۱۱ پاسخ

منم دوست دارم بگیرم ولی هم هوا گرمه هم همسرم نیسته دست تنها میترسم

تدریجی برابچه ای ک وابسته نیست و شیر خشکیه
نه سینه مادرر
منم یهویی گرفتم یه ماه پیش هیچی نشد خداروشکر الان بچه ها زیر کولرن
اشتهاشم بهترشد خداروشکرررر

منم یه هفته تمام رفتم خونه مامانم
وازشون کمک خواستم
دایم بیرون بردمش
خوراکی متنوع دادم
و سرسینه هامو چسب زدم گفتم اوف شده
خداروشکر الان کلافراموس کرده

دختر منم وحشتناک وابستست ولی من تا پایان ۲سال می دم.. ان شا الله اون وقت معجزه بشه و قیول کنه🥲🥲

من سر اوا شربت تلخ مالیدم هم خورد تف کرد دیگ نخورد بچم😂

زود نیس بگیری

من یسال و ۴ماه گرفتم هم خابش خوب شد هم غذاش

من از اول مرداد شروع کردم
تدریجی ازش گرفتم شیرو
25روز طول کشید
ولی خیلی عالی بود، پسرم خیلی کم اذیت شد خداروشکر، خودمم همین طور

من عزیزم 🖐

عزیزم واقعا پروسه حساسی هستش ، من شیر خودم رو نمیدم ولی پسرم در طی روز چند نوبت با شیشه شیر میخوره که از امروز استارت گرفتن از شیشه رو زدم ، انشاالله خدا بهمون توان و قدرت بده 🩷

بخدا پسر منم خیلی وابسته است. ماتم دارم 1ماهه. هر کاری هم کردم حداقل کمتر کنم شیر خوردن شو نشد که نشد..هر کاری کردم اما بیفایدست. مدام بهانه و غر و گریه. با شکم شیر بارم میگه جی جی. هنوز تا صبح5 بار من بیدار میشم شیر میدم 😔😔😔

وقتی ک قبول کرد بعدش سرگرمش کن بلافاصله سیرش کن با غذا میوه یا هر چیزی ک سیر بشع و یادش نیفته

سوال های مرتبط

مامان پسرم وتودلی🥰 مامان پسرم وتودلی🥰 هفته هجدهم بارداری
سلام دوستان من خیلی میبینم خیلیا سوال دارن درمورد از شیر گرفتن خواستم تجربه خودم از شیر گرفتن بذارم بلکه به درد کسی خورد من پسرم خیلی وابسته بود به سینه بدون سینه اصلا نمیخوابید روزا همش ممه میخواست وغذا نمی‌خورد یکسال وشش ماهش بود من با بازی وخوراکی سرگرمش کردم شیر نمی‌دادم دیگه غذا می‌خورد تا وقتی که یکسال وهفت ماهش شد تصمیم گرفتم از شیر بگیرمش چون شبها تا صبح شیر میخواست سینه هام درد میکردن خیلی اذیت بودم پسرم تو روز ظهر قبل خواب شیر می‌خورد من هرروز یادداشت کردم چند دقیقه شیر میخوره هرروز یه دقیقه کمتر شیر میدادم تا وقتی کلا حذف شد شیر قبل خواب شب هم همینطوری قطع کردم رسیدم به نصف شب پسرم سه بار بلند میشد اول دوبار میدادم بعد پنج شش روز یک وعده میدادم وپنج شش روز آخر دیگه ندادم فقط چهارشب اذیت کرد سینه هام اصلا درد نگرفتن چون تدریجی گرفتم پسرم زود کنار اومد شبها قبل خواب خوب غذا بدین سیر بشن بیدار نشن نصف شب نصف شب هم فقط آب بدین خوراکی ندین من تلخک وچسب هیچ چیزی نزدم چون میگن تو روحیه بچه تاثیر منفی میذاره گریه های روزای اول هم عادیه چون یع نقطه امن میگیرین عادیه توقع نداشته باشین روز اول کنار بیاد آروم شه این روش پایین هم برای ازشیر گرفتن خوبه تدریجی گرفتن فشار اصلی روی مادره ولی یهویی گرفتن فشار اصلی روی بچه ست بچه خیلی اذیت میشه شما یه معتاد تصور کنین یهو از مواد بگیرین میمیره از بدن درد ولی تدریجی بگیرن تزک میتونه بکنه امیدوارم مفید باشه وبدردکسی بخوره
مامان اَبرک☁️ مامان اَبرک☁️ ۲ سالگی
روش از شير گرفتن من
دوستان من اصلا نميخواستم بچمو مثل قديميا از شير بگيرم چون ميدونستم چه آسيب هايي توي روش هاي يهويي وجود داره
از اسفند بهداشت گفت فقط شير شب بده بخاطر وزن كم بچم
ولي من شروع كردم خيلي نامحسوس وعده هاي شير الكي رو حذف كردم
وقتي ميگفت شير . ميگفتم ميخواي بجاش اينو بيارم بخوري ؟
يا قبول ميكرد يا نه و من يك ماهي به سازش رقصيدم كه بودنه جاي ميكي ميتونه چيزاي خوشمزن ديگه بخوره
از عيد يكم سفت تر سرشو گرم كردم ولي نه تا جايي كه گريه كنه واسه شير . جايگزين هاي بيشتر و سير نگهداشتنش . اين روال ادامه پيدا كرد تا جايي كه شد بعد از بيدار شدن صبح . خواب ظهر و شب
بعد از بيدار شدن سخت بود چون خيلي دوست داشت ريلكس كنه با ميمي
و رسيدم جاي سخت خوابيدن بدون ميمي ظهر
چند روز اول سخت بود
واي عادت كرد
شد شير موقع خواب و طول شب
اونم بفاصله يك هفته قطع كردم و چند شب تو خواب شير دادم و تمام
الان پسرم راحت ميخوابه و اصلا شب بيدار نميشه
منم اصلا سينه هام درد نگرفت چون خيلي يواش يواش خشك شد
گفتم تجربمو باهاتون به اشتراك بزارم شايد به درد بخوره 😍
مامان فندق مامان فندق ۱ سالگی
سلام میخواستم تجربه از شیر مادر گرفتن دخترم رو براتون بگم

من خودم دوست داشتم تا ۲ سال کامل بدم اما خوب هرمون هام خیلی بهم ریخت خیلی اذیت بودم پس تصمیم گرفتم
زودتر بگیرم از دو سه ماه پیش گفتم تدریجی کم کنم اما خوب با مقابله سخت دخترم روبرو شدم اصلا همکاری نمی‌کرد وحشتناک وابسته تر شد و خیلی مخصوصا شبا اذیت میکرد
دیگه یه چند وقتی بیخیال شدم تصمیم گرفتم ۲۰ ماهگی بگیرم دیگه نیت کردم نذر و اینا کردم ۲۰ ماه و ۴ روزش بود یه دور کامل جفت سینه ها رو دادم براش توضیح دادم و اینا سری بعدی که خاصت صبر زرد زدم نشونش دادم گفتم تلخ شده اه شده و اینا یه ذره نگاه کرد دید نه واقعا تلخه رفت
اما شب توی خواب متوجه تلخی اش نشد تا صبح با اینکه چند بار زدم بازم خورد خیلی ناراحت شدم با یه دکتر تب سنتی صحبت کردم گفت خوردن اون خودش باعث صبر میشه نگران نباش دیگه لباس یقه بسته پوشیدم هر سری که گفت میخوام بش گفتم تلخ شده و اینا یه ذره غر میزد و بیخیال میشد روزای اول یه ذره عصبی شده بود باهاش راه اومدم سعی کردم ببرمش بیرون و اینا که زیاد اذیت نشه خداروشکر بهتر شد آلان حدود یه هفته ۲ روزه گرفتمش کامل هنوز یادشه گه گداری بهونه میگیره اما خوب باهاش راه میام آرومش میکنم خداروشکر بیخیال میشه
خلاصه خیلی توکل کنید به خدا و حضرت زهرا واقعا کمکتون میکنن سینه های خودمم اون تایم تدریجی خیلی درد گرفت اما اینسری نه خداروشکر من شنیدم گفتن تخلیه نکنی بهتره اما بازم از دکترتون بپرسید سوالی هم داشتین درخدمتم