سلام خوبین میشه کمکم کنید تو یه موضوعی من دوتا دختر دارم همسرم به شدت واسواس داره رو بچه هاش چندین بار دعوامون شده یا به لباسش گیر میده یا صورتش یا به موهاش سفت بستی موهاش شل بستی میاد تو چشاش صورتش چسبونه. لباسشون بو میده شاید روزی ده بار بیشتر هم عوض کنم اما حساسه
سرش داد نزن تو نامادری این بچه ها فردا چی میشن تو بهشون نمیرسی هزار دفعه اشک منو در آورده بخاطر بچه ها من چکار کنم با دعوا با چاخان با هرجور رفتار کردم بازم اذیت کردم
از دست گیر دادنش خسته شدم امشب یه تاپ دخترم داره رفتم گذاشتم پشت رخت خواب ها که تو اتاق شلوغ نباشه صدام زده تو باچه عقلی اینو اینجا گذاشتی میوفته رو بچه ها سرشون فلان میشه و...بردمش جا تاپ ها دادم گفتم نگا جاش قرصه ایقدر بهم گیر نده منم خسته شدم دیگه هر روز به ی چیزی گیر میدی
حتی وقتی میرم خونه مادرم تا جا که میرم نذاری بوسشون کنن اذیت نشن هواست باشه توروخدا بگین چکار کنم الآنم شام نخورد خابید قهر کرد
جدا از بقیه موضوعاتی که بحث داریم بچه ها هم بحث هر دیقمونه یه راهی پیش پام بذارین لطفاً و بگین چه پیامی بهش بدم بفهمه منم مادرم منم حواسم هست چون با حرف واینمیسته گوش نمی‌ده و قهر می‌کنه میگه در گوشم حرف نزن خستم میخام بخابم همیشه میگه

۱۰ پاسخ

من تا شوهرم در مورد بچها بهم تذکر میده میگه سختی که من بابت بارداری و تحمل زایمان و شیر دهی و شب نخوابیها کشیدم یک کدومشو تو حتی تو خوابم انجام ندادی پس اگه برای تو مهمن برای من حکم جونمو دارن اینقدر ادای بفکر بودن رو در نیار

عزیزم اصلآ اهمیت نده هیچ کس هیچ کس دلسوز تر از یه مادر واسه بچش نیست تو وظایف مادریتو انجام بده وقتی دیدی که گیر میده بهش بگو که کاسه داغ تر از آش نباش من مادرشونم به مادری کردن منم کاری نداشته باش ناراحتی خودت بفرما انجام بده تو هم پدرشونی منم توانم در همین حده بیشتر از این نمیتونم، قهرم که میکنه اصلآ نرو سراغش مردا رو نباید خیلی دور برشون باشی فکر میکنن چه خبره هر چی بی اهمیت تر باشی ببین چطور میاد سمتت

عزیزم همون طور که گفتی همسرتون وسواس داره و باید پیش روانپزشک بره

شوهرم اهل گیر دادن نیست
ولی اگه ی درصد بخواد صداش بالا بره بچه رو میزارم بغلش میگم ۱۰ بار من کردم ی بار شما بکن
شما هم باباشی

برو مشاوره عزیز دلم اون راهکار خوب که بهت میده هیچی ممکن وسواس بودن همسرت و با قرص یا مشاوره درمان کنه

حتماً از یه مشاوره کمک بگیر رفتارهای همسرت غیره طبیعیه کیه که بچه نداره اینقدر حساسیت حالا به جز شما به بچه آسیب میزنه

عزیزدلم بهترکاربره پیش یه مشاوره خانواده😘

والله نمیدونم این شوهرا چی میخوان.الان به همسرم گفتم بچه ها خیلی وقته بهداشت نرفتن خیلی وقته آزمایش ندادن.یه روز وقت بزار ببریم آزمایش و بهداشت.بلند شد جلو خواهرو مادرش چیکارم کرد.اصلا بگو مردا چیکار به کار زن و خونه و بچه دارن

ب شوهرت بگو هر کسی یه وظایفی داره. منم وظایف مادربودنم رو بلدم همونطور که همونطورکه تو وظیفه پدر بودنت رو بلدی پس گیرهای الکی نده چون منم با دوتا بچه سر و کله میزتم واقعا حوصله تو حرفات رو ندارم بجای کمک کردنته. اگه واقعا از پسش برمیایی تو بیا انجام بده تا من یاد بگیرم والا. مردا فقط بلدن بخورن. بکنن. بخابن. بدبخت ما زنا

دقیقاً شوهر منم الان بچه مریض و تب دار فقط میاد هی دست می نه میگه داغه تشنج نکنه کاش می‌رفتی خونه مامانت مریض بودی چه میدونم اصلا مواظب نیستی و هزار جور حرف دیوانم می‌کنه هرچی هم بگم نمیفهمه

سوال های مرتبط

مامان کیان مامان کیان ۳ سالگی
خانما نظر بدید بچم ۳ سالشه ماشاالله از وقتی دنیا اومد اذیت زیاد داشت ماشاالله از دوسالگی که خیلی فضولی میکنه ۱ دیقه نمیشه همش میاد از یه جا میده بالا هرچی بهش میگم نمیفهمم لج میکنه ظرف میخوام بشورم که میاد تا موقع ظرف بشوری کل آشپزخونه به هم می ریزه بعد من میترسونمش که تنها میره اتاق میره بالای کمد اما میگم دزد ببرش یا هیولا زنبور میترسع بر میگرده چون دیگه واقعا نا ندارم دیگه دنبالش برم بعد خیلی مهربون و ساده ست بچه های و اصلا نمی زنه از یه چیزی زود میترسه بعد زرنگ ماشاالله حرف خوب میزنه فقط با بچه ها بازی میکنه زرنگ نیست که چی خوبه چی بده می ریم اصلا در حیاط باید دنبالش بدی میاد های تو خط که ماشین بعضی وقتا رد میشه هرچی میگم بیا جای خودمون نمیاد میده جای بچه میترسم ماشین خدا نخاسته بیاد اینم هوایش نباشه دیگه انقد رفتم آوردمش باز رفت که پاش به چادرم گیر کرد خرد زمین منم جای همسایه هامون گرفتم زدمش گفتم بمیری بشین گمشو اونم خجالت کشید بچم الهی بمیرم و گریه کرد داریم ۲تا بچه داره بخدا میاد در حیاط میشینه بچه هاش انقد زرنگ هر وقت گرسنه باشن میدن خونه ها ی عمه هاش میگن غذا میخوایم سیر میشن میان بیرون اصلا یه بارم پا نمیشه مامانشم همونجاست خونش صب میاد تا شب خونه ی مامان شه بعد میرع اون طرف روستا خونه ی خودش اصلا جوش نمی زنه که بچش گشنه یا خوابش میاد حالا من از بس جوش زدم پیر شدم بخدا ... الانم جاریم دوباره حاملس منم حاملم حالا چیکار کنم بچه یکم آروم شه یکم زرنگ باشه این اگه گشنه باشه به هیچ کس نمیگه گشنمه