بزاربقیشوحتما
خب😁😁بقیه اش
بقیشو بزار عزیزم
پارت پنجم:
همونجا یه لحظه شک کردم کیسه آب باشه ولی چون فقط در حدی بود که شرت و شلوارم خیس شده بود گفتم نه بابا
رفتم دستشویی دیدم همچنان ترشح خونی و یه ترشح های لزجی هم اضافه شده توش رگه های خون هست
بعد دستشویی که کردم احساس کردم هنوز ازم آب میریزه دستمال فشار دادم داخل سوراخ واژنم دیدم نه خشک که
شرت و شلوارکم شستم بیخیال شدم
یکم هم راه رفتم دوباره چک کردم دیدم نه خبری نیست
خلاصه رفتم دراز کشیدم تو جام همون لحظه شوهرم یه تکونی خورد بیدار شد رفتم طرفش بغلم گرفت گفت خوبی گفتم آره یهو دیدم زیرم دوباره خیس شد آروم بهش گفتم فکر کنم باید بریم بیمارستان یهو هول کرد بلند شد گفتم هول نشو اصلا یکم احساس آب ریزش دارم
ساعت نگاه کردم ۳ نصف شب بود
دختر عمم بیدار کردیم
اونا استرسی داشتن حاضر میشدن من ساحلیم پوشیده بودم جلو آینه خط چشمم درست میکردم و رژ لب میزدم 😂
بهشون گفتم چتونه چقدر هول کردید آروم بریم خونه من مدارک و ساک بردارم
خلاصه اونا رفتن ماشین ببرن دم در من هم قشنگ رفتم واسه خودم تو آشپزخونه چند تا دونه خرما خوردم و رفتم سوار ماشین شدم
اصلا احساس درد نداشتم هیچی ولی با خودم میگفتم هر لحظه امکان داره شروع بشه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.