۱۱ پاسخ

اصن حرص نخور عزیزم پسر منم امسال مهر باید بره پیش ۱. یه من بی نهایت وابسته بود بی نهایت .‌۱ماه هر روز بردمش مهد خیلی اذیت شدم ولی الان خداروشکر رفت دیگه اصن وابسته هم نیست . خیلی راحت کنار آمد براش هدیه بخر .‌ببین چی دوست داره بهش بگو اگر بری مهد خاله بهت میده یا فرشته ها برات میارم اسباب بازی که دوس داره خوراکی که دوس داره ولی در حد معمول که توقع بچه زیاد نشه . از همین امروز ببرش مهد ۱ماه اذیت میشی ولی مطمعن باش بهت قول میدم کامل وابستگیش رفع میشه .

به نظرم زوده بزار سال بعد بچه رو اذیت نکن

بنظر من بذارش خیلی خوبه خودم دخترمو میفرستم مهد کودک خیلی اخلاقاش بهتر شده معاشرتش بهتر شده و خیلی چیزای دیگه

والا من که پارسال گذاشتم سه ماهم نشستم آخرم عادت نکرد و بدتر اضطراب گرفت دیگه نبردم خوب شد الان وابستگیش بهم خیلی کم شده خیلی

عزیزم اگر میتونی الان یه دوره سه ماهه بزارش ببین عادت می‌کنه یا نه ، بعدم من پارسال طرفای دی ماه بود رفتم یه سوال بپرسم از مهد ببینم شرایطشون چطوریه ، خانوم مدیرش گفت اگر بخوای میتونم الان ثبت نامش بکنم از الان بیاد ،میگم یعنی به هر صورتی که بخوای میتونی ثبت نامش کنی ، واقعا هم واجب نیست همسرت راست میگه ولی اگر بره بهتره

چرا از الان نمیذاریش که عادت کنه

منم نمیزارمش بچم ۴ماهشه خیلی سخته با بچه کوچیک بخوام هرروز برم مهد ولش کن بابا

عزیزم منم میخاستم همین کارو کنم که سرگرم بشه وای میگن سال اول خیلی بچه های مهد تند تند مریض میشن و ممکن به به کوچولوت وا بده و همش درگیر مریضی بچه ها باشی به نظر من نفرست منم نمیفرستم

سخت میشه برات با بچه کوچیک ببری بیاری خودتم ک نمیرسی کارکنی .

ن بفرس برع

مهد تابستونم هست من همین الان پسرمو‌گذاشتم‌مهد امدم شما هم قبل زایمانت ببر که بتونی کم کم عادتش بدی

سوال های مرتبط

مامان آیلین مامان آیلین ۴ سالگی
مادرای عزیز من هر وقت سوال میپرسم خیلی کم پاسخ میدین ولی اگه امکانش هست به این سوالم(اگه تجربه ای دارین)جواب بدین، دخترم جدیدا خیلی به من وابسته شده در حدی که اصلا ازم جدا نمیشه اوایل خیلی بهتر بود با باباش میرفت خونه مادر شوهرم و چند ساعتی میموند یا اینکه خیلی وابسته مادرم بود خونه اونا تنهایی میموند و من و مادرم و خواهرم تو یه ساختمونیم صب که از خواب بیدار میشد میرفت خونه خواهرم و با بچه هاش بازی می‌کرد حتی برا شام و ناهار هم صداش میکردیم دوست نداشت بیاد بعضی وقتا شبا با گریه می‌آوردمش خونه الان اصلا بدون من بالا نمیره خونشون نمیمونه حتی دیروز با همسرم بیرون برا خرید میوه هم نرفت گفت اگه مامان بیاد منم میام،یه هفته بردمش مهد ولی اصلا ازم جدا نشد با اینکه خیلی دوست داشت با بچه بازی کنه ولی از کنار من جم نمی‌خورد فقط با حسرت بچه هارد نگا میکرد خیلی خجالتی و اعتماد به نفسش پایینه اگه کسی کنارش با صدای بلند حرف بزنه اگه با اینم نباشه زود گریه میکنه البته این اخلاقا رو از اول داشت ولی وابسته به من نبود الان خیلی وابسته شده نمیدونم چیکار کنم
مامان آیلین مامان آیلین ۴ سالگی
سلام شبتون بخیر،یه بار قبلا سوالمو مطرح کردم ولی دو نفر بیشتر جواب ندادن خواهش میکنم اگه تجربه ای دارین کمکم کنین. دخترم خیلی خجالتیه از اول همون خجالتی بود ولی با خانواده خودم خیلی خوب بود تا سه سالگی وابسته مامانم بود تو یه جمع که وارد می‌شدیم اگه مامانم اونجا بود زودی میرفت بغلش یا اینکه با خواهرم تو یه ساختمونیم همش میرفت خونه اونا و با بچه هاش بازی می‌کرد شب به زور برا خواب میاوردیمش اگه اونا مهمون داشتن اوایل خجالت می‌کشید بعدا یخش آب میشد به بازی ادامه می‌داد جوری با دامادمون جور بود که از سر و کولش بالا میرفت ولی آلات مدتیه اصلا خونشون نمیره کلا همه جا حتی خونه مامانم می‌چسبه به من وقتی بلند میشم زودی از لباسم میگیره و دنبالم میاد دیروز به زور راضیش کردم که خونه خواهرم بمونه با پسرش بازی کنه خودشم دوست داشت بمونه ولی همون که شوهر خواهرم اومده بود شروع کرده بود به گریه یعنی همه جا اینکارو میکنه برا چیزای خیلی بیخود گریه میکنه از توجه اطرافیان بیزاره تو جمعا خجالتی بودنش خیلی خیلی شدید شده اصلا با بچه ها ارتباط نمیگیره حتی با باباش هن جایی نمیره و میگه مامان هم بیاد درحالیکه قبلا میرفت و چند ساعتی ازم دور میموند