موافقین کنار هم کمی به فرزند پروری بپردازیم؟ 🫰🏻😉
دوستان این تاپیکی که میذارم احتمالا دو الی سه تاپیک بعد رو هم شامل میشه
پس قبل از هر چیز به رسمِ ادب
از شما عزیزانی که قراره من رو در این راه (دو سه تاپیک) یاری کنین، بسیار بسیار متشکرم🙏🏻😇🩵💙✨
میخوام چشماتون رو ببندید و توی دو موقعیتی که میگم خودتون رو قرار بدین
موقعیت اول☝🏻: فرض کنید کودکِ شما، کودکِ کوچکتر از خودش رو میزنه (یا اقتضای سن یا ندادن اسباب بازی یا دلیلِ دیگه ای و یا اصلا بی دلیل!!!)
موقعیت دوم✌🏻: فرض کنید کودکِ شما رو، کودکِ بزرگتری میزنه (همون پرانتز بالا😁)
حالا چشماتون رو ببندین🙏🏻😊
و احساستون رو توی هر دو موقعیت بنویسین!
توجه کنید لطفا ❌✋🏻
فقط احساستون رو در یک جمله بنویسین از قرار گرفتن در این دو موقعیت
فقط احساسِ شما مهمه واسم
(مثال: ناراحتم که بچم دستِ بزن داره
مثال: وقتی بچمو زد قلبم تیکه تیکه شد میخواستم بزنمش از شدتِ عصبانیت)
نکته 🙂 خودم جواب نمیدم چون این یه چالش نیست، یک تمرینه!
نکته بعد 🙂 از جواب دادن نترسید! من که لولو نیستم! 👺 اینجام دانشگاه نیست! نمره و صد آفرین هم نداریم! 😁
نکته بعدتر مهم 🙂 جوابتون رو که دادم لطفا گارد نگیرین!✋🏻 و صبور باشین و جواب ندین چون در تاپیک بعدی میخوام دوباره جواب بدین اما با توجه به جوابی که توی این تاپیک برای هر کس میذارم😃( سخت نیست بخدا مثل بازیه😄)
نکته آخر🙂 مرسی که هستین🩵🙏🏻💙

تصویر
۴۹ پاسخ

در هر دو صورت عصبانی میشم اگه بچه کوچکتر رو بزنه دستش رو میگیرم و با بچه کوچک صحبت میکنم که ببخشید حواسش نبود یا میخواسته نازیت کنه محکم زده که بچه کوچیکتر آروم بشه
اگه بچه بزرگتر بزنه بازم بستگی داره که بچه کی باشه اگه تو پارک باشه که حسابی دعواش میکنم بچه رو اما اگه فامیل باشه و مامانشم باشه و مامانش بهش بگه چرا زدی دیگه نیاز نمیبینم دخالت کنم

سلام دوست مهربونم
چرا تاپیکات واسه من نمیاد🥺
توی موقعیت اول واقعا ناراحت و خجالت زده میشم حس خیلی بدی میگیرم
موقعیت دوم خشم زیادی رو تجربه میکنم و قلبم فشرده میشه

موقعیت اول شرمگین میشم و از پسرم‌میخوام که ازش معذرت خواهی کنه
موقعیت دوم تا حد دیونه شدن عصبی میشم چون پسرم کلا نمیزنه
امروز به حدی گریه کردم و تصمیم گرفتم بهش یاد بدم بزنه یه بچه گازش گرفت و پسرم هیچ دفاعی نمی‌کرد فقط با لب آویزون نگاه میکرد
چون ظاهراً ملت بچه تربیت نمیکنن اکثرا ول کردن به امان خدا خیلی خودم کنترل کردم فوش ندم

اگه بزنه ناراحت اگه بزنن ناراحت و عصبانی تا حدودی😑

هل دادن هم حساب میشه؟ اگر حساب میشه، هر دو موقعیت برای ما پیش اومده.
راستش احساس خاصی نداشتم! 😅 اینجوری بودم که: خب اقتضای سنشون هست دیگه! و با ملایمت ولی قاطعانه به بچه‌ای که هل میداد (در یک مورد آواز، در یک مورد بچه‌ای یک سال بزرگتر از آواز) گفتم ما آدما رو هل نمیدیم، کار بدیه. میتونی این ماشین یا پیشی رو هل بدی.
البته لازم به ذکر است آواز یه مدت خیلی هل میداد، لحنم یه مقدار جدی‌تر میشد.

ناراحتی،،،عصبانیت

سلام سعیده جانم چه شال قشنگی خیلی بهت میاد💙😉
بستگی به سن بچه داره در مورد دختر خودم که زیر دوساله احساس خاصی ندارم آخه بچه است متوجه نیست دستشو می گیرم و میگم نینی رو ناز کن. ببخشید رفتار گفتم🤭 آخه احساس خاصی ندارم یه کم نگران میشم فقط...
اگر بچه هم سنش کتکش بزنه هم همون احساس را دارم... اگر بچه ای به قصد اذیت بزنتش ناراحت میشم...
در مورد پسر بزرگم که ۱۰ سالشه تا حالا کسی رو نزده...
در برابر کتک خوردنش، بستگی به شدت آسیب از بی تفاوتی تا ناراحتی و عصبانیت را تجربه کردم.

کتک بزنه تاسف ... کتک بخوره عصبانیت

اگر دخترم کتک بخوره بشدت عصبی میشم وخودخوری میکنم واگرهم بچه ای رو کتک بزنه اون لحظه فقط تموم ذهنم اینه چجوری بهش بفهمونم نباید اینکاربکنه وناراحت میشم

به به مامان خوووش کلام قند کلام

بچم کسی رو بزنه خوشحال میشم چون همیشه پسرم کتک میخوره

اگه کسی بزنش ناراحت‌ میشم دلم میخواد طرف مقابل رو خودم بزنم

سلام عزیزم
به به خوش آمدی گلم منتظرت بودم 🫂♥️
چشم خانم معلم☺️
عزیزم من اگر تو هر دو موقعیت قرار بگیرم اصلاً هول نمی کنم گیج نمیشم وجو گیر و احساساتی نمیشم این اتفاقات طبیعی هست ممکنه برای هر بچه ای پیش بیاد اگر بچه من بچه کوچک تر بزنه باهم مریم سراغ بچه وناز نازیش می کنیم وبش میگم مامان این آجی وداداشی هست باهم خوب بازی کنید ❤️ وتوضیح به هر دوتاشون که متوجه بشن
حالا اگر بچه بزرگ تر بچه من را بزنه اول بمو آروم می کنم بعد سراغ بچه میگم عزیزم چی شده که عصبانی شده به وسایلت دست زده اشکال ندارد اون کوچولو هست نمی فهمه تو خانمی وتو آقایی بزرگ شدی دوستش داشته باش و باهم بازی کنید☺️♥️
طولانی شد 😅🤦

سلام عزیزم
کسی بچه م رو بزنه خیلی ناراحت میشم و اگه مادرش واکنشی نشون نده بیشتر از دست مادر عصبانی میشم
و اگه بچه خودم کسی رو بزنه سریع میرم جلوشو میگیرم و از مادرش هم عذرخواهی میکنم

می‌دونی پسر من خیلی کتک کاری داره
دیروز میخواست بچه کوچکتر از خودشو بزنه همش دنبالش بودم تا نزنه واینکه اونم دور از چشم من هی میزد
من دوس ندارم بزنه ولی میگم خوبه که باید از خودش دفاع کنه

در هردو موقعیت ناراحت میشم و نگران. موقعیت اول نگران میشم که بچم را زیادی زورگو باشه و نکنه این رفتار را زیاد تکرار کنه در موقعیت دوم نگران میشم که نکنه بچه پاستوریزه و بی عرضه ای تربیت کردم. خلاصه در هر دو موقعیت ناراحت میشم و بعدش انگشت اتهامم میره سمت خودم که ای وای کجای کارم اشتباه بوده. ولی حقیقتش این هست که وقتی بچم کتک بخوره بیشتر ناراحت میشم تا وقتی که خودش بچه ای را بزنه.

من پسرم بچه ها رو نمیزنه اما بزرگا رو میزنه یا گازشون میگیره ک خیلی شرمنده میشم هرچی هم بهش میگم مامان این کار زشته هیچی نمیفهمه چند بار هم پیش اومده برادرزاده ام ک همسنش هست پسرمو زده ناراحت شدم اما برادر زادمو دعوا نکردم یا پرخاشگری نکردم اما وقتی نگا پسرم کردم از مظلوم بودنش گریه کردم باهاش که همه مسخرم کردن گفتن چرا گریه کردی

در رابطه با موقعیت اول هم اگ دخترم بزنه قطعا ناراحت میشم ک دخترم دست بزن داره اما اگ بفهمم حق با خودش باشه و بچه مقابلش حرصش داده باشه چی بگم والا خوشحالم میشم ولی بهش همون لحظه یاد میدم کتک زدن کار خوبی نیس

سعیده جان من با این موضوع تقریبا هر روز سر و کار دارم پسر جاریم ک دوسال بزرگتر از دخترمه توی بازی دخترمو میزنه و اینم فقط گریه میکنه اون موقع خیلی عصبی میشم ک دخترم نمیتونه از خودش دفاع کنه سر چیزای الکی و بیخود میزنه دخترمو چند باری بهش تذکر دادم و و دعواشم کردم ولی فقط جواب میده ب دخترمم گفتم دیگ هر وقت کتک خوردی خودت باید جوابشو بدی آخه زیاد کوچیکم نیس هفت سالشه

اگه بچه ای پسرمو بزنه پسرم نمیذاره به اون مرحله برسه که من فکر کنم خودش عوصشو درمیاره 😅 ولی من ناراحت میشم کتک بخورع
اگه هم بزنه بازم میگم نزن

سلام عزیز زیبارو😍
خوبی قشنگم؟؟
منم قبلش به رسم ادب 🤭 ازت تشکر کنم‌ که با توجود تمام دغدغه هات بازم واسمون وقت میذاری😘😘😘😘بوس به روی ماهت



این اتفاق واسه من خیلی پیش اومده.زمانی که مبینا کوچیک بود ، برفعکس حالا رفت و آمدا زیاد بود و از این چالشا زیاد داشتیم.


مبینارو وقتی میزدن ، خب من به طبع ، خیلی ناراحت میشدم ولی هییییچوقت (بر خلاف نظر اکثریت) نگفتم مامان تو هم بزن.
چون به نظرم اون بچه هم عزیز واسم. چون یا بچه یکی از اعضای خانواده یا فامیله یا بالاخره دوستی ، کسی....
و زدنش دور از ادبه.
تنها کاری که کردم ، اینه که گفتم اجازه نده بزننت.هرچند مبینا هم دختر آرومی بود و اصصصصلا هیچوقت کسی رو نزد.

راستش اون زمان ، حس میکردم این بهترین کاره و هممممممه جامعه باید این تفکر رو داشته باشن.

ولی بعد گذشت ده سال ، انقد که این بچه تو جامعه مظلوم و بی زبونه، متاسفانه از تربیت درست خودم پشیمونم😢😢
واقعا متاسفم که اینو میگم😞




ولی آرین یه کوووووچولو جنگ طلب تره🤭

در هر دو صورت ناراحت میشم

اگه بچه ای بچه م رو بزنه ناراحت میشم...اگه آرین بچه ای رو بزنه به غیر ناراحتی خجالت میکشم از اینکه چرا زده اون بچه رو

ناراحت میشم ک بزنه و همیشه بهش مگم مثلن این نی نی یا کوچولو نمتونه حرف بزنه اذیتش نکن
اگ یه بچه ای بزنش بستگی داره چقد بزرگ باشه اگ مثلن 7/8ساله باشه حتما ناراحت میشم ولی اگ درحد 4سال باشه کمتر ناراحت میشم

موقعیت اول: احساس شرمندگی دارم!
نوقعیت دوم: راستش اگه دعوای سطحی و اتفاقی باشه زیاد جدی نمیگیرم ولی اگه دخترم گریه کنه🥺ناراحت میشم قلبم به درد میاد.
یه پسر دایی دارم ۶سالشه فوق العاده شیطونه و از قصد بچه های کوچیک تر از خودشو اذیت میکنه چند باری از قصد هلش داد بچه با صورت خورد زمین.نسبت به اون بچه شدیدا حس خشم دارم.

موقعیت اول :قطعا ناراحت و عصبی میشم اگه کسیو بزنه چه بزرگتر باشه چه کوچیکتر.
موقعیت دوم:بازم عصبی و ناراحت میشم ولی کمتر از موقعیت اول .چون بچه کوچیک گناه داره باز بزرگتر باشه یه چیزی😢

میدونین تو هر دو حالت ناراحت میشم ولی تا حالا کوچیک تر از خودش رو نزده ولی خورده متاسفانه من غیر اینکه اسم بچه رو بگیرم ک نزن آروین منو کاره دیگه ای نمیتونم بکنم فقط تو دلم ناراحت میشم چون فقط پسر عمشه ک دستش واسه زدن خوبه دوم اینکه داداش بزرگ تر از خودشو آروین میزنع سر بازی ای ک میکنن ولی نمی‌دونم چرا وقتی پسر عمش میزنتش کاری نمیتونه بکنه🤔🥴
اگه پسر بزرگم بخاد چ بزرگترشو بزنه چ کوچیک تر خیلی ناراحت میشم و گاهی عصبی اینم بگم چند روز دیگه میشه هفت سالش

بستگی داره بچه ی مقابل کی باشه.
نمیتونم بگم راجع به همه چه حسی میتونم داشته باشم.
مثلا من دو قلو دارم گاهی از دعواشون به شدت عصبانی میشم گاهی خندم میگیره و گاهی ناراحت میشم.
ولی دوست ندارم کلا بچه هام دست به زن پیدا کنن و دوست ندارم کتکم بخورن.
بتونن از حقشون دفاع کنم به نظرم بهتر لذت میبرم

سلام ..خداروشکر دخترم نمیزنه ولی یکی دوبار یکی از بچه ها فامیل هلش دادند خیلی ناراحت‌شدم ..دوست داشتم دخترم بتونه از خودش دفاع کنه

اگه بچه ام کسی بزنه سعی میکنم بهش بگم کار بدی کرده و سعی میکنم با اون بچه دوباره دوست بشه اما اگه کسی بچه ام بزنه اعصبانی میشم صددرصد ولی درستش اینکه اون موقع هم آرامش داشته باشم و به اون بچه هم یاد بدم زدن بده

من تا به حال برام پیش نیومده کسی رو بزنه چون سنش قد نمیده، ولی حس میکنم اگه بزنه هم یکم خوشحال بشم که بهش فقط زور نمیگن، هم ناراحت بشم که چرا این خشونت تو وجودش به وجود اومده که بخواهد چنین کاری بکنه.
تا به حال پیش اومده کسی بخواد بزنش و من هم سریع جلوی قضیه رو گرفتم و نزاشتم بدتر بشه. عصبانی نشدم خیلی ولی خب، یکم چرا. البته دخترم هنوز کوچیکه نمیتونه خیلی از خودش دفاع کنه برای همین من بیشتر ازینکه ناراحت شم چرا خودش دفاع نکرده از اون بچه دیگه ناراحت شدم.

با این که بچه ها دست بزن داشته باشن اصلا موافق نیستم. ولی اگه ببینم اخرین دفاعش زدن بوده ینی تمام تلاشش رو کرد برای دفاع از حقش ولی جواب نداد و اجبارا طرفو زد. مشکلی ندارم بلکه خوشحالم میشم

خب اگر بچم کسی رو بزنه سعی میکنم آروم بهش بگم این کارو نکن زشته با حرف زدن
ولی ته دلم ذوق میکنم بچم میتونه از خودش دفاع کنه یا زرنگه ب اصطلاح
اگر کسی بچمو بزنه قطعا سرش داد میزنم(بچه ک زده) حتی ممکنه بزنمش😐

بچم اگ کسی رو بزنه خجالت زده و عصبی میشم
اگ کسی بچمو بزنه بدجور عصبی میشم 😑

اگه پسرم کسیو بزنه اول از طرف عذر خاهی میکنم هرچند کوچیک باشه بعد یکاری میکنم از دلش در بیاد
اگه کسی پسرمو بزنه اول میگم نهههه نباید بزنیی شماباهم دوستین
بعد یکاری میکنم دوتاشون همدیکه رو بغل کنن و دوست باشن
ازابنورم پسرمو بوسش میکنم و عذر خاهی میکنم ازش

سلام عشقم ،چ شال خوشرنگی چقدم بهت میاد 💙
اگ بارانا کسیو بزنه ته دلم انگار یکم خوشحال میشم ک مث من نیست میتونه از حقش دفاع کنه ولی تو ظاهر نشون نمیدم بهش و البته حتما میگم نازش کن و بوسش کن ولی حقیقتا احساسم خوشحالیه و ناراحت برای اون بچه

اگ کتک بخوره ناراحت میشم باهاش همدردی میکنم ولی اونقدری ک مقصر بدونم اون بچه رو ن ولی بزرگتر از خودش باشه چرا خیلی ناراحت میشم حتی حرفم بهش میزنم

اگر کسی نیما رو بزن بی نهایت ناراحت میشم میگم کاش بتون جبران کن.حتی شد جای بخوام برم به نیما میگم هر بچه ای زد بزنش میگم که تا از خودش دفاع کن...
و اما نیما کسی رو بزن.نیما اوصولا کسی رو بی دلیل نمیزنه.بعضی وقتها هم ک میزن عصبی میشه ک میزن.البته نیما بزن طرف هم میزن پیش اومد.ولی من بعضی وقتا بهش میگم مامان نزن گناه داره. شد به داد زدن هم بسند کنم البته خیلی کم و.....

سلام سعیده جانم😘
احساس من توی مورد اول ٫ ابتدا ترس از اینک اتفاقی برای بچه کوچیک تر نیفتاده باشه و بعدش ناراحتی
توی مورد دوم عصبانیت و بازم ترس

واااای چرا اخه میزنه
باخنده عزیزم زشته نکن اینطوری

من اگه بچه ای بچمو بزنه دوس دارم‌پسرم دفاع کنه از خودش به قول معروف کتک خور نباشه ولی اگه بچه خودم کسیو بزنه بی دلیل، میرم بهش میگم چرا زدی چرا اینکارو کردی

اگه بزنه که شرمنده میشم و سعی میکنم دخترمو دور کنم از اون موقعیت ، اگر کتک بخوره هم ناراحت میشم و سعی میکنم دخترمو دور کنم از اون موقعیت و ب اونی ک زده تذکر بدم

موقعیت اول که همیشه تو خونه مون پیش میاد دخترم داداشش رو میزنه منم ناراحت میشم عصبی هم میشم اما خودمو کنترل میکنم ....
موقعیت دوم ناراحت و دلخور میشم خیلی....

اگه بچم بزنه بیشتر ناراحت میشم ومثلا به بچم میگم ناز کن و...واینکه بچهی دیگه هم بزنه مثلا بهش میگم ناز کن بچه منو..

من راجبع موقعیت اول ناراحتم از این موضوع که بچم کوچیکتر از خودش کتک بزنه

ولی تو موقعیت دوم اگه اون فرد بی دلیل بچمو کتک بزنه یا بزنه تو سرش قطعا اعصابم بهم میزنه اگه دخترم ازخودش دفاع کنه مثلا گاز گرفتن مادر اون بچه بگه چرا گاز گرفتی میگم داشت ازخودش دفاع میکرد

سلام سعیده عزیزم.
راستش این موقعیت چند روز پیش اتفاق افتاد و پسرم یه پسر تقریبا همسن خودشو هل داد و اون بچه هم افتاد. همسن یعنی سه ماه از پسرم من بزرگتر بود.‌ولی از نظر جثه کوچیکتر از پسرم
‌ناراحت شدم که یه بچه رو میزنه اما راستش ته دلم گفتم خوبه که پسرم بتونه از خودش دفاع کنه. و من ازی کار پسرمو نهی کردم. اما بازم این کار و تکرار کرد.

بچم کوچیکتر از خودشا بزنه(میگم خوب بچس هنوز درکی از این که بچه دیگه دردش میاد نداره،و ناراحت میشم البته)
کسی بچما بزنه(که البته تجربشا داشتم خیییییلی عصبی میشم دلم میخواد واقعا بچهه را بزنم متنفرم میشم از اون بچه)

من واقعااگ کسی بچهامواذیت کنه یاکتکشون بزنه ب شدت باهاش برخوردمیکنم چون بچهای من ب شدت مهربونن ودست بزن ندارن وهمین باعث میشه اگ کسی چیزی بهشون بگ خودم جوابشون روبدم

سلام عزیزم
اگر بچه ایی بزنه ناراحت میشم و خجالت زده اگر کتک بخوره تو دلم یکم زیاد هم نه دلم برای بچه ام میسوزه هردوشم اتفاق افتاده حس واقعیمو گفتم😂

با تاخیر جواب میدم!!!
اگه کسیو بزنه ناراحت نمیشم مراقب هستم بچه دیگه آسیب نبینه اما از اینکه پسرم شجاعت داشته خوشحالم
اگه کسی پسرمو بزنه همون اول وارد نمیشم(پیش اومده موقعیتش) تا خودشون ادامه بدن اگه قصد داشت دوباره بزن پسرمو صدا میزنم بیاد پیشم

اگه بچم بزنه اول میگم عه امیر نکن نی نی دوستمونه مگه چیکار کرد بعد یه چند مین صبوری میکنم تا ببینم چی میشه واکنش دوتا بچه چیه 🥴🥴

اما اگه کتک بخوره بار اول نمیرم تا ببینم خودش تو موقعیت چیکار میکنه اما اگه ببینم ادامه دار شد میرم میگم چیشده
گریه نکن بگو چی شده 😬


در هر صورت موقعیت بدیه حوصله واکنش آدم گنده هارو ندارم بعدش😒😒😒😒

سوال های مرتبط

مامان ماهلین مامان ماهلین ۲ سالگی
مامان 💙 قلب خونه 💙 مامان 💙 قلب خونه 💙 ۱ سالگی
اگه دنبال یه میان وعده مقوی و خیلیییی لذیذ هستی که خیلی راحت و سه سوته آماده بشه و از کوچیک و بزرگ عاشقش بشن من اینو بهت معرفی میکنم که هم واسه کوچولوها خیلی مناسبه هم اینکه می تونی کنار چایی از مهمونات پذیرایی کنی😍😍

مواد لازم :
موز🍌
خرما🫘
بيسکوئيت 🫓
پودر نارگیل🥥
کرم شکلات🍫

طرز تهیه :

ابتدا پوست و هسته خرما رو جدا کنید بعد موز رو رنده و بيسکوئيت رو پودر کنید و هر 3 رو با هم خوب مخلوط کنید همه این ها رو می تونید داخل میکسر بریزید و میکس کنید ولی من چون برای پسرم درست کردم و خواستم تعدادش کم باشه که زود خورده بشه همه رو با دست انجام دادم البته شما می تونید به دلخواه حجم مواد رو کم یا زیاد کنید
وقتی مواد رو خوب ترکیب کردید به اندازه که دوست دارید گرد کنید و داخل پودر نارگیل بغلتونید بعد هم اگه دوست داشتید از شکلات آب شده یا شکلات صبحانه برای روی شیرینی ها استفاده کنید و با پودر نارگیل یا پسته یا هر چیز دیگه ای تزئین کنید من خودم از شکلات صبحانه فندقی و پودر نارگیل و پودر مغزیجات برای تزئین استفاده کردم که خیلی خوشمزه شد

در آخر هم به مدت یک ساعت داخل فریزر بزارید بعد هم نوش جان
😍🥰😋😋
مامان رادمهر مامان رادمهر ۲ سالگی
مامان ادیب کوچولو مامان ادیب کوچولو ۲ سالگی
در روزگاری که جوانِ جاهلی بیش نبودم😁
هر خانواده ای رو که میدیدم تک فرزنده، واسم قابل هضم نبود!
میگفتم چطوری وقتی خودشون خواهر و برادر داشتن، این نعمت رو از بچه‌شون دریغ میکنن!؟
واسم همیشه سوال بود که چی میشه یه خانواده تصمیم میگیره تک فرزند باشه!!!؟؟؟
(که ای کاش واسم سوال نمیشد و قضاوت نمیکردم) 😑
قبل از بارداری با همسرم تصمیم گرفتیم دو تا بچه داشته باشیم و اونم پشت سر هم!
یعنی خودم میخواستم تفاوت سنی شون کم باشه و مثل جمله ی معروفِ "دوتایی با هم بزرگ میشن" بشه،
که نشد!!!
همیشه فالِ نخ و حلقه که واسه من میگرفتن، یدونه بچه نشون میداد اما من قهقهه میزدم از خنده که بابا چرت و پرته من دو تا بچه میخوام😂😂
امااااااا..
تصور من از بچه چیزِ دیگری بود😁 یعنی هر چی فکر میکردم.. کاملا برعکس شد! و این بازیِ روزگاره که میخواد قدرتشو به رخت بکشه😞
چرا من یادم نمیره سختیای بارداری و زایمانِ وحشتناکمو درد شیردهیو رفلاکسو اضطراب جدایی شدید و حرف و حدیثایی که بچت فلانهو بیساره ُ... وَ وَ وَ😵‍💫
تا دست و دلم نلرزه واسه بچه ی بعدی😞
با اینکه خیلی جسورم اما این مورد رو اصلا اصلا جرأتش رو ندارم😞
اگر اینایی که گفتم یادم میرفت یا شبیه به تصوراتم میبود.. الان باید اسممو تغییر میدادم
مینوشتم مامان ادیب و هسته خرما🥲
سهم من این نبود.. دلم بازم بچه میخواست🥲💔
اگر روزی خدا خواست و سورپرایزم کرد
خیلی خوشحال میشم چون به خدای خودم کاملا ایمان دارم و من در برابرِ تمام سختی‌های احتمالی تسلیمم🙏🏻🩵
اما اصلا به خواست خودم مطمئن نیستم که بدونم میتونم از پس سختی های احتمالی بر بیام یا نه
چون من از آینده ناآگاهم
و تنها خداست که میداند💙
مامان ادیب کوچولو مامان ادیب کوچولو ۲ سالگی
ساختمون ما خیلی جالبه
الان میگم واستون جالبیش چیه😄
طبقه اول دو واحد داریم که هر دو خانواده، مسن هستن و بچه هاشون رو فرستادن خونه ی بخت و از دیوار صدا در میاد، از طبقه پایین هیچی!
طبقه سوم، هر دو خانواده بچه های کودک رو به نوجوان دارن و خب سر و صدایی ندارن گویا بچه هاشون عاقل و بالغن😅
اماااااااا
امان از طبقه ی دوم😁
هر دو واحد نی نی دارن.. یکی 2 ساله و کناریش 2 و نیم ساله🙄
خب دیگه همین طبقه ی وسط کافیه واسه سرو صدای ساختمون😁🥲 از بالا تا پایین تأمین میکنیم😎
آخه خوبیت نداره ساختمون بی سر و صدا باشه🤭

خب یه تایمی ادیب بخاطردندوناش، جیغای ماورا بنفش میکشید که خلاصه هر چی بود تموم شد به حول قوه ی الهی.. 🥲🤲🏻
اما نمیدونم دوستِ ادیب چرا جیغاش از ماورابنفش به مادون قرمز رسیده🤦🏻‍♀️😵‍💫😵‍💫😵‍💫
از صبح تا شب من صدای جیغ میشنوم.. در حالی که از سکوت بسیار لذت میبرم، مجبورم یه صدایی توی خونه ایجاد کنم تا ادیب نشنوه و یادش نیاد😵‍💫
حالا همه ی ترفندام داره ارزشش رو از دست میده😥
و امشب ادیب صداهارو شنید و پا به پای نی نی بغلی.. جیغ زد و اشاره هم میکرد که دارم ادای نی نی رو در میارم😵‍💫
و در پایان
امیدوارم به بارانِ رحمتِ الهی که این جیغارو تبدیل به رنگین کمونشون کنه🌈🥲🤲🏻
عکسم یکی از ترفنداست که از صبح داشتیم رنگ کاری میکردیم🤪
مامان حسین کوچولو مامان حسین کوچولو ۲ سالگی
خانمهایی که شاغل نیستید آیا شما هم این حس و دارید؟ من به شدت احساس سربار بودن میکنم اصلا دلم نمیخواد از همسرم پول بگیرم که نمیگیرم اگر متوجه بشه چیزی میخوام برام خودش میزنه یا با هم میریم میگیره. حتی جدیدا به خوراکی و وسایل خونه هم این حس رو دارم که میگیره نمیخورم خودم در روز ناهار میخورم خیلی کم. مثلا پسرم آجیل دوست داره گرفته براش من اصلا لب نمیزنم میریزم تو کاسه برا پسرم روزانه بهش مسدم یا شیرینی یه جعبه گرفته خداشاهاده یدونشو لب نزدم. حتی به خودشم گفتم. نمیدونم جرا این حس رو دارم قبل بارداریم سرکار میرفتم حقوقم زیاد نبود خیلی کم بود ولی چیزی میخواستم یرا خودم میگیرفتم. همیشه این حس رو داشتم ولی الان بیشتر شده در حدی که تو خونه هیچی نمیخورم همش احساس سربار بودن دارم همسرم چیزی نمیگه و فقط میگه چرا هی مال من مال تو میکنی ولی من نمیتونم از این حقیقت که چیزی برا نیست چشم بپوشونم اون داره تلاش میکنه دو شیف کار میکنه کلی قسط و قرض میده هرچی میشه هر ترفیعی هم بگیره برا اونه به حدی این مسئله مهم و عذاب آور شده که امذور من ناهار خوردم و از اون موقع دیگه هیچی نخوردم حتی یک لیوان آب نمیتونم این حس سربار بودن اینکه فقط نون خورم رو از سرم بیرون کنم
مامان رایان مامان رایان ۲ سالگی
دوستان یه سوال می خوام بپرسم ولی اگر کسی بارداره نخونه شاید باعث بشه بترسه.
پسرم معمولا می رفت تو اتاق خودش در رو می بست (برق اتاقشم همیشه روشنه) بعد نق می زد که بیا در رو باز کن زود می رفتم در رو باز می کردم و همه چیز اوکی بود. تازگیا چند روزیه می ره تو اتاق در رو می بنده و صداش درنمیاد اگر برم پشت در صداش کنم آروم شروع می کنه جیغ زدن وحشتناک و کوبیدن خودش به در. چون پشت در هست نمی تونم کامل در رو باز کنم فقط دستگیره رو می کشم پایین و همون اندازه که در خودش باز می شه دیگه دست نمی زنم ولی در محکم دوباره بسته می شه. اصلا نمی بینم خود پسرم این کار رو می کنه یا نه ولی اون همچنان جیغ می زنه و گریه می کنه و می زنه به در. چندین بار این باز و بسته شدن در و جیغای پسرم و کوبیده شدناش به در ادامه پیدا می کنه تا بالاخره آخرش دیگه یه بار که در رو باز می کنم خودش در رو تا آخر باز می کنه‌. درحالی که به شدت گریه می کنه و ترسیده خودش رو میندازه تو بغلم. درحدی که تا یک ربع هق می زنه و از بغلم پایین نمیاد. به نظرتون طبیعیه؟ برای شما تا حالا پیش اومده؟