۱۱ پاسخ

مبارکه عزیزم 🥰
انشالله قسمت خودت دوباره😅

خوش قدم باشه گلم
بهت تبریک میگم 😍😍

نه برادرزاده منم همینطور بود. الان هزار ماشالا با اینکه یکسال کوچکتره هم قد و وزن بچه منه😍

عزیز دلم اشالله به سلامتی بیاد بغلتون، چه خواهر شوهر خوش قلبی، خواهر شوهر منم مثل شما ماه و مهربونه، اشالله خدا به دلتون نگاه کنه و بهترینا نصیبتون بشه

عزبزم مبارک باشه قدم نورسیده
الهی زیر سایه ی پدر و مادرش بزرگ بشه😍❤️

دوست من پسرش ۲۸هفته با وزن ۱۷۰۰ دنیا اومد الان ۴سالشه و همه چی عالی نگران نباش این روزا هم میگذره

آخی ذوقت چه قشنگه

قدمتش پرازخیروبرکت باشه عزیزم.

دختر منم ۳۴ هفته به دنیا اومد و ۱۲ روز آن ای سی یو بود نگران نباشین قدمش مبارک به امید خدا

نگران نباش همسایه م دوقلوهاشو ۳۴ هفته دنیا اود حتی۲ کیلو هم نبودن بعد پنج روز ان ای سی یو شکر خدا

خداراشکر مبارک باشه

سوال های مرتبط

مامان آسنا و آرتین مامان آسنا و آرتین ۳ سالگی
وای مامانا دیگه واقعا دیوونه شدم رفت. انقد جیغ کشیدم صدام گرفته. گفتم دخترم مشکل توجه و تمرکز داره نسبت به همسناش عقب‌تر هست و فعلا تحت درمانه می‌بریم کاردرمانی. بخاطر این مسئله من هنوز نتونستم از پوشک بگیرم ینی شش ماه کلنجار رفتم نتونستم بگیرم دکتر گفت اصلا آمادگی نداره بیخود خودتو فعلا خسته نکن. برا همین هنوز پوشکه. تو هال نشسته بودم تلفنی با مادرم حرف میزدم دخترم رفت تو اتاق بازی کنه پسرمم پشتش رفت همیشه میرن اونجا بازی کنن کلا اسباب‌بازیاشون اونجاست اتاق بازیه. داشتم همینطوری حرف زدم یه دیقه نگذشت دیدم دخترم اومد پیشم دیدم شلوارو پوشکش کنده داره میگه ای وای .ای وای..خدایا یه لحظه دیدم دخترم پی پی کرده همونجا شلوارشو کشیده پایین دویدم اتاق دیدم پسرم که ده ماهشه رفته سراغ پوشک دخترم دست زده توش😮‍💨🤢😖 منم قبله اینکه بچه دستشو بزاره دهنش زود رفتم با صابون شستمش. اما دیگه روانی شدم خیلی. متأسفانه تو اون عصبانیت دخترم زدم. بخدا دیوونه شدم بعد که همه جا رو کلا تمیز کردم و آروم شدم خیلی پشیمون شدم. انقد گریه کردم. بخدا نمیدونم چطوری با دخترم رفتار کنم کلا هیچی نمیفهمه درک نداره اصلا. حتی وقتی اون همه عصبانی بودم و یکی زدم پشت دستش داشت می‌خندید. واقعا دیگه خسته شدم خیلی 😭