#پارت دوم
هیچی دیگه با سوزن فشار تا ساعت ۱۲.۵ شب درد کشیدم ۸ بار معاینه شدم ولی تا ساعت ۱۲ شب هیچ پیشرفتی تو باز شدن دهانه رحم نداشتم معاینه دیگه واقعا برام دردناک بود. از درد انقباضات رحمم گریه میکردم و روسریمو گاز میگرفتم واقعا غیر قابل تحمل بود( پرسنل بیمارستان به جز یک نفر همه خوش اخلاق بودن)
ساعت ۱۲ شب بچه مکونیوم دفع کرد تو شکمم و ترشحات کیسه آبی که داشتم سبز و قهوه ای بود دیگه رردنم برای سزارین اورژانسی پرستار اومد برام سوند گذاشت یکم سوخت ولی چون به شدت انقباض و درد داشتم دیگه هیچی نمیفهمیدم از درد نمیتونستم لباس اتاق جراحی رو بپوشم یکبار سوند از دستم افتاد یکبار سرم دیگه یک ماما اونجا بود خداخیرش بده به دادم رسید کمکم کرد لباسمو بپوشم( خانم مختاری هرجا هست خدا کمکش کنه و دستشو بگیره چون اونموقع واقعا هیشکی محل نداد به جز این خانم) ازم امضا و اثر انگشت گرفتن و به سرعت بردنم اتاق عمل

مقالات مرتبط

سوال های مرتبط