۳ پاسخ

نگران نباش از این به بعد بیشتر مراقبش باش حالا کاریه که شده انشاالله به خیر بگذره

پسر من چند روز پیش از پله ها رفت بالا هشت تا پله داریم از همون بالا افتاد فقط دیدم داره قلت میزنه میاد جا خوردم نزدیک پله پایین گرفتمش هیچیش نشده بود ولی ترسیده بود گریه میکرد
منم سر باباش غر زدم که حواستون به بچه نیست😅

بازخداروشکرکن اتفاقی نیافتاده بهش
همون مابعضی ازماماناعوض اینکه اون لحظه پرخاشگری نکنیم ک بچه نترسه

متاسفانه برعکس این کارانجام میدیم بعدش ک عذاب وجدان

سوال های مرتبط

مامان محمد حسین مامان محمد حسین ۲ سالگی
دور از جون چقدر بعضی از زنا نفهمن رفتم سر کوچه یه دیقه خرید کنم این پسرم میدویید اینور و اونور و گزیه ک نریم خونه به زور بعلش کردم اومدم خریدارو گزاشتم خونه دلم سوخت گریه میکرد دوبازه بردم بیرون گفتم بزار یه دور بزنه رفت یه چوب پیدا کرد از زمین برداشت رفت تو یه پس کوچه من پشت سرش بودم ده دیقه تو اونجا بود هی گفتم بیا هی گوش نداد رفت در یه خونه رو زد سریع رفتم حلوی در معدرت خاهی کردم اوردمش بیرون همچین ک زنه درو بست شروف کرد حیغ و داد ک منظورش با من بود منم عصبی شدم پسرمو به زور بعل کردم ک بیارم بیرون اینم جیغ و گریه میکرد از پس کوچه آوردم بیرون با لج گزاشتمش زمین همچین ک گزاشتم زمین این خورد زمین خود پسرمو میگماااا دوبازه بلندش کردم گوشیمو دادم ک ساکت بشه دیدم یه زنه از اونور داد میزنه میگه بجه رو یواش بزار زمین خاستم یه چیزی بکم گفتم ولش کن اصن تعجب کردم انگار ک من مادر دشمن بچممم ک اون بیاد بگه اینجوری از اونورم اومدم بیردن نزدیک بود بیافته تو جوب ینی هزاااار باااار گفتم غلط کردم زدیم زیر بغل اوردمش خونه انقدرراعصابم بهم ریخته هااااا اصن نمیتونم از جام پاشم کلی کارهم دارم