سلام خانوما
شوهرم میخواست بره بیرون خرید منم گفتم دخترم با خودش ببره بیچاره بچه همش خونه است اونم گفت نه اذیت می‌کنه نمیبرمش منم چیزی نگفتم ولی دخترم که حرف منو شنیده بود گیر داد به باشه که منم میام
شوهرم عصبانی شد داد زد سر من که تقصیر توئه الان منو اونجا اسیر می‌کنه می‌خوام صف نون پایین این میخواد بره اینور اونور چرا تو مخ من میری
گفتم خب نبرش تو برو گفت وقتی اینجوری گفتی این الان ول نمیکنه که ببر حاضرش کن ببرمش
با کلی داد و دعوا با من برد دخترمو
الان من موندم چرا باید اینجوری میکرد
بچه ٧ روزه هفته با منه حالا ١ ساعت ببرتش خرید چی میشه
الآنم بیاد میخواد تا شب قیافه بگیره
انقدر همه مسئولیت بچه همیشه با من بوده و هیچ وقت نگهش نداشته میخواد نگهش داره انگار جونش بالا میاد

۱۳ پاسخ

متنفرم از هرچی جنس مرده

شوهر منم اوایل نمیبرد و یه بارم ناراحت شد. منم یبار گفتم مگه تو باباش نیستی منم نیاز به استراحت دارم و ادمم. دیگه از اون موقع میبره

بچه رو ببری خرید خدایی ی کم سخته مخصوصا بچه. زیر پنج شش سال ولی. خب. هر هفته دو بار بگو بچه رو ببر بچرخون تنهایی تز بس نگقی عادت کرده. منم نمیگفتم بعد از ی مسئله ای الان سه چهار برذتش. رستوران دوتایی رفتن برگشتن. یا مثلا هفته ای ی بار میگم ببر بگردون ک بیشتر میبرتش معازه اش. نگه میدارتش.

بنظرم حق با شوهرتون بود چون موقع خرید بچه اذیت میکنه واقعا مگر اینکه شما همراهشون میرفتین
در این مواقع آروم ب شوهرت بگو تا دخترت متوجه نشه

متاسفانه عادتش دادی واگه از الان جلوشو نگیری بدترمیشه دکتر و مهدکودک مدرسه و هزار چیزه دیگه به عهده خودت میشه. چون شوهر خواهرم همین متاسفانه

متنفرم از هرچی جنس مرده

درک میکنم

انقد ک ازاول مسئولیت بچه رو تقسیم نکردی بین خودتو شوهرت
الان هرجا میریم نگهداری ادرین با شوهرمه خونه بامنه
جایی ک بخاد بره ادرینو میبره بدون اینک خودم بهش بگم ببر یا شبا درگاراژشو میبنده میاد خونه ادرینو میبره تاسوپری میوه فروشی یکی دوساعت بیرونن منم باخودم خلوت میکنم

انقد ک ازاول مسئولیت بچه رو تقسیم نکردی بین خودتو شوهرت
الان هرجا میریم نگهداری ادرین با شوهرمه خونه بامنه
جایی ک بخاد بره ادرینو میبره بدون اینک خودم بهش بگم ببر یا شبا درگاراژشو میبنده میاد خونه ادرینو میبره تاسوپری میوه فروشی یکی دوساعت بیرونن منم باخودم خلوت میکنم

والا شبا که شوهرمن میاد خونه چن باری بچه رو فرستادم پیش باباش خودمم تواشپز خونه مشغول کاروبار. تا یکساعتی باش سروکله زد دید چقدر سخته میگه چحور از صبح تاشب با بچه سروکله میزنی منکه سرم رف😏 دیه از همون روز دوسه روزع یبار میاد همرا خودش میبرتش تومغازه (شغلشه) بعد یکی دوساعت میارتش

شوهر منم همینجوری بود تازه یکم آدم شده!
خونسردانه بهش بگو اشکال نداره ببرش تا یاد بگیره همه جا اینور اونور نره.بگو باهاش حرف بزن که پیشت بمونه توو صف نون.

خوب همینا بهش بگو
بگو هرروز هفته من نگهش میدارم باهمه ی اذیت کردناش یکمم شما مسولیت ب چه برعهده بگیر یکمم اذیت کنه چی میشه اینجوری بیشترمنو درک میکنی .منم آدمم نیاز ب استراحت دارم

والا چی بگم، قانون بزار حداقل هفته ای دوساعت ببرش بیرون با خودش بازی کنه بچه، اکثر مردا همینطورین، چون حوصلشون کمه

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران

سوال های مرتبط

مامان والاجان مامان والاجان ۲ سالگی
بچه ها پسرم خیلی جیغ و داد میکنه ما دیگه قلبمون درد میگیره مخصوصا اصلا نمیذاره منو باباش حرف بزنیم جلب توجه میکنه میخواد مرکز توجه باشه توی جمع های غریبه کلا مجلس و دست میگیره و خوش زبونی میکنه همه عاشقشن ولی تو خونه تنها هستیم خیلی اذیت میشیم حرف باید حرف خودش باشه و دیوونمون کرده چیکار کنیم هیچ جوره اذیت نمیکنه ولی اینجوری خیلی اذیت میکنه شوهرمم تا صدای جیغ میشنوه حوصله نمیکه هرچی میخواد میده به منم گوش نمیده میگه ول کن حوصله جیغ ندارم دیگه دلم میخواد بزنم تو دهنش موقع جیغ راهکاری دارین
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان نبات مامان نبات ۳ سالگی
من چند مدته خیلییی سر دخترم داد میزنم و دعواش میکنم😭😭😭 اونم همش به خاطر بقیه
پدرشوهرم شهرستان خونه می‌سازه کلا کار آهن و در و پنجره و... شوهرم داره انجام میده براشون تهران میسازن با وانت میبرن دهات
بعد دخترم یه جا بند نمیشه میگه برم پیش بابام گریه گریه میبرمش شوهرم جلوی بابا و داداشاش اون اخلاق گوهش میزنه بالا هی دعوا میکنه که چرا آوردیش نمیبرم میذارم گریه کنه زنگ میزنه چرا نمیذاری بیاد گریه میکنه
بعد خواهرش خواست بیاد من جلوی در بودم گفت نبات و بفرس پیش باباش کیان نببنش اونم میره پایین اذیت میکنه
من سریع دادم دخترم و به شوهرم گفتم نگه دار بذار کیان رد بشه
حالا شوهرم جلوی خانواده اش گرفته به داد و بیداد و دعوا که چرا نمیذاری بچه ها باهم بازی کنن میگم ابجیت گفت حالیش نمیشه
منم امدم خونمون دخترم گریه میکرد هرچی حرص داشتم سر این بدبخت خالی کردم جیغ کشیدم سرش داد زدم دعواش کردم😭😭😭😭😭
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان یکی یدونم☺️ مامان یکی یدونم☺️ ۳ سالگی
سلام خانوما.نوع تربیت من اینجوری که هر وقت با پسرم به مشکل برمی‌خوریم سعی میکنم با توضیح دادن یا صحبت کردن حلش کنم.مثلا لجبازی میکنه گهگاهی یا چیزی میخواد که نمیدم بهش،براش توضیح میدم و اونم قبول میکنه.البته شده تو این سه سال دعواش کنم یا سرش داد بزنم ولی خیییییلی به ندرت.شاید ۷،۸بار و از ابن روش تربیت خییییلی راضیم چون نتیجشو دیدم.حالا چند روز پیش تو مهمونی یه بچه ای که هفت ماه از پسرم بزرگتر بود یه خطایی کرد و باباش سرش بلند داد کشید،بچه هه انگار نه انگار ولی پسرم دلش ترکید و همینطور خشکش زده بود و باباهرو نگاه می‌کرد،انگار اون کار اشتباهی کرده بود،تا اینکه صداش زدم و گفتم چیزی نبست به بازیت ادامه بده.شوهرم همونجا بهم میگه ببین آنقدر سرش داد فریاد نکردیم اینجوری قفل کرده ولی اونا اینقدر سر بچشون داد زدن عادی شده واسه بچه هه.منم گفتم نتیجش تو نوجوونی بچشون میبینن.همین داد زدنو اون موقع بچه هه برمیگردونه بهشون.حالا نظر شما چیه؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان شاهان🧸✨️ مامان شاهان🧸✨️ ۳ سالگی
مامانا من دیگه جونم به لبم رسیده، پسرم از جیغ و داد میترسه یه خاله دارم از تهران پاشده اومده خونه ما دخترش همسن پسر منه فقط جیغ میکشه، بچم هر بار که جیغ میکشه از گریه غش میکنه، دیروز صد بار گریه کرد هر بارم با گریه میاد منو میزنه، تمام دستم زخم و کبوده، شب با بدبختی خوابید، خالم میخواست ۵ روز باشه، حالا به این خاطر میخواد امشب بره، به مامانم گفتم نیارشون پاشو کرد تو یه کفش آوردشون حالا خودشم داره با اونا برمیگرده، فقط دلم میخواد زودتر برن، واقعا حالم داره بهم میخوره از همه کس و همه چی، فقط به فکر خوش گذرونی خودشونن
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان النا جون💜💫 مامان النا جون💜💫 ۲ سالگی
رفتیم بیرون شوهرم برا من آب موز گرفت برا خودش آب طالبی با بستنی . بد دخترم نیارو در می‌آورد گرفتم بغل خودم گفتم تو مال خودتو بخور من النارو سرگرم میکنم گذاشت اونجا نخورد افتاد کف ماشین برداشت با حرص گذاشت رو داشبورد شکست پرت کرد بیرون گفت ۳۰۰ تومن رفت همینو میخواستی منم اونجا النا هی نق نق میکرد ی دونه زدم از دهن النا 😔😔😔 منم واسه خودمو که نخورده بودم پرت کردم رفت ب من گفت بمیری تو با اینکه تقصیر اون بود ن من النا خوابش برد با گریه منم گریم گرفت. بد رفت آب هویج بستنی گرفت گفت بخور لب نزدم اورده گذاشته یخچال رفت پایین تو ماشین خوابید
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان مهراد مامان مهراد ۳ سالگی
سلام مامانا...لطفااا راهنمایی کنین منو که چیکار باید بکنم؟
با مهراد اصن نمیشه مغازه یا بازار یا پارک بری...
هر چیزی که میبینه گیر میده گریه میکنه و میخواد...
یه چیزی هم که بگیری براش راضی نمیشه داد میزنه گریه میکنه میگه همشو میخوام...
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان بهار مامان بهار ۳ سالگی
سلام دوستان وقت بخیر. دختر من دو ماهه خیلیی پرخاشگر شده. مدام داد میزنه و گاهی هم تو سر من میزنه. خیلی بهش احترام می‌زارم و با محبت باهاش رفتار میکنم نمی‌دونم چرا اینجوری می‌کنه. نمی‌دونم درد داره یا دوره ای هست که میگذره. خیلی خسته م خیلی. بریدم. با خودم میگم اینقدر دارم تلاش میکنم عصبی نباشم و باهاش خوب رفتار کنم چرا اینجوری شده. معمولا با من اینجوریه و محیط بیرون خیلیی کم میبینم این رفتارو ازش
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان نیلارز مامان نیلارز ۲ سالگی
دخترم پریشب خروسک شد بردیم دکتر فقط دگزا زد با ۳تا امپول دیگه که زدن تو‌دستگاه و ماسک گذاشتن رو صورتش بره تو حلقش داروی دیگه نداد حالا از دیروز سرفه خلط دار میکنه به حدی که میخواد بیاره بالا
از ساعت ۵صبح یهو تب کرد دکتر گفت فقط تب کرد استا بده نگفت چقد من ۳سی سی دادم ولی تبش نیومده پایین توخواب عی ناله میکنه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان جانا کوچولو مامان جانا کوچولو ۳ سالگی
دخترمو ۷ماه از پوشک گرفتم خیلی خوب بود جیش و پیپیشو میگفت الان چندروزه که تو خودش جیش میکنه😭بودکه جیش میکنه میگه بامهربونی با دعوا با داد اصلا توجه نمیکنه چیکارکنم🥲
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آرین مامان آرین ۲ سالگی
مامانا پسرمو میخوام ببرم گفتار درمانی هفته دیگه وقت داد گفت نیم ساعت با بچه کار میکنن یعنی تو نیم ساعت چیزی یاد میگیره؟ هرجلسه ۳۰۰تومن
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان دلبر ❤️ مامان دلبر ❤️ ۲ سالگی
دخترمم باباشو خیلی دوسداره خب ولی نمیدونم چرا ازش میترسه بعضی وقتا واقعا رحمم میاد ب بچم وقتی یه جایی میره با باباش از اول تا اخر صداش در نمیاد اصلا نمیگه ک مثلا بابا برام چیزی بخر ولی با من ک باشه مثلا میگه مامان بستنی میخام یا آبمیوه ولی با باباش اصلن !!!!مثلا وقتی باباش میزه بیرون بهش میگم تو هم با بابات برو میاد میچسبه ب من میگه مامان تو بیا به بابا بگو منو ببره وقتی اینجوری میبینمش واقعا ناراحت میشم😔😔😔😔 قشنگ معلومه ک از باباش ترس داره در صورتی ک باباش باهاش زیادم بد نیست فقط وقتی عصبانی میشه دعواش میکنه ک اونو منم باهاش خیلی بیشتر از باباش دعواش میکنم .. بنظر شما دلیلش چیه ک اینجوریه؟ چرا میترسه ازش چیزی بخاد؟چرا وقتی باهاش بیرون میره صداش در نمیاد با باباش رفیق نیست؟؟ فقط میدونم ک دوسش داره ها از منم زیادتر ولی با این وجود خیلییی میترسه از باباش😔
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان 💖 نجلا 💖 مامان 💖 نجلا 💖 ۲ سالگی
مامانا دخترم چند روزه همش گریه میکنه همش بهانه میاره اصلا ام سلکت نمیشه منم دوماهه پریود نشدن خیلی عصبی شدم وقتی دخترم گریه میکنه زودی سر درد میشم و خیلی خودم کنترل میکنم ولی چند باری زدمش الانن گریه میکرد دیگه نتونستم ساکتش کنم زدمش بعد شوهرمم دعوام کرد که تو چرا میزنی گفتم ببین چجور شده دیوونه شدم همش گریه میکنه میگه تو خونه پیش توهه دیکه کسی نیست گفتم مگه من چیکارش میکنم دلم شکسته الانم قهریم حرف نمیزنم چیکار کنم دخترم خوب بشه خودم این عصبی شدنم خوب بشه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان جانا کوچولو مامان جانا کوچولو ۳ سالگی
سلام امروز رفتیم بیرون تو پاساژ اینقدر دخترم جیع زد و گریه کرد منم حسابی دعواش کردم و داد زدم سرش باباشم دست و گرفت کشید خودمم جلو مردم از شدت عصبانیت داد میزدم دخترم گریه میکرد حالا از وقتی اومدیم هی بوسش میکنم معدرت خواهی کردم ولی حالم بده همش حس بد استرس دارم الان که خوابه هی حس میکنم زبونم لال داره سرمامیخوره چون یجوریه تو خواب راحت نخوابیده الان چیکارکنم منه بیچاره😭😭
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان *sogand* مامان *sogand* ۳ سالگی
خانما با توجه به تاپیک قبلیم که نگران دخترم بودم گفتم سوزن خورده هرچی می خورد میورد بالا غروب بود بردمش دکتر گفتم‌اینطوری شده گفت اگه سوزن خورده باشه باید خون بیاره بالا این سوزن نخورده ویروس گرفته که الان تو تابستون همه بچه ها میگیرن حتی ابم میخورد میورد بالا بهش امپول داد زدم که حالت تهوعش خوب شد بهش دو تا شربتم داد گفت هر ۸ساعت وهر ۱۲ ساعت بهش بده خدارو شکر الان بهتر شده خیلی نگران بود م تا برسم دکتر هزار بار مردم وزنده شدم گفتم که مراقب بچه هاتون باشید خیلی مریضی بدی هست تا سه الی چهارروز اینطوریه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ایلیا مامان ایلیا ۲ سالگی
بچه خواهر شوهرم الان ۲۵ سالشه وقتی میریم‌ خونشون یا خونه مادرشوهرم وقتی ایلیا رو میبینه هی زوری میخواد ازش بوس بگیره یا زوری بوسش کنه ...من نمیدونم چی باید بگم...توی حرفامم کفتم بوس زوری درست نیست باید از بچه پرسید ولی بازم انجام میده...انگار هیچ ابهتی ندارم...ازینام هستش که یهو بدش میاد...چه واکنشی نشون بدم ...دوست ندارم عزت نفس بچم بیاد پایین...
یه بار دیگم گفت بهش با خنده ایلیا شلوارتو بکش پایین ایلیام کشید حواسش نبود من بلند و با جدیت گفتم ایلیا ؟!😠ولی دوس ندارم این رفتارا رو بکنه و به بچم‌بخنده...شخصیتش رو میاره پایین...چی‌کار کنم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر