سلام مامانای عزیز، یک مشکلی دارم که خیلی اذیتم میکنه، وابستگی زیاد دخترم به مادرم. هر وقت میرم خونشون، دخترم بدون مادرم برنمیگرده خونمون، اینقدر گریه میکنه که اون بنده خدا هم مجبوره پاشه بیاد شب خونه ما بخوابه. برا همین واقعا سخته برم خونه مادرم. با اینکه تو یه کوچه زندگی می‌کنیم ولی تا بتونم سعی میکنم نرم. چون از خونشون نمیاد بیرون مگه اینکه مادرم رو هم با خودش بیاره

سلام، چندبار باید با وجود گریه کردن مامانتون نیاد و براش توضیح بدید که هرکس خونه خودش میخوابه و مامان نمیتونه هربار بیاد و اذیت میشه،
به مادرتونم محترمانه بگید برای اینکه باگریه به خواستش رسیده بدعادت شده پس یه مدت باهاتون همکاری کنه
چندبار ببینه نمیاد دیگه گریه نمیکنه چکن میدونه بی فایدست

چه مامان خوبی داری مشخصه خیلی محبت میکنه که بچه انقدر وابستس توخانواده های ما هیچکس اندازه خودم به بچم محبت نمیکنه درنتیجه بیشترازهمه به خودم وابستس به قول مامان آریو چنبار گریه کنه به حرفش گوش ندین درست میشه