😀بعد قبلش از صبح بهش گفتم اگه جیشتو بگی و بری دستشویی بهت جایزه یه اسباب بازی از اون بالا بهت میده بعد دلی هی می گفت بده گفتم نه وقتی ماهلین جیش کرد میده خلاصه ده دقیقه پیش یهو ماهلین اومد گفت مامان دستشویی دارم منم بردمش سرپا میشینه کنار سنگ توالت آب ریختم به پاش بعد دلی میشینه نگاش می کنه قبلا هم بهش گفته بودم اگه کرد بهم بگو بعد نم نشسته بودم دمه در یهو گوشبم دست گرفت حواسم پرت شد ندیدمش که جیش کنه ولی دلوین یهو گفت مامان ماهلین جیش کرد😀بعد منم دیگه اعتماد کردم شستمش آوردمش بیرون دلوینم گفت حالا اسباب بازی بده منم اعتماد کردم دادم یعنی بچه واقعا جیش کرده 🤦🏻‍♀️مت به دلی اعتماد کنم 🤭🤔بچه ی دروغگویی نیست اصلا کاش دیده بودم سرم تو گوشی بود🤭
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
میگن تو دوران ترک پوشک سعی کنید بچه رو دعوا نکنید اصلا ولی من تو کتم نمیره بچه ای که بزرگ شده و کاملا می فهمه کارش اشتباهه و نمیاد و نمی خواد بگه جیش و پی پی داره و تو شلوارش می کنه رو اگه نخوای هیجی هم نگی فکر نی کنی کار بدی نکرده و ادامه میده من امردز دیگه از در دعوا وارد شدم 😑😑😑حالا نه خیلی بدها ولی دعواش کردم گفتم یعنی چی به من نمیگی می ددنی چند روزه روزی هزار بار دارم می برمت دستشویی و چقدر دارم برات تکرار می کنم که اگه جیش داشتی باید بگی ولی بازم کار خودتو می کنی ماهلین فقط نگام کرد و هیجی نگفت سری بعد ه بردمش دستشویی گفتم اگه تو خودت جیش کنی دعوات می کنما گفت مامان دعوا نکن گفتم پس همکاری کن تا دعوات نکنم تا عصر برم کلی جایزه برات بخرم دیشب در حد انفجار خودشو گرفته بود دیگه داشت میریخت که بردمش دستشویی ولی می ترسه دیگه ناچارا حیش کرد بعدش گفتم ببین چقدر راحته اصلا ترس نداره
می دونم حالا حالاها باید صبر کنم و صبور باشه تا دیگه بهم بگه ولی احساس می کنم وقتی جیش می کنه من چیزی نگم فکر می کنه کارش درسته و ادامه میده حالا دیگه نمی دونم
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
خیلی زورمیگه ها خیلی این همه زحمت برا بچه هات بکشی بزرگشون کنی آقا بشینه کیفشون رو ببره ۴ ماهه دارم می برم گفتار درمانی خداشاهده که چقدر سخته باهاشون تمرین کردن اینقدر باید فک بزنم بزنم که حد نداره بعد الان حرف زدنشون خیلی بهتر شده آقا کیفشو می کنه زحمتای منو نمیبینه میگه به خاطر پولایی که من دادم 😑😔
اونوقت که شانسو تقصیم می کردن به من نرسید بچه هرکار بکنه آخرش بچمو پاره ی تنمه در آخر میگم بچس سعی می کنم تحمل کنم ولی مرد خونه خیلی زور میگه همچین حرفایی بزنه بهم میگه چرا داد می زنی سر بچه و فلان میگم خوب منم آدمم خسته میشم میگه منم خستم 😑میگم‌ببخشید از ظهر تاحالا که اومدی فقط لم دادی بعد خسته ای 🙄میگه چرا این اخلاقو داری عصبی هستی میگم می دونی چرا اینا همش به خاطر ۴ سال دست تنها بزرگ کردن دوتا بچه اس که توی نامرد یه ذره کمکم نکردی بعد پوز خند می زنه میگه آره دست تنها 😏😏فکر کردی کاره شاقی کرده این حرفاس که آدم به درد میاره تحمل آدمو کم می کنه اگر نه بچه داره بچگیشو می کنه مرتیکه با ۴۱ سال سن شعور هیچیو نداره تازه لم داده میگه میوه بیار شام بیار خدا نبخشه مادرشو که اینو اینجوری تربیت کرده