یه دل سیر برای شوهرم گریه کردم🥲🥺
در حالیکه هم می‌خندید هم جلوی کولر دراز کشیده بود دلداریم داد مثلا،گفت چشم رو هم بذاری میگذره....
حقیقتش خیلی دلم میخواست باردار شم ولی فکر نمیکردم این بار اینقدر سخت باشه،سر پسرم این موقع کل اتاقشو چیده بودم ولی الان هییییچ کاری نکردم.یه وقتایی پسرم لجبازی می‌کنه یا کلا باهام همکاری نمیکنه با خودم میگم وااااای دوباره باید این مراحل و طی کنم....نود و نه درصد دعواهای خودم و شوهرمم این سه سال سر بچه بوده.... امروز
با خودم گفتم کاش میشد برم یه جا هیچکس نباشه دو سه روز برای خودم باشم.پارسال این موقع ها چقدر شاد و پر انرژی بودم چقدر زندگیم رو روال بود.حتی دلم برای کارای خونه برای باشگاه برای بیرون رفتن تنگ شده😕از وقتی هم که دیابت بارداری گرفتم بدتر شدم چون همش دلم اون خوراکیها رو میخواد و نمیتونم بخورم🥺

زندگی همینه عزیزم آدم که بچه دار میشه زندگی سختر میشه ما صبورتر میشیم بخاطر بچه تغییر میکنیم دریت و حسابی نمیتونم به خودمون و زندگیمون برسیم همه چی سخت میشه از همون اول بچگی تا وقتی که بزرگ بشه و ازدواج کنه هم سخته ولی همین که شوهرمون درکمون کنن و کمکون کنن زندگی یکم آسونتر میشه ولی اگر شوهر کمک نکنه درک نکنه خیلی سخته

منم مثل شمام دیابت بارداری دارم
ولی خب چه میشه کزد عزیزم
بالاخره زایمان میکنیم و میخوریم🥹این روزای اخر برای همه سخته ولی تموم میشه🥹
بدون تنها نیستی و داری یک مسیر طبیعی رو طی میکنی یادت باشه ما مادریم🥹و خدا بهشت رو‌زیر‌پای‌ما قرار داده😘😘😘

من و دیابت بارداری با هم رفیق شدیم تا زودتر بگذره من از هفته ۱۰ بارداری درگیرشم
بارداری بدون خوردن بستنی بدون خوردن نوشیدنی شیرین و خنک بدون یه دل سیر میوه خوردن یا با ترس غذا خوردن تابستون و بدون خوردن شربت لیموی تازه و ....
ولی همش میگم میگذره

حالا چرا برا شوهرت گریه کردی

مامان پسرم از جون دل درکتون کردم گلم خیلی سخته 🥺🥺. منم سر بارداری پسرم خیلی خوشحال بودم ولی برا دخترم حال نداشتم برم عکس بارداری بندازم . الانم که به دنیا اومده به خدا گاها میگم منم آدمم قرار نیست چون مادر شدم همش من بچه رو نگه دارم .دیشب همسرم رفت خوابید به خدا دلم میخواست بگه من هستم بیا بیدارم کن بچه رو نگه دارم تو یکم بخوابی.

عزیزم منم اینجوری شدمافقط میگم کاش یجایی باشه من برم بمونم اونجاهیچکس ندونه من کجاهستم این روزهای خیلی سخت میگذره اصلاامیدی ب فرداندارم نمیدونم چرا

عزیزم این روزا میگذره و دوباره برمیگردی به زندگی قبلت
ما مامانا یکم تو این شرایط حساس میشیم خودت که دفعه دومه بارداریته صبور باش
به پسرت که سالمه و به تو دلیت فکر کن
و به همسرت که اینقدر فهمیده اس و همراهیت میکنه

وایسا چنان برات زود بگذره ک 😅

عزیزم پسرت چند سالشه

عزیزم بت فشار اومده حق داری بخاطر نینی کوچولوت ک شده صبرکن فقط چن هفته دیگه مونده قربونت

حق داری عزیزم❤

🥺🥺🥺عزیزم این روزا هم میگذره چیزی نمونده