از کارای خطرناک و داروهای خطرناک که تو بارداری خوردین و به خیر گذشت بگید

من آلپرازولام تو هفته لانه گزینی خوردم و کلی گریه و زاااری و اضطراب و …تهشم به خیر گذشت

سوار قایق شدم. تو چادگون
بعد که برگشتیم آزمایشم مثبت بود🥹
گرنگهدار من آنست که من میدانم…..

من قرص اورژانسی خوردم؛نصف کلونازپام خوردم با کلی زرشک و زعفران و ورزشم میکردم😂😂نمیدونسم باردارم.به خیر گذشت الان پسرم ۱۶ ماهشه خداراشکر

برای اولی توی یه آزمون ورزشی خیلی سنگین شرکت کردم حدود دو ساعت ورزش و آزمون و رکورد زدن بود نمی‌دونستم باردارم
برای دومی هم تا ماه هشت رانندگی میکردم و میرفتم سر کار الان هر موقع یادم میاد میگم چقد اشتباه بود کارم البته چاره ای هم نداشتم کسی نبود برسوندم

استرس زیادی که به خاطر دیر اومدن از سرکار شوهرم داشتم
مباعث شد ده کیلو تو بارداری کم کنم
و مرتبا بالا بیارم
و چندبار سرهمین موضوع اورژانسی رفتم دکتر و لکه بینی پیدا کردم
آخر سر سرزمین استرس و گریه زیاد
بچم زود ب دنیا اومد

زیره خوردم
با اینکه کم خوردم اما لکه بینی پیداکردم

من با دارو بعد یکسال اقدام باردارشدم
بار اخری که پری نشدم فکرنمیکردم حامله باشم خییییییییلی پیاده روی رفتم چون خاستم لباس بخرم ،و کلی دوشب تو عروسی بپر بپر و رقص داشتم ،بعد عروسی دیگ از درد زیر دل و کمر نمیتونستم راه برم
خلاصه ب خیر گذشت ک اون همه پول دکتردادم تاحامله شم ب باد نرفت😂😂😂

ی مسیر بیش از اندازه طولانی رو دویدم نمیدونستم باردارم که و چندروز قبلترش هم ابرو و خط چشم تاتو زدم فرداش بیبی دادم پریودی عقب افتاده بود مثبت شد و از همون تاتو مسموم شدم و سه روز بستری بودم به شدت حالم بد بود که میخواستن بچه رو سقط کنن و یکبارم تو ماه ۴ یا ۵ بود نزدیک بود کنار خیابون ماشین بزنه بهم همسرم سریع کشیدم کنار ماشینه جلوتر دوتا لاستیک هاش باهم پکید و پیچید خیلی خدا رحمم کرد طرف تعادل ماشین از دستش رفته بود ولی خداروشکر به خیر گذشت و الان دخترم ۱ سالشه 😍

من نمیدونستم باردارم رفته بودم بالای کابینت داشتم تمیزکاری میکردم یهو زیر پام خالی شد با باسن خوردم زمین سه روز بعدش فهمیدم ۲ماهه باردارم😑

کلی وسیله سنگین بلند کردم فرش شستم پتو شستم از بلندی پریدم پایین انواع و اقسام دارو برای دندون درد خوردم کلی شوخی خرکی باهام شد تا مرز سکته رفتم بعد که فهمیدم باردارم همش میگفتم یاخدا حتما یه مشکلی داره ولی شکرخدا سالم بود کلی استرس کشیدم تا انومالی

ماسوله رو چندبار رفتم بالا و اومدم پایین
با کلی بارو بندیل
شبش دلم درد گرفت فککردم پری داره میاد ولی خبری نشد، ده روز بعدش فهمیدم باردارم

کلی زعفرون و زرشک خوردم چون ی دکتر احمق بهم گفت قلب بچه ت تشکیل نشده و باید سقط کنی اما الان شکر خدا دخترم ۸ ماهشه😍

اپل که نمیدونستم باردارم چقدر چیزای سنگین برداشتم دپش آب گرم میگرفتم رو کمرم همین باعث شد احتمال سقط داشته باشم و تا آخر استراحت بشم به لطف مامانم کع تو ماه هفت بلندش کردم دهانه رحمم باز شد و تا آخر بارداری خوابیدم

چند روز پیش با شوهرم دعوام شد یه فرش شش متری رو بلند کردم بردم

ماه ۶ امم بود وایتکس و جوهرنمک قاطی کردم توحموم کارم به دستگاه اکسیژن و بستری رسید

من دوماه مهمان داشتم خونمون هم کوچیک اینقدر سرپا بودم و کار کردم خونمون هم کوچیک خیلیی بد بود عزیزم بعد رفتیم بیرون من از 11 صبح تا 12 شب فقط نشسته بودم و همونجا حالم بد شد درد شدید گرفتم و همه بهم میگفتن داری فیلم بازی میکنی😔 من الانم همشون با من قهر کردن با اینکه این همه خونه ما بودن

ماه اول ابله مرغون گرفتم ک میگن توبارداری باعث نقص جنین میشه
نمیدونستم وکلی داروسوزن زدم بعدم دوسه تاپیک عرق خوردم 😬