۵ پاسخ

بیین مادرت میتونه از روی لطفش بچت نگه دار ولی وظیفش نیست همیشه بچت نگه داره.. حالا ک اینجوری گفته تو ب همسرت بگو با خانوادش صحیت کنه جون نوه اونا هم هست و. باید تقسیم کنی

عزیزم کس دیگه ای مورد اعتماد کنارت نیست؟؟؟یه هزینه ای بدی بچه رو نگه داره

پیشنهاد پول بدی به مادرشوهرت قبول نمیکنه ؟😐😂

عزیزم بچتون شیشه گرفت ؟اخه منم میخوام برم سرکار استرس دارم که گشنه نمونه
عادت کرده به سینه 😞اوایل شیشه میگرفت به مرور کمتر شد
خودمم تنبلی میکردم تو شیشه دادن
الان دیشب دادم هرکار کردم نخورد

به نظر من حق داره بگه با مادرشوهرت تقسیم کنیم
چون هر دو به یک اندازه مادربزرگ هستن

ولی مثلا،مادر شوهر خود من عمرا آیین رو نگه داره
نهایتا یکی دو ساعت
از اول جوری رفتار کرده که همه میدونن مسئولیت قبول نمیکنه

سوال های مرتبط

مامان آرین 👶 مامان آرین 👶 ۱ سالگی
سلام مامانا لطفا بیاین کمککک
کوچولو های شما هم اینطورین؟
پسرمن وقتی تو هال داره بازی میکنه حتما باید کنارش باشم ، یعنی نه میتونم برم تو آشپزخونه به کارام برسم نه اتاق برم وسیله میخوام بردارم یا بزارم یا حتی توالت..یعنی از دستش عاصی شدم حتما باید پیشش بشینم وقتی بخوام بلند بشم شروع میکنه به گریه و دنبالم میاد ..اضطراب جدایی بهش میگن که نرماله تو این بازه سنی ..یعنی به هیییییچ کاریم نمیتونم برسم..وقتی هم خوابه با یه صدای کوچیک زود بیدار میشه همسرمم وقتی از سرکار میاد حتما باید استراحت کنه میگه نمیتونم بچه رو نگه دارم ..از طرفی وقتی میخوایم شب بخوابیم همسر میگه تو روز نزار بخوابه تا شب زود بخوابه ..بعد جالبیش اینه میگم تو روز نمیزاره به کارام برسم میگه وقتی خوابید کارات انجام بده 😐 😐
بعدم بچه رو نمیشه زور کنی تو روز نخواب ..بچه اس بالاخره خوابش میگیره دیگه البته بچه من خوابش خیلی سبکه ولی وقتی خوابش بیاد نمیشه به زور بیدار نگهش داشت آخه..
مامانمم میگه بچه رو بیارین خونه ما به کارات برس میگم آخه راهمون یکم دوره هرروز که نمیشه اینکارو کرد تازه بچه شیر میخواد ،
لطفا راهکاری دارین بگین واقعا خسته شدم از دست همه
مامان حامی مامان حامی ۱۱ ماهگی
سلام مامانا یه صحبت مادرانه دارم….


من تو یه شهر دیه دور از خونوادم با خونواده شوهرم تو یه ساختمون زندگی میکنم. از وقتی باردار شدم هییییچ کوک و حمایتی ازشون ندیدم بعد زایمانمم هیچ کمکی بهم نکردن. حتی زحمت نمیدن بیان بچه رو ببینن زنگ میزننن میگن بچه رو بیار ما ببینیم. معمونی یا دعوتی داشته باشم حتی نمیان یه کمک کنن. منم دیگه برام عادی شده . کل بارداریم خودم همه کارامو میکردم حتی راه پله ها رو میشستم. از طرفی من واقعا تمیزی رو دوس دارم و شلختگی و کثیفی اطرافم منو ازار میده. بخوام توجه نکنم هم اشفتگی به چشمم میاد و تو مخم میره. مثلا رو کابینتت اثر انگشت بمونه بدم میاد یا لک اب رو شیر اب باشه حالا بقیشو خودتون متوجه بشین . از بچگی همین بودم وقتی میخواستم درس بخونم باید کل هونه رو تمیز میکردم تا بهم ریختگی و کثیفی خواسمو پرت نکنه. حالا وقتی بچم به دنیا اومد با هزار سختی و زحمت از خواب و استراحتم میزدم کارای خونه رو انجام میدادم. هرکی میومد میگفت خونت همیشه تمیزه و همیشه امادگی مهمون سرزده رو د