#مسائل_جنسی_کودکان..پسر بچه ای را می شناختم که در مهد راه می رفت و می زد زیر اندام تناسلی بچه های دیگه و اسم کوچکش را می گفت! یک روز با پدر این بچه صحبت کردم، بسیار پدر با شخصیت و محترم اما خیلی امروزی و باز فکر می کردند و گفتند که در خانواده ی ما اصلاً این مسائل مهم نیست، همه این کار را می کنند این بچه همین طور که راه میره عموش هم میزنه! پدربزرگش هم می زنه! من هم می زنم و همه ی ما راحتیم 😳😄 و اصلاً من با بچم صحبت کردم و اسم واقعی آن را بهش گفتم و براش توضیح دادم که این جا دوتا استفاده داره یکی برای جیش کردنه و دومی را هم خودت بعداً یاد می گیری!

خلاصه این پدر کلی از خودش تعریف کرد و این که کلی به بچه اطلاعات داده بود؛ بعد از این که حرف هایشان تمام شد بهشون گفتم می دونی با پسرت چی کار کردی؟ پسر شما هیکل درشتی داره و سال دیگه هم میره مدرسه! تو مدرسه که میره از خودش بزرگتر هم هستند بعد میره به اون ها هم همین حرکات را می کنه و همین حرف ها را می زنه که می دونی این دوتا استفاده داره! استفاده ی دومش را می دونی؟ طبیعتاً هم کلاسی ها و هم سن های خودش نمی دونن اما میره سراغ چهارمی یا پنجمی که شما استفاده ی دوم این رو می دونین حالا یکی از این ها میگه آره می دونم بیا بریم تو دستشویی بهت نشون بدم ....

بعد شما می آیید ناراحت که پسرم مورد آزار جنسی قرار گرفته! و اون جا است که باید بدانی خودت بذرش را کاشتی، با اطلاعات بی موقعی که به پسرت دادی. اطلاعات بی موقع و توضیح های زیادی در ذهن بچه ها بذر می کارد مواظب باشید که بذر اشتباهی در ذهن بچه هایتان نکارید. (ادامه دارد...

۴ پاسخ

خیلی عالی بود ممنون

آفرین مطلب خوبی بود ممنون

👏👏👏👏👏👏

مثل همیشه عالی👌👌👌👌

سوال های مرتبط

مامان رایان مامان رایان ۲ سالگی
امروز برا اولین بار بچه م رو واقعا زدم😭
دیگه از دست بدخوریش به جنون رسیدم.
یعنی از دو ماهگی تا الان قصدش اینه که هیچی نخوره.
خدا شاهده هربار بهش شیر می دادم یک ساعت طول می کشید و با هزار ترفند و آهنگ و ...
از یازده ماهگی دیگه هیچ جوره شیشه شیر رو نگرفت
محبوری شیر رو قاطی سرلاک و فرنی بهش می دادم.
همون سرلاک و غذا و ... هم باز با بدبختی و ترفند بهش می دادم.
هرچی به دکترای زبون نفهم می گم بچه من حس گرسنگی نداره باید با ترفند و بدبختی بهش غذا بدم اگر وزنش همون حد پایین نرماله به خاطر اینکه من روزی سه تا قرص اعصاب دارم می خورم که بتونم بهش غذا بدم. اصلا نمی فهمن! یکیشون لیکوزینک داد که رو بچه من تاثیر برعکس داشت. یکیشون شربت اشتهای خارجی داد بدتر باعث تشدید رفلاکسش شد.
یکیشون می گفت هر دو ساعت غذا رو بیار نخورد بهش نده. یک روز و نصفی هیچی نخورد تا از شدت افت قند و بی حالی بردیم کلینیک بهش سرم زدن.
حتی تا الان زحمت جویدن به خودش نداده. بافت دار می دم ولی قورت می ده و اگر یکم درشت باشه که نتونه قورت بده بالا میاره.
گفتاردرمانی،کاردرمانی،مشاوره روانپزشکی بردم
هیچ به هیچ
آلرژی شدید داشت که الان خیلی بهتر شده. رفلاکسم داره که دارو می خوره. همه بچه ها سیب زمینی سرخ کرده دوست دارن اونم نمی خوره فقط گاز می زنه و تف می کنه. امروز از صبح نه صبحانه ش رو خورد نه میان وعده. فقط من رو کتک زد. خیلی به خودم فشار آوردم ولی دیگه موقع ناهار که بازم نمی خواست بخوره دچار فروپاشی روانی شدم. هم خودم رو زدم هم اونو. بعد نشست تا آخر غذاش رو از ترس خورد. تا حالا به زور خودم رو قوی و سرپا نگه داشته بودم امروز کم آوردم واقعا. قلبم داره می ترکه💔😭
مامان علیسان مامان علیسان ۲ سالگی