۴ پاسخ

قطره ای دیگه چیه

توکل بر خدا
ان شاءالله که میگیره
بچه خواهر شوهرم بعداز ۲ یا ۳ماه گرفت.

منم بچه اولم همینطور بودم شبا خاب میدیدم که دارم شیر میدم ولی خب شیشه ای شد،خودتو سرزنش نکن بچه هرجوری بزرگ میشه از عمد که نکردی، الانم سر این باتوجه به تجربه ای که پیدا کردم تلاشمو میکنم اما اگر نشدم نشده دیگه😔

درد مشترک با این تفاوت که من خودم شیشه بخش دادم طاقت گریه ها و بی تابی هاشو نداشتم🥲🥲🥲🥲🥲🫠

سوال های مرتبط

مامان کیاشا مامان کیاشا ۴ ماهگی
من تا بیست روزگی بیشتر ب پسرم شیر خودمو ندادم. شیرم خیلی کم بود بچم همش گشنه بود. بعد ک شیر خشک دادم دیگه کلا شیر خودمو اصلا ب پسرم ندادم. شیرک ندادم اصلا بعدش شیر توو سینم جمع نشد سینم سفت نشد رگ نکرد پر از شیرم دیگه نشد با اینکه حتی بعد از اینکه شیر نمیدادم فرص شیرافزا و سویق و اینا میخوردم. الان وقتی میام گهواره میبینم خانما میگن بچم اینجوری سینمو میگیره و اونجوری از سینم شیر میخوره خیلی ناراحت میشم و دلم میگیره. منم دوست داشتم خودم بتونم ب پسرم شیر بدم. گاهی وقتی سینمو میشورم تمیز میکنم میذارم دهن پسرم ک فقط حس اون اوایلا ک بهش شیر میدادم تکرار بشه ولی یکم میمکه تف میکنه ولش میکنه.چقد روزای اول زجر کشیدم سینم زخم میشد خون میومد میسوخت ولی بازم ب بچم شیر میدادم. همین ک زخمش خوب شد و دردش افتاد دیگه شیر توش نبود. حتی شب پنجم ک تب شیر کردم و مثلا شیر اومد توو سینم وقتی دوشیدم ب زور ی ت استکان ازش اومد☹️☹️☹️☹️چرا من نباید خودم ب بچم شیر بدم. خیلی ناراحتم خیــــــــلی. یجاهایی ک ازم میپرسن شیر خودتو میدی میگم نه احساس میکنم مامان بدی هستم خجالت میکشم😔
مامان کیان♡ مامان کیان♡ ۲ ماهگی
اگ دوست دارین بیاین باهم حرف بزنیم مامانا...
خیلی دلم گرفته...
توی ۶.۷ روزگی پسرم ی روز خیلی بد گریه کرد و از گرسنگی دیگه سینم و نمی‌گرفت حالا نمیدونم کم بود سیر نشده بود یا چی
من و شوهرم افتادیم ب جون سینم، ک چند قطره هم شده ازش شیر در بیاریم
نشد تهش شوهرم رفت براش سریع شیر خشک خرید از اون روز هر چند روز میدوشم و میدم بهش آخه شیرم کم شده
خیلی تلاش کردم بهش شیرم و بدم
رابط سینه گرفتم
با قطره چکان سعی کردم بدم
اما نشد
بچم از گریه ضعف میکنه
حتی بعد از رسیدن ب شیر هم انگار حال روحیش،بد میشه
هی بغض میکنه🥺
دیگ از امشب دست از تلاش برداشتم
برای سینه دادن بهش
دلم میخواست رابطه عاطفی که بین مادر و فرزند ب وجود میاره سینه و شیر مادر و براش حفظ کنم...
اما نمیشه
بچم با شیشه خوشحال تره
شیرم و تو شیشه میخوره ولی خوردن سینم براش سخته...
با مشاور صحبت کردم میگن نباید ب گریه هاش اعتنایی کنی
هر بار زیر سینه گریه کرد آرومش کن دوباره بده ولی بچم ضعف میکنه قشنگ
دل ندارم اصلا،اما خب از فردا سعی میکنم هر دوساعت بدوشم تا ب همین روش تاجایی ک خشک شه شیرم،بهش برسونم..🥺