ظهرتون بخیر☀️
چند روز پیش دیدم تراپیستم این استوری رو گذاشته درباره ی افسردگی در بارداری یا حتی افسردگی بعد زایمان.
خیلی هم‌میبینم اینجا مامانا چه حین بارداری چه بعد زایمان مینویسن که درگیر حالات و بهم ریختگی هایی شدن که داره اذیتشون میکنه.
راستش وقتی میرم براشون بنویسم حتما از تراپیست کمک بگیر ،میبینم چندتا کامنت دارن که خوب میشی،میگذره،فقط خودت میتونی به خودت کمک‌کنی… یکم ناراحت میشم که چرا انگار هنوز خیلی ها به تراپی شدن گارد دارن…
من حدود دوساله به خاطر وسواس شدید تمیزی و نظافت تحت نظر تراپیستم هستم،۳/۴ تا دکتر هم عوض کردم(هیچوقت توی پیدا کردن دکتر از کسی مشورت نگیرید )چون این که شما باهاش ارتباط برقرار کنید خیلی مهمه ممکنه شما از دکتر من خوشتون نیاد. 🤷🏻‍♀️
من تقریبا وسواسم درمان شده اما همچنان جلساتم رو ادامه میدم،چون صحبت کردن با یه تراپیست مثل این میمونه که شما داری با دوست صمیمی‌تون از خصوصی ترین مسائلت حرف میزنی و راهکار میگیری ،بدون این که بترسی از این که‌نکنه حرفامو جایی ببره ،پشت سرم با فلانی حرفامو بازگو کنه و …

خلاصه که به خودتون با کمک گرفتن از یه تراپیست کمک کنید اگه دچار حالات ناخوشایند و بهم ریختگی روحی شدین


🐬🩵

تصویر
۱۱ پاسخ

کتایون منم دارم پیجشو😍از طریق به ندرت 😁

سلام من همش فکر میکنم که زود بچه دار شدم و نمیدونم تراپیست چجور میخواد اینو حل کنه😞 مخصوصا اینکه یک نفر هم به من گفت چرا عجله کردی
همش همین فکرا و زندگی بدون بچه میاد جلو چشمم
یک سال و نیم از ازدواجم گذشته بود
از شما چند سال گذشته؟

من تو هفت ماهگی ک بودم ، حال روحیم واقعا افتضاح شد ، ب مامای بهداشت گفتم یه سری نصیحت های معمولی کرد تهشم برچسب همیشگی زیادی استرسی بودن زد روم .
ولی رفتم پیش مشاور ، فقط دو جلسه ، اونم در کمال ناامیدی ک بابا اینم مثل بقیس و بدرد نمیخوره.ولی واقعا تاثیر گذار بود .
خیلی زیاد.
توصیه میکنم قبل مراجعه به مشاور یه دفتر ۴۰ برگ بردارین ، هرررررر چی توی ذهنتونه بنویسین ، قشنگ یه طوفان فکری کامل درست کنین.
بعد ک رفتین پیش مشاور هم میدونین چیا آزارتون داده ، هم یه کم آروم تر شده ذهنتون و مسائل طبقه بندی شده.
و واقعا عملگرا باشین نسبت به حتی یه جمله ای ک مشاور گفت و درست بود و ایمان داشتین ک باید عملیش کنین.😇❤️

قبل زایمان فرم پر کردم واسه تراپی فرستادن هزینه هاشو جلسه ای ۶۵۰😑 تازه ۴۵ دقیقه بهصورت غیرحضوری واقعا زیاد بود واسم نتونستم برم

سلام عزیزم
خیلی ممنون از راهنمایی خوبتون
من خودم از اوایل بارداری انقدر نگران افسردگی بعدزایمان بودم.اوایل فکر میکردم فقط اونایی که سزارینی هستن افسردگی میگیرن ولی کلا به خاطر تغییرات هورمونی و اینکه جنین نه ماه همراه مون بوده و وقتی از بدن خارج میشه کلا همه حالا کم یا شدید دچار افسردگی میشن که تغییرات هورمونی هست ولی تو اون شرایط بعد از زایمان نمیشه بری پیش تراپیست خوب اصلا شرایط جسمانی خوبی نداریم مگر اینکه آنلاین باهاشون ارتباط بگیریم

عشقم من خیرسرم رفتم چن جا خداسرشاهده همشون گفتن خیلی اغراق میکنی فلانه بهمانه تو ببخش!!!یامثلا خیلی ب ساعتشون نگاه میکنن حس مزاحم بودن میدن 😐بابا لعنتی بزا زرمو بزن بعد گارد بگیر نسبت ب حرفام😂هرچن همه اینا باعث نشده باز نرم سراغ تراپی ادم خوب پیدا کنم بازم میرم ولی تقصیر مشاورها هم هس انصافا

سلام عزیزم ا‌ون خانم اسم پروفایلش لیمو بود ، چرا نیست دیگه

هما جون ببخش چون میدونم مطالعه داری میدونی وزن نرمال جنین تو هفته ۳۶ چه قدر باید باشع؟گهواره زده ۲۶۰۰ حداقله؟

سلام عزیزم
دقیقا حق با شماست و متاسفانه مثل خیلی مسائل دیگه مادران فکر میکنن در مادر شدن خلاصه میشن و خودشون رو فراموش میکنن
ای کاش که تحرک در بارداری رو جدی میگرفتن و اگر هم نتونستن بنا به دلایلی، خودشون رو مشغول کنن که افکار منفی در اون ها موجب افسردگی نشه. اما باید بدونیم همیشه افسردگی گرفتن یا نگرفتن دست خودمون نیست و اگر علائم افسردگی رو دیدیم باید حتما از تراپیست کمک بگیریم. کم خانم هایی نبودن که حتی نتونستن با نوزادشون ارتباط برقرار کنن بدلیل دپرس بودن خودشون و دقیقا همینجا اولین ضربه روحی رو به نوزاد میزنن!!!
تراپیست واقعا تاثیرگذار هست 👌🏻

منم خیلی دوست دارم یک تراپیست خوب پیدا کنم ولی پیدا کردنش واقعا سخته و اینکه میخوام آنلاین باشه

من اصلا با صحبت کردن پیش ی ادم جدید راحت نیستم ،بارها شده خواستم بدم اما نمیتونم ،شوهرمم خیلی بهم اصرار کرد ک برم اما ادمیم ک باید با یه نفر چندین بار برخورد کنم تا یکم باهاش راحت شم
بعدم از نظرم تراپیستا بیشتر گوش میکنن تا راهکار بدن ،منم بیشتر ب راهکار نیاز دارم💔

سوال های مرتبط

مامان Augustin ♌️ مامان Augustin ♌️ ۳ ماهگی
ظهرتون بخیر چطورین؟☀️

دیروز که رفتیم برای چک‌آپ همه به کارای من و همسرم خنده شون گرفته بود ،به آرامش من و اضطراب زیاد همسرم که از چشماش از پشت ماسک مشخص بود😅
ماما میگفت خیلی جالبه خودت خیلی ارومی … گفتم نگاه به ارامش منم نکن حالا باید دید تو شرایط چطور عمل میکنم الان که نه دردی هست نه زایمانی پس ترسی هم‌نیست😂


امروز با تراپیستم صحبت میکردم اونم خیلی تشویقم کرد و خیلی از ارامشم خوشش اومد گفت ارامش تو داره منو برای زایمان طبیعی برای خودم تشویق میکنه

و چیزی که خیلی برام اهمیت داشت که از طرف تراپیستم بشنوم این بود که هر موقع شبانه روز دچار درد زایمانی شدی و احساس ترس و اضطراب داشتی حتما به من زنگ بزن

من همیشه اینجا نوشتم با به تراپیست خوب در تماس باشید
و با دکتر زنان تون رفیق شید
این دوتا خیلی روز زایمان بهتون اعتماد به نفس میده ،در واقع به من همین پشتوانه دارم میرم جلو و حس خوبی دارم.

اینقدر مهمه که من نه از تجربه های ی سخت مامانا توی گهواره میترسم ،نه اضطراب همسرم روم تاثیر میذاره،البته اون بنده خدا خیلی سعی میکنه بروز نده ولی ما خانوما از طرز نفس کشیدن میتونیم متوجه بشیم شوهرمون الان چشه…😎


🩵🐬
مامان Augustin ♌️ مامان Augustin ♌️ ۳ ماهگی
شبتون خوش ☀️
امشب اخرین شبی هست که نی نی توی دلمه ،اومدم از احساسم براتون بگم؛بسیار ارومم و منتظر فردا .به تراپیستم پیام دادم ازش تشکر کردم بابت دوسالی که همراهمه و همراهیی که همچنان ادامه دار خواهد بود.بهم گفته بود اگه دردت گرفت و‌دچار اضطراب شدی هر ساعتی بود باهام تماس بگیر،چقدر این حرفش بهم ارامش داد.امشب دوباره این پیامش منو خیلی اروم کرد.

اگر زایمانتون نزدیکه و مضطرب هستین حتما با تراپیست خوب صحبت کنید .باور کنید خیلی موثره.

اگه بخوام از امادگی برای فردا بگم؛ساک خودم و نی نی اماده ست .
بهم گفتن خرما بیار من خیلی نمیتونم خرما بخورم برای همین شیرینی خرمایی پختیم امشب که ببرم با خودم.
عصاره هم درست میکنیم که ببرم (گوشت توی شیشه با مخلفات) و همینطور یه مقدار سوپ جو.نوشیدنی زعفرونی هم دوستای خوبم توی گهواره گفتن ببرم و یکم اجیل،
نمیدونم خورده بشه یا نه اما همراهمون باشه بهتره.
🩵🐬
اگه چیزی بیشتر به ذهنتون میاد که بهم یاداوری کنید ممنونتون میشم♥️
مامان پسرم مامان پسرم ۱ ماهگی
با اینکه بارداری تقریبا سختی رو داشتم ولی عاشق لحظه لحظه بارداریمم
الان که دارم به روزای آخر نزدیک میشم هم خوشحالم هم از الان میدونم دل تنگ این روزا میشم

من هفت سال بعد از ازدواج تصمیم گرفتم باردار بشم و خداروشکر شد❤️تو تمام این هفت سال اطرافیان هر حرفی راجع به من و همسرم زدن برامون مهم نبود چون اوایل دوست نداشتم زود بچه بیارم و چون از خانواده دور بودم دوست نداشتم بخاطر تنهایی خودم کسی رو به این دنیا بیارم واین کار به نظرم خیلی بده که ما بخاطر خودخواهی دیگری رو فدا کنیم …سال های بعد شرایط روحی خوبی نداشتم و تصمیمی در این مورد نگرفتم ولی الان که دارمش روزی هزار بارم خداروشکر کنم کمه ،حتما وقتی دیدین از هر لحاظ آماده پذیرش ماد شدن هستید اقدام کنید اینجوری حتی سختی هاشم شیرینه


الان که نزدیک روز دیدارم هیچ استرسی برای زایمان ندارم ولی هنوز انتخاب نکردم که میخوام به چه روشی زایمان کنم با اینکه از هفته۲۰ورزش هامو کردم همه میگن زودباش و…برام مهم نیست میخوام این مدت فقط آرامش داشته باشم ❤️
عزیزای باردار به ماهم سخت گذشت ولی تا جایی که میتونید سعی کنید لذت ببرید و آرامش داشته باشید چون خیلی زود میگذره و این فقط گذر از بارداری نیست گذر عمرمونه که انسان تو بارداری میگه ایکاش زود تموم بشه بعد بچه دار شدن میگهایکاش زودتر بزرگ بشه و این ایکاش ها نمیذارن زندگی کنیم و لذت ببریم
مامان یاسین مامان یاسین روزهای ابتدایی تولد
مامان شکوفه های بادوم مامان شکوفه های بادوم ۶ ماهگی
تجربه سزارین کلینیک اصفهان دکتر مرجان حقیقت
قسمت دوم
زایمان:
با عوض کردن لباس شروع شد لباسام و کفشامو تحویل همراه دادن صدای قلب گوش دادن فشار گرفتن و رگ گرفتن وسوند وصل کردن امیدوارم کسی که براتون سوند وصل میکنه آدم مشکل داری نباشه یه کم آزاردهنده ست این کار بعد با دکتر تماس گرفتن و منو تحویل اتاق عمل دادن
اتاق عمل، اتاق بزرگ سرد پر از حس تنهایی ایستگاه آخرِ دوران طولانی و پرفراز و نشیب بارداری و ایستگاه اولِ زندگی فرزندتون
دکتر بیهوشی و افراد دیگه که ای که آماده تون میکنن کمی حس شما رو خوب میکنن چون اکثرا خوش اخلاقن اما هنوز یه چیزی کم دارین و اون دیدن دکتر خودتون هست و با دیدم دکتر مرجان حقیقت انگار که مهمترین قطعه پازل پیدا کردم با اون چهره ی سرشار از حس گرم امنیت و مهر بهم چه آرامشی داد.
ساکت به هرکدومشون و کارایی که میکردن نگاه میکردم هیچ فکری تو سرم نبود فقط نگاه میکردم دکتر دستاشو شست یه نفر تخت نوزاد و وسایلو میچید یه نفر وسایل دکترو یه نفر پارچه هایی به رنگ سبز دستش بود  بالاخره اومدن سراغ من دکتر بیوهشی اومد تا بیحسی اسپاینال انجام بده اینجوریه که با یه سوزن بلند اما نازک  ماده بی حسی از کنار نخاع به بدنتون تزریق میشه  ماده بی حسی مستقیما به اعصاب تزریق می‌شه تا سیگنال‌های درد، دیگر به مغز فرستاده نشن اول کف پاتون داغ میشه بعد این داغی تا بالای کمر میاد و در پایان بیحس میشین تا این کارا انجام میشه پرده ای جلوی شما کشیده میشه که چیزی نبینید
مامان نورا🌙 مامان نورا🌙 ۱ ماهگی
تجربه زایمان و دکتر
من از اول خیلی دوست داشتم که زایمان طبیعی با بی حسی اپیدورال داشته باشم و اصلا به سزارین فکر نمیکردم ولی از یه تایمی به بعد با توجه به این که روند زایمان رو اصلا نمیشه پیش بینی کرد برای جفتش خودم رو آماده کردم و خوب قسمت سزارین بود و حتما حکمتی توش بود من هفته های اخر باید دکترم رو عوض میکردم(دستمزد خود دکتر علاوه بر هزینه ببمارستان ۲۰ میلیون بود چه سزارین چه طبیعی و از اول بهم نگفته بود) هم این که بیمارستانم معلوم نبود کجا باید برم هفته ۳۸ و ۳ روز برای اولین بار پیش دکتر اکرم هاشمی آشتیانی رفتم انتظار داشتم مثل بقیه دکترا سرم غر بزنه دیر اومدی چرا الان اومدی😬
ولی خیلی رفتار خوبی داشت و گفت خوش اومدی دخترم
خیلی قوت قلب داد خیالم رو راحت کرد که خودش بالا سرم میاد و این که دستمزد نمیگیره برعکس بعضی دکترا برای طبیعی هم انتظار ۲۰ میلیون دستمزد دارن و این که طبق انتی حساب کردن ۳۹ هفته و ۳ روز بودم ولی پریودم ۳۸ و ۳ روز و بهم گفتن بین ۱۹ و ۲۰ شهریور یکی رو انتخاب کن که فردا یا پس فردا میای
خیلی شوکه شدم و منم خواستم با شوهرم تولدش یه روز باشه ۱۹ شهریور رو انتخاب کردیم😍