۱۰ پاسخ

دقیقا حرفی ک میزنی حرف دل منه
دارم پوره میشم و هروز میگم بچه‌دار چرا شدم!؟ داشتم راحت زندگیمو میکردما، بعد دوس دارم ناخواسته یکی دیگه بشه و دیگه بگم کاریه ک شده دیگه😂 اما جرات اینکه بخوام خودم با خواست خودم یکی دیگه باردار بشمو ندارم

منکه بیچاره میشم

بنظر من گه یدونه کافیه خانوادخ ۳نفره جم و جور و باکلاس

وای انگار از زبون من حرف زدی
خودم جرئتشو ندارم ، اصلا فکر نکنم دلم بخواد یکی دیگه بیارم ولی تک بچه هم دوست ندارم، میگم اینطوری مجبوری باشه بهتره😅

من پسرم ۸ ماهش بود متوجه شدم باردارم تمام راه هارو رفتم سقط کنم چون فک میکردم به پسرم ظلمه ولی خدا نخواست سقط شه
متوجه شدم دختره😍
میگم خداروشکر دیگه سختیش یباره الان خودم ۲۲ سالمه شوهرم ۲۷ سالشه تو شهر غریب هم هستم میگم باز پناه بر خدا یه خواهرم پیشمه میگه کمکت میکنم و الان اصلا پشیمان نیستم از بارداریم کلی شوق دارم
پسرمم داره بزرگ میشه قربونش برم😍🧿

منم اون روزی ب شوهرم میگم کاش ناخواسته باردار بشم اخه خدم انگا جرات ندارم جلوگیری نکنم میگم تاباهم بزرگ بشن بره

دقیقا منم ب همین فکر میکنم ، ولی به موقعی که از پوشک میخوام بگیرمش فکر میکنم میبینم ک خیلی خیلی سخت میشه

خستهذنباشی بعد نه به این میتونی برسی نه به اون داستانای حاملگی هم هست بعدم چه اصراریه
تک فرزندی واقعا خوبه من ابله داشتم کیف دنیا رو میکردم با دخترم حالا این دوقلوها اومدن پیر شدم دیگه

نظر منم همین بود ولی من دیشب رابطه محافظ نشده داشتم الان دارم میمیرم. چون پانیارو‌میبینم چقد داره اذیت می‌کنه فکر که میکنم می‌خوام دیوونه بشم.

دقیقا فکر و خیال این روزای منه…ی بار میگم زود بیارم راحت شم اختلاف سنیشونم کم باشه خیلی بدردشون میخوره…ی بار میگم نهههه هنوز زوده دو س سال دیگ…اصن موندم

سوال های مرتبط