ظهرتون بخیر چطورین؟☀️

دیروز که رفتیم برای چک‌آپ همه به کارای من و همسرم خنده شون گرفته بود ،به آرامش من و اضطراب زیاد همسرم که از چشماش از پشت ماسک مشخص بود😅
ماما میگفت خیلی جالبه خودت خیلی ارومی … گفتم نگاه به ارامش منم نکن حالا باید دید تو شرایط چطور عمل میکنم الان که نه دردی هست نه زایمانی پس ترسی هم‌نیست😂


امروز با تراپیستم صحبت میکردم اونم خیلی تشویقم کرد و خیلی از ارامشم خوشش اومد گفت ارامش تو داره منو برای زایمان طبیعی برای خودم تشویق میکنه

و چیزی که خیلی برام اهمیت داشت که از طرف تراپیستم بشنوم این بود که هر موقع شبانه روز دچار درد زایمانی شدی و احساس ترس و اضطراب داشتی حتما به من زنگ بزن

من همیشه اینجا نوشتم با به تراپیست خوب در تماس باشید
و با دکتر زنان تون رفیق شید
این دوتا خیلی روز زایمان بهتون اعتماد به نفس میده ،در واقع به من همین پشتوانه دارم میرم جلو و حس خوبی دارم.

اینقدر مهمه که من نه از تجربه های ی سخت مامانا توی گهواره میترسم ،نه اضطراب همسرم روم تاثیر میذاره،البته اون بنده خدا خیلی سعی میکنه بروز نده ولی ما خانوما از طرز نفس کشیدن میتونیم متوجه بشیم شوهرمون الان چشه…😎


🩵🐬

تصویر
۱۸ پاسخ

آفرین همای عزیز🌹
دقیقا این چیزی عه که تمام مدت دوس دارم به مامانای دیگه بگم. این استرس هاشون سر مسائل الکی تاثیر منفی روی جنین داره
منم آرامشم و دوس دارم انقد ک دیگران فکر میکنن بی خیالم نسبت به زایمانم. ولی هر لحظه دارم با خودم حرف میزنم ک روحیه بدم و با خودم مرور میکنم که خیلی از خانم ها از آغاز بشر این روند رو طی کردن و کاملا فیزیولوژیک هست و باید به خالق اعتماد کرد وقتی از یه سلول، ی انسان درون ما پرورش داد حتما بقیه مسیر هم سهل میکنه ♥️

ای جانم خداروشکر منم ترسی ندارم راستش با خودم میگم من خیلی از مراحل سختی تو‌زندگیم گذشتم و از پسشون براومدم اینم میتونم و به خودم ایمان دارم.قربونت برم دیروز تو فکرت بودم،امیدوارم نی نی به زودی صحیح و سالم بیاد تو بغلت عزیزم😍❤️

من درد زایمانم گرفته بود همسرم گریه میکرد تند تند منو میبوسید
بعد من آرومش میکردم🤣

منم قبل بارداریم از زایمان خیلی ترس داستم ولی بعد ک فهمیدم باردارم نمیدونم چرا ترسم دیگ رفت اصلن ترسی نداشتم دردی هم نبود ک نشه تحمل کرد بعد اینک دنیا هم امد بچه نمیدونی دردت چطور بود زایمانمم خوب بود بهترین روز زندگی ادمه

منم مث تو هیچ دردی ندارم و هیچ خبری از اومدن نینی نیس😅😅😂همین قوی بودنت خوبه آفرین❤👌🏻

امیدوارم هممون تجربه خوبی از طبیعی پیش بیاد واسمون🥰برعکس من یکم استرسشو دارم، شوهرم سرشار از انرژی مثبته میگم از اون روز میترسم میگه از قشنگترین روز زندگیمون نترس🥴😍ولی اونروز گفتم بعنوان همراه پیشمی هول کرد گفت چی نه خب باشه بزار اطلاعاتمو ببرم بالا ببینم چکار کنم😂

ای جان انشاالله این روزای اخرم به خوبی بگذره کوچولو خوشگلتو با سلامتی بغل کنی😍

😍😍🧸🧸

تو عشقی جان دل ، امیدوارم همه چی خیلی خوب پیش بره

ای جان عزیزم اصل مطلب اینه مادر باید شجاع باشه گل پسرت هم قوی میشه انشاالله بزودی و بسلامتی گل پسرتو بغل کنی 😍😍😍😍

عزیزم انشالله همه چیز خوب برات پیش بره و بهترینارو تجربه کنی
برای منم دعا کن 🩵

چقد نی نی کیف میکنه از ارامش مامانش 😍انشالله ب سلامت بغلش میگیری

عزیزم کل شکمت سفت میشد یا فقط اون قسمتی که بچه هست؟؟
برای من یهو سمت راستم سفت سفت میشه و گاهی اندازه پرتغال حتی نیاد بالا
شکمم از گرد بودن دفرمه میشه
میخام ببینم این اتقباضه؟ درد خاصی هم ندارم

دقیقا همسر منم از ۳۰ هفته اضطراب داشت میگفت بریم بیمارستان تشکیل پرونده بده برو همونجا بمون خیالمون راحت بشه😂ولی خب باز آرامش من اونم آروم می‌کرد.
ایشالا همه چی ب خوبی برات پیش میره.

عالی باشه همه چیز برات منم با دکترم رفیقم خیلی بهم آرامش میده

من این دستگاهو که دیدم تو تایپکت ضربان قلبم رفت بالا و یاد زایمان سختم افتادم

عزیزم چقدر ارامشت بهم حس خوبی میده..کاش منم یکم مثل شما اروم بودم ولی مثل همسرتون پراز استرسم🥲

امیدوارم همه چی برات خیلی عالی پیش بره😍♥️

سوال های مرتبط

مامان پسرم مامان پسرم ۱ ماهگی
زایمان

۱.من تا لحظات آخر تصمیم به نوع زایمان رو به تاخیر انداختم تا مطمئن بشیم از لحاظ پزشکی کدوم به صلاحمه و سونو۳۸هفته هم دادم و طبق صلاح دید پزشک تصمیم بر این شد۳۹هفته و یک روز سزارین بشم
یک روز قبل کیسه آبم پاره شد و زایمان کردم

۲.بسیار لذت بخش و همراه با شوق و انتظار هست لحظه زایمان ،هیچ ترسی نداره نه اتاق عمل نه دردی احساس میکنید برای من فقط حس بد پری مثانه رو القا میکرد اونم بعد بی حسی از بین رفت

۳.برای من بعد عمل پر از چالش های دردناک و مشکل جدید بود ،مشکلات جسمی پیش اومد که دکترها به واسطه اون ازم خواستن شیر دهی رو قطع کنم و به واسطه این مشکلات به شدت از لحاظ روحی به هم ریختم و هنوز بعد چند روز من دردهای خیلی شدیدی رو تجربه میکنم و باز هم میگم قرار نیست همه مثل من باشن چون برای من اتفاق های دیگه افتاد که به بدتر شدن وضعیتم کمک کرد تا به بهتر شدن

در کل لذت ببرید حتی شده با درد واقعا لذت بخشه ❤️من خودم با دردش دارم لذت میبرم شده گریه کردم داد زدم ولی بازم میگم خیلی خوبه داشتنش❤️❤️❤️و خداروشکر

۴.بیمارستان نیکان رسیدگی خوبی داشت من اتاق خصوصی گرفتم و خیلی راحت بودم
قرار بود بریم یه بخش دیگه که همسرم پیشم باشن که با صحبت هایی که شد صلاح بر این شد خواهرم تو بخش زنان همراهم باشن

۵.دکترم خیلی خوب بود و به نظرم بعد از خدا و روحیه خودتون اولین مورد برای تجربه خوب زایمان انتخاب پزشک خوب هست
مامان Augustin ♌️ مامان Augustin ♌️ ۳ ماهگی
شبتون خوش ☀️
امشب اخرین شبی هست که نی نی توی دلمه ،اومدم از احساسم براتون بگم؛بسیار ارومم و منتظر فردا .به تراپیستم پیام دادم ازش تشکر کردم بابت دوسالی که همراهمه و همراهیی که همچنان ادامه دار خواهد بود.بهم گفته بود اگه دردت گرفت و‌دچار اضطراب شدی هر ساعتی بود باهام تماس بگیر،چقدر این حرفش بهم ارامش داد.امشب دوباره این پیامش منو خیلی اروم کرد.

اگر زایمانتون نزدیکه و مضطرب هستین حتما با تراپیست خوب صحبت کنید .باور کنید خیلی موثره.

اگه بخوام از امادگی برای فردا بگم؛ساک خودم و نی نی اماده ست .
بهم گفتن خرما بیار من خیلی نمیتونم خرما بخورم برای همین شیرینی خرمایی پختیم امشب که ببرم با خودم.
عصاره هم درست میکنیم که ببرم (گوشت توی شیشه با مخلفات) و همینطور یه مقدار سوپ جو.نوشیدنی زعفرونی هم دوستای خوبم توی گهواره گفتن ببرم و یکم اجیل،
نمیدونم خورده بشه یا نه اما همراهمون باشه بهتره.
🩵🐬
اگه چیزی بیشتر به ذهنتون میاد که بهم یاداوری کنید ممنونتون میشم♥️
مامان نیکو مامان نیکو ۵ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی بدون بی حسی
قسمت آخر
تاثیر دکتر خوب /خانم دکتر نیک نفس/ صارم
خیلی مهمه که به دکتر زایمانتون اعتماد داشته باشید
من از اول برام مهم بود که خودش بیاد حتما بالا سرم و ازش پرسیده بودم
بااینکه روز تعطیل بود ولی اومد و این نشونه خوش قولیش بود
وقتی دکتر منو معاینه میکرد من درد کمتری به مراتب نسبت به معاینه های بقیه داشتم چون به دکترم اعتماد داشتم
وقتی منو جابجا کردن روی تخت زایمان دکترم برام پاچه شلوار گذاشت
با آرامش ازم و تلاشم تعریف کرد
گفتم دکتر من نمیتونم از پسش برنمیام
گفت تو قهرمانی تا الان فوق العاده بودی از الان به بعدم هستی
دوتا زور تمومه تا قبل اینکه اذان تموم بشه فاطمه زور بزن بدنیا بیاد 🤗
من از ترس میلرزیدم و بخاطر درد زیاد دست همسرمو و مامای دیگه الی رو محکم گرفته بودم دکتر گفت فاطمه الان نباید دست کسیو بگیری باید پاهای خودتو بگیری و زور بزنی
و باورم نمیشد من تو اوج درد من لوس و نازک نارنجی 🥲
سریع زور زدم و با دوتا زور بچه اومد
وقتی گذاشتنش روی صورتم مردم براش
برای اولین بار اشکای همسرمو دیدم و اینکه همه میگفتن خیلی خوب بود افرین بهت
اما یه چیز عجیب قطعا که دعای مادرم که خودش بیمارستان تحت عمل بود
نادعلی
انشقاق و حضور همسرم کمک کرد
اما قبل از هرچیزی خدا بود که کمکم کرد
دخترم که اومد به دنیا همه دردام تموم شد واقعا
اگر برگردم عقب و شرایط بدنم مثل قبل باشه دوباره طبیعی میارم
الآنم فقط جای بخیه هام تا سه روز اذیتم میکرد و تب سینه بخاطر شیر نگرفتن بچه
از بقیه زایمانم راضی بودم واقعا
امیدوارم شما هم بهترین انتخاب و داشته باشید
مامان Augustin ♌️ مامان Augustin ♌️ ۳ ماهگی
ظهرتون بخیر☀️
چند روز پیش دیدم تراپیستم این استوری رو گذاشته درباره ی افسردگی در بارداری یا حتی افسردگی بعد زایمان.
خیلی هم‌میبینم اینجا مامانا چه حین بارداری چه بعد زایمان مینویسن که درگیر حالات و بهم ریختگی هایی شدن که داره اذیتشون میکنه.
راستش وقتی میرم براشون بنویسم حتما از تراپیست کمک بگیر ،میبینم چندتا کامنت دارن که خوب میشی،میگذره،فقط خودت میتونی به خودت کمک‌کنی… یکم ناراحت میشم که چرا انگار هنوز خیلی ها به تراپی شدن گارد دارن…
من حدود دوساله به خاطر وسواس شدید تمیزی و نظافت تحت نظر تراپیستم هستم،۳/۴ تا دکتر هم عوض کردم(هیچوقت توی پیدا کردن دکتر از کسی مشورت نگیرید )چون این که شما باهاش ارتباط برقرار کنید خیلی مهمه ممکنه شما از دکتر من خوشتون نیاد. 🤷🏻‍♀️
من تقریبا وسواسم درمان شده اما همچنان جلساتم رو ادامه میدم،چون صحبت کردن با یه تراپیست مثل این میمونه که شما داری با دوست صمیمی‌تون از خصوصی ترین مسائلت حرف میزنی و راهکار میگیری ،بدون این که بترسی از این که‌نکنه حرفامو جایی ببره ،پشت سرم با فلانی حرفامو بازگو کنه و …

خلاصه که به خودتون با کمک گرفتن از یه تراپیست کمک کنید اگه دچار حالات ناخوشایند و بهم ریختگی روحی شدین


🐬🩵
مامان آرش کوچولو مامان آرش کوچولو ۶ ماهگی
امروز 1403/2/24امروز روزی که ما تک رقمی شدیم 😍
روزی که هیچ موقع فکر نمیکردم به این زودی بیاد 🤗
همیشه وقتی خانومایی که هفتشون بالا بود میدیدم که میگن رد مون نمیگیره خیلی دیگه نمونده بهشون حسودیم میشد 😅
ولی تا چشم بهم زدم منم به اینجا رسیدم 😍
اصلا باور نمیکنم که فقط 9 روز دیگه مونده شایدم زودتر پسرم میاد بغلم 🤗🥰
ولی این روزا خیلی سخته خیلی حس حال عجیبی دارم😵
از طرف خیلی خوشحالم که قرار ثمره عشقمونو بغل بگیرم 😍
از ی طرف استرس که الان اب دورش کم شده 😭
از ی طرف ترس دارم از زایمان 🥺
از ی استرس و ترس اینکه نتونم از پس مسولیت که خدا دارم بهم میده نتونم خوب بر بیام 🥺
خدایا خیلی خیلی ممنونم ازت که توانشو دادی تا اینجا رسوندم 😘
خدایا خودت به همه ی مامانای باردار توان بده که نی نی هاشونو بغل بگیرن خدایا خودت نگهدار همه ی کوچولو ها باش نگهدار پسر منم باش 🥰
خدایا دامن همه ی اقدامی هارم سبز کن 😊
🥳تک رقمی شدنمون مبارک 🥳
*به وقت *
38 هفته و 4 روز 🤰
مامانا برام دعا کنید درد خودم بگیره 🤲
مامان دلارا❤️🌱 مامان دلارا❤️🌱 ۲ ماهگی
مامان هامین🩵 مامان هامین🩵 روزهای ابتدایی تولد