۳ پاسخ

من انجام دادم اصلا کمکم نکرد انقد زرداب بالا اوردم وتب لرزکردم کیسه ابم وپاره کردن اصلا اب نیومد فقط خون بود بعد ۲روز دردکشیدن ظربان قلب دخترم پایین اومد اخر سزشدم حتی یک سانتم باز نشدم

اینو بیمارستان بهت یاددادن؟

والا من وسط دردا خوابم میگرفت وقتیم درد شروع میشد دیگ یادم نمیومد چجور نفس بکشم فقط دلم میخواست تموم شه

سوال های مرتبط

مامان محمد مهزیار مامان محمد مهزیار هفته سی‌ونهم بارداری
سلام مامانا
*ویژه زایمان طبیعی ها
امشب که با مامای همراهم صحبت میکردم چندتا مورد بهم گفت منم گفتم با شماها درمیون بذارم.
اول اینکه دردتون گرفت سریع فکر نکنید درد زایمانه و دبدید دردتون با تغییر وضعیت.دوش گرفتن.کیسه اب گرم اروم میشه بدونید درد کاذبه.
تا جایی که میتونید زیر ۴ سانت نرید بیمارستان و خودتونو قبل موعدش ندید برای معاینه که این اشتباه رو من کردم...
شما هر وقت درداتون شروع شد دم و بازدم عمیق داشته باشید و دم هاتون مثل بو کردن گل.بازدم هاتون فوت کردن شمع...بازدم ها طولانی تر باشن..
هر وقت تو ۱۰ دقیقه ۳ بار انقباض داشتید و هر انقباض ۴۰ تا ۴۵ ثانیه طول کشید بدونید درده و وارد پروسه درد زایمان فعال میشید برید بیمارستان.قلمبه بچه شامل انقباض نیست..( از ۱ تا ۵ سانت درد نهفته اس و تو تونه میشه کنترل کرد حتی.اما از ۵ تا ۱۰ سانت درد فعاله که باید برید بیمارستان)
تا حد امکان درگیر اپیدورال و ...نشید و قالبا اون مادرایی که استفاده کردن بچه هاشون انگار کندتر هستن.یجورایی به اصطلاح گیج تر و کندتر هستن...جدا ازون که قالبا برای مادر عوارضی مثل کمر درد و گردن درد و...پیش میاره..بنا به تشخیص پزشک اگگگگر لازم بود استفاده کنید..
کمرتون رو بدید همسرتون ماساژ بده و ورزش رو ادامه بدید.
برای بیمارستان حتما خرما یا ارده شیره یا حلوا ارده کنجدی یا اگر حساسیت ندارید کره بادوم زمینی ببرید.از خوردن غذاهای سنگین خودداری کنید...
اگر عطر خاصی یا رایحه عود .اسانس یا چیزی که همیشه ارومتون میکنه رو میتونید با خودتون ببرید...
در اوج دردها که دم و بازدم باید داشته بتشید به صورت پشت هم و سریع تر باشه...
ادامه رو پایین صفحه مینویسم
مامان حسین مامان حسین ۸ ماهگی
سلام دوستان خوبید
بیایید از زایمانم بگم امروز زایمان کردم
من دردم از ۱۱ شب دیشب شروع شده از هر ۵ دقیقه ۳۰ ثانیه شروع شد با درد قابل تحمل ک ۶ صبح رفتم بیمارستان
اونجا معانیه شدم یک سانت باز بودم
گفتن برو راه برو ساعت ۱۲ طهر بیا منم رفتم راه رفتم ب کمک شوهرم و دوش آب گرم و ماساژ کمر از دردام خیلی کم میکرد
تا این ک ۱۲ رفتم گفت تازه شدی یک سانت و نیم گفت برو دو سه ساعت دیگه بیا خلاصه ساعت ۳ رفتم سه سانت باز شده بودم ک کیسه ابمو پاره کردن بهم سرم زدن بردن زایشگاه دردام هر یک دقیقه می‌گرفت و ب قدری درد میکرد ک کل بیمارستان صدامو میشنید
خلاصه بعد از پاره کردم کیسه آب تا ب دنیا اومدن بچه شاید کلا نیم ساعت طول کشید
من مرتب بین باد هایی ک می‌گرفت ول میکرد نفس عمیق و دم و بازم انجام می‌دادم ک ماما گفت عالیه همکاریت و موقعی ک بلد میگرفتن خیلی زور میزم و زور زن باید اینجور باشه ک انگار زور میزنی مدفوع کنی دقیقا اینطور خیلی کمکت میکنه موقعی ک باد میگیره رو تخت زایشگاه فقط خودت ب خودت میتونی کمک کنی مرتب دم بازدم انجام بدین