کاش میشد هیچکس تو بچه داریم دخالت نکنه خواهرشوهرم دیروز خونه مادرشوهرم بودیم همش دخالت میکرد بهم میگه پوشاک بچتو در روز چقدر عوض میکنی میگم۳یا۴بار میگه اوه چخبره اینقدر ۱بار هم عوض کنی بسه میگم اخه پر میشه بهم میخنده، بعدش به شوهرم میگم بچه رو دو ماهگی ختنه کنیم میگه نه وایسین تا بزرگتر بشه براش جلسه بگیرین، اسم بچمو گذاشتیم یزدان میگه باید میزاشتین معراج 😒، داشتم با شوهرم درمورد دعوتی صحبت میکردم میگه نمیخواین دعوتی بگیرین میگم بچه اوله باید زشته دعوتی نگیریم میگع نه زشت نیس...... چرا اینقدر خواهرشوهرا همه جا کار دارن خدایا دیگه از دستشون خسته شدم واقعا

مگه مجبوری جلو اون همش حرف بزنی ؟ بعد لبخند بزن بگو داشتم با شوهرم مشورت میکردم

شوهرت بابد جوابشو بده ک دیگه دخالت نکنن

چرا این حرفا رو جلو اون میزنی خب
منم الان همین مشکل و دارم بچم محرم دنیا میاد بعدشم که صفره نمیدونم دعوتی رو کی بگیرم

جواب مستقیم نده
همش بزارشون تو دوراهی

توام سعی کن حرفاتو پیشش نگی تو خلوت خودتون با شوهرت مشورت کن
در مورد بچه ام چیزی گف بگو اینجوری بچم راحت تره یا خودم اینجوری حس بهتری دارم و ازاینجور حرفا با ملایمت ولی جوابشو بده

من اصلاا روندادم بهش اولای عقدم خیلی سوال میکرد اللن فثط میخندم به حرفاش ساده ردمیشم جوابشم نیاز باش نیدم

چقد خاهر شوهرمنه😂😂
من درجا جوابشو میدم عزیزم خودمم ناراحت نمیکنم

اولا همه اینطور نیستن منم خواهر شوهرم بخدا همش طرف زنداداشم هستم برعکس مثل خواهرم بعد هم اینقد بد بین نباش شاید دخالت نیست باهاتون خیلی راحته نظر میده از دوست داشتن زیاده شاید

خدا لعنتشون کنه
آخه فکر میکنن حرف نزنن میگیم لالن
تو همه چی باید دخالت کنن
من ک دیگه خسته شدم بریدم از دستشون