به خاطر اینکه نسل الان فکر می کنند پدرو مادر خوب بودن یعنی اینکه تمام شرایط زندگی ایده آل را برای بچه هاشون فراهم کنند. اصلا به بچه ها سختی نمیدن و بچه ها راحت طلب بار میان و کمتر مطیعن. در صورتی که قدیما بچه ها سختی بیش تری تحمل می کردند. بیش تر نه می شنیدند، حتی من لباس کم تن بچم کرده بودم مادربزرگم می گفت چرا، می گفتم آخه گرمش میشه می گفت اشکالی نداره بچه باید از الان گرما و سرما را بچشه که تحملش بالا بره.
منم خیلی با اینموضوع درگیر هستم.
فکر کنم موجی از سمت جامعه و فضای مجازی ،تاثیر بدی روی این نسل گذاشته .
الگوی خوبی وجود نداره
من از تجربه م میگم عزیزم
خب واقعا زمان ما با زمان بچه هامون قابل مقایسه نیست!
ما واقعا بچگی کردیم، انقدر توو دنیای بچگی خودمون غرق بودیم که صاحب نظر نبودیم و هر چی میگفتن میگفتیم چشم.
خلاصه
من مکالمات شما و فهیمه جان رو خوندم
بنظرم شما از طریق رفتار متقابل (والد و بالغ و کودک) تا حدودی میتونی اوضاع رو درست کنی
و همچنین زمانی که قانونی میذاری و وقتی میبینی اون قانون اجرا نشد، باید واسش ضمانت اجرایی بذاری
یعنی مثل جریمه ای که پلیس برای رعایت قانون میذاره.
ضمانت اجرایی هم حتی اگر کارساز نبود، باید بررسی کنی و تغییرش بدی ببینی کجای کار مشکل داشته
و حتما برای قانون ها و ضمانت های اجراییش، خودت رو هم سن پسرت فرض کن بعد بذار
والا هرچی مشکل روحی و روانی داریم بخاطر رفتار همون پدرمادراس
مان و باباها خیلی کمتر با بچه ها در تماس و تداخل بودن
بچه ها بیشتر روز تو حیاط مشغول بازی بودن یا تو خونه بدون اینکه مادر رو بخوان در حال بازی بودن...طبیعتا تاب آوری والدینم بیشتر بود، تذکر کمتر بود
به خاطر همین بود که اگر یه بار یه چیزو میگفتن کامل گوش میکردیم ...
یه ابهتی هم داشتن که دلیلش دقیقا همینا بود که گفتم چون کمتر تو کارهامون دخالت میکردن
ولی الان بچه ها زیر ذره بین والدینن
اون موقع یه کارهایی هم میکردیم که تا الانم هیچ کس نفهمیده که بخواد دعوامون کنه یا تذکری بده اما الان ما هم نفهمیم یکی دیگه میبینه و میاد به گوش ما میرسونه.
انگار دنیای بزرگترا و کوچکترا دو چیز جدا از هم بود اما الان اینا باهم قاطی شده
طبعا کنتاکت ها بیشتره و خب هر چقدر تذکر و پند و اندرز بیشتر بشه اونا هم کمتر به ما توجه میکنن و انگار ناشنوا میشن
از یه طرف دیگه ، به خاطر تلویزیون و دیجیتال بچه ها تمرکز شون از زمان ما خیلی کمتره ... و دست خودشون نیست اگر یه جاهایی هم نتونن درست به حرف های ما گوش بدن و به جا ازش استفاده کنن
جمع های آدم ها کمتره و بچه ها نمیتونن تو ارتباطات با آدم های دیگه یه چیزهایی رو ببینن و یاد بگیرن بیشتر تو جمع ۳،۴ نفری خانواده ی خودشونن
اینا به نظر من یه سری از دلایلشه
من یادمه مامانم چشاش درشت میکرد برام میترسیدم دیگه هنوزم اون دلهره بجونمه
اما من الان همین کار میکنم پسرم میاد میزنع تو سرم 😐
بخاطر اینکه ما دل رحمیمونو قاطی تربیتمون میکنیم و بچها از این موقعیت سو استفاده میکنن درصورتی ک پدرومادرامون معتقد بودن ک بچه عزیزه ولی تربیتش عزیزتره برای همینه ک ما بیشتر ب حرفشون گوش میدادیمو میدیم
چون این نسل گودزیلا هستن🦖🦕🐲
از ما حساب نمیبرن
اصن ب شدت متفاوتیم باهاشون
ما یه چیزی بهمون میگفتن
بدون چون و چرا و دلیل میپذیرفتیم
نسل الان
فقط دلیل میخواد
جالب اینجاست هیچ دلیلی ام به صورت تئوری براش قابل قبول نیست
حتما باید خودش بهش برسه😐😐
چرا چی شده
جهش ژنتیکی رخ داده؟😐🤣
به خاطر حسابی که از بابا یا مامان میبردیم
توی نسل ما من ندیدم بچه ای که از یکی از والدینش حساب نبره بالاخره یا بابا یا مامان یکیشون جوری رفتار کرده بود که نمیتونستیم زو حرفش حرف بزنیم و به خاطر همین مجبور بودیم اویزه گوشمون کنیم و تکرار نکنیم
ولی بچه های الان اینجور نیستن
سؤال منم هست..
با اینکه اون زمان ها اکثر خانواده ها دنبال مطالعه ی کتابای تربیتی شناختی بچه نبودن یا گوشی نبود که بشه لااقل از روانشناس و مشاوره های رایگان استفاده کرد اما باز با این حال بچه ها با تربیت و موفق هستن ..
واقعا عجیبه..
نمیدونم من فقط تاپیک مامانایی که میگن بچه هاشون خیلی اذیت دارن و پرخاشگرن میبینم یا اونایی که بچه هاشون آروم و حرف گوش کن و با ادبن از خوبیای بچه هاشون نمیگن که چشم نخورن!
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.