۸ پاسخ

هیچ‌وقت خواهر هرچی بزرگتر میشن ادا اطوار جدید یاد میگیرن

صد تا بهانه میارن

پسرمم همینطوره

والا بچه خواهر من ۱۵ سالشه هنوز خواهرم مجبورش میکنه بخوابه.

هیچ وقت از نظر من. بچه های من که،روز به روز بدتر میشن 😭😭😭😭هنوز از من، طلبکار هم هستن

من قبل خواب می‌برم سرویس، آبش کنارش میذارم تشنه اگر باشه خودش می‌خوره، چراغ‌ها خاموش... خودمم چشمم رو میبندم و به حرفها و... عکس‌العملی نشون نمیدم... دخترم که کوچیکه با شیشه شیرش می‌خوابه، پسرم برای خودش یکم حرف میزنه و روزش رو مرور می‌کنه و بعد خواب... خودم کاملا سکوووت

یک روتین قبل از خواب واسش در نظر بگیر
مثلا خونه ما اول تی وی خاموش میشه
روشنایی خونه کم میشه
مسواک
جیش
کتاب
یک لیوان اب کنار تختش( دخترم مستقل تو اتاق خودش میخوابه)
دیگه از تخت نباید بیاد پایین
انقدر حرف میزنه با عروسکش که خوابش بیره
البته من و باباشم چندبار صدا میکنه ها

دختر شما هم سن دختر منه میشه بپرسم قدش چقدره؟؟
امشب اندازه گرقتم بین ۱۰۵ و ۱۰۶ بود
اخه ۷ ماه پیش تو مرکز گرقتن همینقد بود موندم من اشنباه کردم یا اونا

سوال های مرتبط

مامان آقا رضا مامان آقا رضا ۵ سالگی
سلام دیشب حمله عصبی بهم دست داد آمبولانس زنگ زد شوهرم
بیایید براتون تعریف کنم
چند شب پیش داشتیم می رفتیم مهمونی یه خانمی به شوهرم زنگ زد بعد مدام می گفت فردا زنگ می زنم فردا زنگ می زنم شوهرم بهش می گفت بله بفرمایید هی می گفت فردا زنگ می زنم
بعد من به شوهرم گفتم کی بود گفت نمی دونم بهش گفتم شماره اش را بده زنگ بزنم ببینم کیه داد من هر چی زنگ می زدم وقتی می دید من زنم جواب نمی داد
منم براش نوشتم شمارت را می دم به پلیس زنگ نزن کثافت
تا دوباره فردای اون شبم با شوهرم بودیم ساعت ۸ شب زنگ زد شوهرم جواب داد روی آیفون فقط می گفت سلام خوبی بعد شوهرم گفت با کی کار داری قطع کرد
دو شب گذشت زنگ نزد تا دیشب ساعت ۱۲ زنگ زد شوهرم جواب داد و گفت اشتباه می گیرید شوهرم بهش می گفت این شماره را من خریدم مال کس دیگه ای هست
بعد خوابیدیم ساعت یک و نیم زنگ زد شوهرم گذاشت رو آیفون زنه گفت سلام شوهرم بهش گفت چرا ساعت یک و نیم شب زنگ می زنی مزاحم نشو بعد زنه هی می گفت سلام جواب سلامم را بده
بعد که قطع کرد من رفتم دستشویی داشتم فکر می کردم به شوهرم بگم فحشش بده شمارش را بلاک کن که یک دفعه تمام بدنم یخ زد و دست و پام چوب شد و افتادم چشمام دیگه جایی نمی دید
شوهرم زنگ زد به اورژانس اومد گفت فشار عصبی بعد یه مدت خوب می شی
آخه مغزم هزار راه رفت که چرا زنگ می زنه و اگه صبح زنگ بزنه شوهرم را گول برنه چی و فلان
مامان هلیا مامان هلیا ۴ سالگی
دخترم خیلی مادرشوهرمو دوست داره
پری روز رفته اونجا
دیشب رفتم دنبالش گفت شام میخوره بعد شام
دیگه خبری نشد تا امروز غروب من ب همسایه مون گفتم بریم دنبال دخترم (مادرشوهرم گفته بود بیا دنبالش غروب میخوام برم بیرون)
زنگ زدم گفت گریه میکنه نیا منم لحنم یکم تند شد گفتم من نمیتونم اسنپ بگیزم پس خودتون شب بیاریذش خونه اگه نیاوردینش هم مهم نیست بمونع گفت نه کار دارم صبح بیرون گفتم من کاری ندارم اصلا کلا بمونه اونجا بچه نمیتونم اسنپ بگیرم بیام دنبالش



(یکی دوبار در ماه میره اونجا چون من هرچقدر سعی کنم نمونه تا ی ذره گریع کنه مادرشوهرم میگه بدار بمونه و این انقدر گریه میکنه تا بذارم بمونه و متاسفانه شوهرمم پشتم نیست میگه بذار بمونه


شوهرم زنگ زد میرم دنبال بچه گفتم نرو بذار بیینم مامانت وقتی بعد س روز میگه گریه میکنه بذار بمونه با چی میخواد بچه رو بیاره
گفت ماشین نداره گفتم ماهم ماشین نداریم چرا ب حرف من ارزش قائل نیستن وقتی بعد س روز میگم میام دنبالش با همسایه ک اسنپ ندم باز میگع بذار بمونه تو تربیت بچه دخالت میکنه من ی کاری میکنم با گریه چیزی ب دست نیاره اون بدتا یادش میده با گریع ب دست بیاره

خلاصه منو شوهرمم بحثمون شد ک میگفت تو مقصری منم گفتم باعث دعوای ما مامانته منکه نمیبخشمش هیچ وقت ایشالله جوابشو میبینه این دنیا

آسمون خدا ب زمین بیاد نمیذارم بچم دیگع شب اونجا بمونه گفت تو یار کشی میکنی و لجبازی این حرفا
منم گفتم اصلا مهم نیست چی میگی یا تو پشت منی یا مقابل من


ولی خیلی حرص خوردم چون حرفم فقط اینکه با گریه نمیخوام بمونه اگه قراره ی روز اونجا باشه خب باشه دیگه وقتی گریع کرد بهش بگید نمیتونه با گریع بمونع باید برگرده خونه و همیشه مقصرم
مامان گل پسر مامان گل پسر ۴ سالگی
سلام خانما یه سوال دارم اگر کسی می دونه راهنماییم کنه لطفاً ،پسر من تقریبا دو هفته پیش عفونت گوش گرفت ، البته قبلش هم آبریزش بینی و سرفه داشت ولی از وقتی که گوش درد گرفت بردمش دکتر بهش چرک خشک کن و چند تا داروی سرماخوردگی داد و گفت تا ده رو مصرف کن و بعد از دو هفته بیار مطب چک کنم ببینم برطرف شده یا نه ، پسرم رو بعد از دو هفته بردم گفت تقریبا خوب شده ، بهش گفتم خیلی وقته آزمایش چکاپ نداده براش بنویس تا چکاپ هم بده ،گفت بزار تا ده روز از قطع چرک خشک کنش بگذره بعد آزمایش انجام بده ، حالا ده روز گذشته امروز دوباره می‌گفت مامان ببینیم کیپ شده یکی دوبار هم سرفه کرد ، منم بهش پلارژین و شربت فکسوفنادین که دکتر بهش داده بود دادم میگم اگر تا دو سه روز دیگه خوب شد و داروشو قطع کردم میتونم ببرمش آزمایش بده ، آخه بدنش ضعیف شده می‌خوام بهش مولتی ویتامین بدم ، دکتر گفت بزار آزمایش بده بعد شروع کن به مولتی ویتامین دادن و اینا ، موندم چی کار کنم تا خوب میشه دوباره شروع میشه