شب ساعت ۹ ونیم بود ماما یهو گفت ضربان بچه خوب نیست حاضرشو به دکتر بگم احتمالا ببریمت اتاق عمل سزارین بشی بعد رفت پیش دکتر و اومد اکسیژن وصل کرد بهم و ضربان بچه خوب شد تا ساعت ۱۰ ونیم صبرکردن و بعدش آوردن یه قرص زیر زبانی گذاشت زیر زبونم و گفت کم کم دردات شروع میشه ساعت ۱۱ درد و انقباضام شروع شد ولی خیلی کم بود و با فاصله ده دقیقه یبار بود وکم کم شد پنج دقیقه یه بار ساعت ۱۲ ونیم بود ماما اومد معاینه کرد گفت دو سانت شدی خیلی تعجب کرده بود که دهانه رحم کاملا بسته چجور یهو دوسانت شد ساعت ۱ شب اومد سرم وصل کرد وآمپول فشار رو تزریق کرد گفت کم کم دردات بیشتر میشه دوباره یه ساعت بعدش ساعت ۲ شب اومد گفت ۴ سانت شدی و زنگ زد مامای همراه هم اومد ولی گفت اجازه بده تا اون میاد من یه معاینه تحریکی هم بکنم گفتم باشه انجام داد و نیم ساعت بعدش مامای همراه هم رسید دوباره معاینم کردن و گفتن شدی ۵ سانت و کیسه آبم رو ترکوند و تا اینجا دردام خیلی قابل تحمل بودن تنفسارو همش انجام میدادم دردام کمتر میشد مامای همراه برام ماساژ میداد کمر و شکمم رو با روغن زیتون ماساژ میداد بعد گفت پاشو بریم حموم و اونجاهم دوش آب گرم رو گرفت رو شکمم و حرکتای ورزشی رو انجام میدادیم که یهو گفتم من دستشویی دارم گفت دستشویی نیست سر بچس میخواد بیاد بیرون بریم رو تخت حاضرشو

۹ پاسخ

معاینه درد داشت ؟معاینه تحریکی چطور

خودت ماما همراه گرفته بودی؟

واااای بقیشو بگو

خوش قدم باشه عزیزم

ولی خیلییی استرس اوره

الهی عزیزم
خداروشکر بسلامتی زایمان کردی
خوش قدم باشه براتون

پس بقیه

خداروشکر ک بسلامتی زایمان کردی
خوش قدم و خوش نام باشه

🥲🥲🥲

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی
دوشنبه ۱۲/۶
۳۸هفته و ۳روز بودم رفتم دکتر، معاینه کرد دو سانت باز بودم. ان اس تی گرفت گفت حرکات بچه کمه بهتره بیای برای زایمان. گفت پس فردا بیا بیمارستان.
توی این دو روز حسابی ورزش کردم تا بلکه دردم بگیره ولی چهارشنبه صبح بدون درد راهی بیمارستان شدم. ساعت ۹.۳۰ بدون درد بستری شدم. اولین معاینه تحریکی رو که انجام دادن، دل دردای پریودی خیلی کم پیدا کردم. تا ساعت ۱۰ دکتر اومد معاینه کرد همون دو سانت بودم و برام سرم فشار با دوز کم تجویز کرد.
بعد از سرم فشار دل دردام کمی بیشتر شد ولی قابل تحمل بود. درخواست ماما همراه کردم. ماما همراه توی دردام بهم ورزش میداد که خیلی به کاهش دردم کمک میکرد. تا ساعت ۱به همین صورت گذشت. ساعت ۱ دوباره دکتر اومد برای معاینه که گفت ۳ سانت شده و کیسه آبمو زد. بعد از کیسه آب دردام خیلی بیشتر شد ولی یه کم که گذشت توی انقباض هام ضربان قلب بچه افت پیدا میکرد. که ماسک اکسیژن بهم وصل کردن تا شرایطم اوکی شد. یه ساعت بعد دوباره معاینه شدم که هنوز همون سه سانت بودم و هیچ پیشرفتی نداشتم. دردامم زیادتر شده بود.
مامان رادین و آیدین مامان رادین و آیدین ۱ ماهگی
پارت ۲
فاصله دردا خیلی زود شد زیر ۵ دقیقه و نیم ساعت بعد معاینه کرد گفت همون ۲ سانتی و منم ترسیدم که میخواد طولانی بشه تعویض شیفت انجام شد و مامای دیگه اومد و گفت پاشو پاهاتون بکوب زمین وقتی دردا میاد وقتی درد نداری قر کمر بده نیم ساعت اینطوری انجام دادم و حالم بد بود و خدا خدا میکردم ۴ سانت بشم و از قبل گفتم که اپیدورال یا اسپاینال میخوام وقتی دردام فاصله ش شد ۲ دقیقه اومد صدای قلب و گوش داد و معاینه کرد گفت آفرین مامان شدی ۵ سانت گفت سجده بخواب رو تخت و کمر تو بچرخون و گفتم بی حسی گفت ست وسایل و ندارن خیلی حالم بد شد گفت گاز میخوای گفتم آره حتما میخوام و متخصص بیهوشی اومد و از عوارض گاز و طرز استفاده گفت و فشار گرفت و رفت وقتی اولین بار استفاده کردم از گاز دوباره معاینه شدم گفت ۷ سانت شدی یه ربع بعد دیدم داره حس زور زدن دارم گفتم داره بچه میاد گفت الان معاینه کردم گفتم بخدا داره میاد اومد معاینه کرد گفت فول شدی داره میاد چن تا زور زدم گفت پاشو بریم اتاق زایمان تا راه برم برسم بند ناف اومد جلو ۲۰ دقیقه ای زور دادم تا اون بره کنار ۱۰ دقیقه زور دادم تا به دنیا بیاد البته هر چقدر گفتم برش بده نداد تا اینکه خود بچه فشار اومد و اومد بیرون
مامان هانا مامان هانا ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
رفتیم خونه و دردای من همچنان ادامه داشت صبحونه سبک خوردم رفتم دوش آب گرم گرفتم کمرمو ماساژ دادم و دوباره ساعت ۱۲ رفتیم بیمارستان و دوباره nst گرفتن
همون لحظه دکتر خودمو اونجا دیدم و فهمیدم امروز دکتر شیفت دکتر خودمه خیلی خوشحال شدم
دکتر خودم اومد معاینه کرد گفت عزیزم ۲ سانتی انقباضاتم کاملا منظمه باید بستری شی منم حس خوشحالی و استرسو باهم گرفتم
وسایلامو دادم به همسرم و منو بردن داخل اتاق زایمان اونجا یک نفر دیگم بود ک چند ساعت قبل من ۴۱ هفته و بدون درد بستری شده بود و یک سانت بود
مامای مخصوص من اومد و گفت میخاد کیسه ابمو پاره کنه پاره کرد و دردای من بیشتر شد بش گفتم ک من مامای همراه دارم گفت الان زنگ میزنم بیاد بعدش برام یه توپ آورد و گفت بشین روش حدودا ده دقیقه نشستم
بعد چند دقیقه اومد و داخل سرمم مسکن زد ولی اصلا دردمو کم نکرد فقط حس خواب آلودگی و گیجی پیدا کردم گفت ۴ سانت ک شدی بی حسی اپیدورال تزریق میکنیم
مامان نیل آی🩷 مامان نیل آی🩷 ۳ ماهگی
زایمان طبیعی ۲
از هفته ۳۶ معاینه شدم که بسته بود تا هفته ۳۹ و ۵ روز شده بودم ۲ سانت درد کاذب خییییلی داشتم اما منظم نمیشدن که دیگه دکترم برگه بستری داد و ۳۹ هفته و ۵ روز ساعت ۱۰ شب بستری شدم،درخواست پمپ درد داشتم که ماما گفت بعد اینکه ۵ سانت بشی میدیم بهت ، ساعت ۱۲ شب یک چهارم قرص گذاشتن زیر زبونم ، حالم خوب بود اصلا درد نداشتم حدودا بعد یه ساعت دردام شروع شدن که کم کم می‌فهمیدم درد زایمان یعنی چی ،هی دردام بیشتر میشدن و فاصله شون کمتر میشد اما با تنفس شکمی اینا تحمل میکردم اسکات میرفتم لگنمو میچرخوندم
اومدم نشستم رو صندلی که یهو یه صدای تق اومد و آب گرم ازم سرازیر شد که کیسه آبم بود دیگه بعد اون واقعا دردا خیلی بدتر شدن و حتی تنفس شکمی هم جواب نمیداد خیلی هم حس زور داشتم شدید ماما اومد معاینه کرد گفت ۳ سانتی منم گفتم یا خدا ۳ سانت این همه درد داره بعدش قراره چیا بیاد سرم
رفتم نشستم رو توالت فرنگی و مامانم و همسرم آب داغ میگرفتن رو کمرم یکم دردام کمتر میشد و خیلی جیغ میزدم
مامان آیهان مامان آیهان روزهای ابتدایی تولد
تجریه زایمان طبیعی پارت ۱
اول راجب شرایطم قبل زایمان
بگم ؛
من تو سونو وزن متوجه شدم که آب دور جنینم زیاده و رشد دور‌کمرش دو هفته عقب تر بود و وزنش هم پایین بود.سونو داپلر دادم مشکلی نداشت و بچه جثه ش ریز بود .۳۳هفته وزنش ۱۹۰۰ بود و امروز با وزن ۲۲۵۰ تو ۳۶ هفته و ۳ روز بدنیا اومد.
اینارو واسه کسایی که شرایط مشابه دارند گفتم چون خودم خیلی استرسشو داشتم.
من این سه هفته رو کلا استراحت بودم و کار سنگین هم نکردم ولی امروز صبح ساعت ۵ کیسه آبم پاره شد.پارگی کیسه آب مثل ترکیدن باذکنک میمونه بعدش هم یک حجم زیاد اب گرم ازم خارج شد و کاملا مشخص بود کیسه آب هست
رفتم بیمارستان تا پذیرش شدم ساعت ۶ شد .از همون موقع هم درد دل و کمرم شروع شد اولش مثل پربودی بود و هر ده دقیقه میگرفت ول میکرد ،معاینه کردن گفتن دو سانت باز شدی.
بعد نیم ساعت فاصله دردام کمتر شد و شدتش هم بیشتر ولی بازم قابل تحمل بود معاینه کرد ۳ سانت شده بودم
قرار بود اپیدورال بزنم درخواست دادم ،ولی یه دفعه دردام خیلی شدیدتر شد و پشت سرهم که داد میزدم گفتم توروخدا بیاین واسم بی دردی بزنین اومد دوباره معاینه م کرد گفت ۶ سانت شدی ساعت ۸ بود
ماما گفت خیلی خوب داری پیش میری ،بعد معاینه ش یهو احساس مدفوع بهم دست داد و به مقعدم فشار میومد گفتم من دسشویی دارم دوباره معاینه کرد گفت پاشو برو رو تخت زایمان سر بچه س اومده پایین فول شدی😕
مامان مهیار🤎🧸 مامان مهیار🤎🧸 ۲ ماهگی
سلام خانوما اومدم تجربه زایمانم رو براتون بزارم

من ۴۰ هفتم بود هنوز زایمان نکرده بودم همون روز ک ۴۰ هفته شدم رفتم پیاده روی فقط ۲ ساعت پیاده روی کردی بعداز ظهرم رفتم پیاده روی ۱ ساعت بعد شبش درد داشتم خیلی خیلی کم بود اینقد کم بود ک خوابیدم تا صب بعد صبح ساعت ۶ ونیم بیدار شدم برا همسرم چایی دم کنم دیدم دارم هی خیس میشم بعدش تا ساعت ۸ صبر کردم دیگ ساعت ۸ رفتم بیمارستان معاینه کرد گفت فعلن ک خیس نیستی بزار تست بزنم تست ک زد گفت اره کیسه ابش نشتی دارع دیگ من رو بستری کردن بخاطر نشتی کیسه اب بعدش گفت چون ک نشتی داشته خود ب خود پیشرفت میکته وقتی ک اولین معاینه رو کرد ۲ سانت بودم دیگ ساعت ۹ شد بعد ۱ ساعت دیدن هیچ پیشرفتی نداشتم امپول فشار زدن من دیگ از ساعت ۱۲ دردام شروع شد ولی قابل تحمل بود ساعت ۳ کیسه ابمو پاره کردن دیگ ساعت ۶و نیم عصر بود هنو تازه ۳ سانت بودم مامام اومد هی ورزشم میداد ساعت ۸ ۴ سانت شدم بعد ۴سانت دردام زیاد شد فقط ورزش میکردم هی اسکات عمیق میزدم دیگ ساعتای ۹ونیم بود گفت ۵ چقد دیر پیشرفت میکنی چهار نفر زایمان کردن تو هنوز زایمان نکردی بعدش پیشرفتم زیاد شد ساعت ۱۱ ۷سانت بودم ۱۲ ۸سانت دیگ ساعتا ۱ونیم بود ک من فول شدم بردنم رو تخت زایمان ۳ تازور زدم اقا مهیارم رو گذاشتن رو سینم🥹😍و بگم مامام خیلی خوب بود هی ک میدید دردام خیلی شد میبردم دوش اب گرم اروم میشد دردم