۱۰ پاسخ

کلا بچه های این دوره زمونه خیلی باهوشن نسبت به قدیم و اگه بخوای جلوشونو بگیری به خاطر دیگران و حرفاشون بهشون ظلم کردیم قدیمیا فکر میکنن بچه های الانم مث اونموقع باید باشن که هیچی حالشون نبود
الان دنیا تغییر کرده افکار اینا نه

بچه های باهوش شیطونن اصلا خودتو اذیت نکن و هرچی میگن بگو چون خیلی باهوشه از هوش زیاد دنبال کشف اطرافشه دائم ازش تعریف کن نزار با حرفاشون آزارت بدن
دختر داداش منم خیلی شیطونه به نسبت هم سالاش اون ۱۸ ماهشه ولی به شدت باهوشه

پسر من تا حدود دوسال خیلییی بد حرف میزد،از بچه ۱۵ماه انتظار دارن تصنیفای شجریان بخونه؟؟

توقع داره براش مثل آدم بزرگ حرف بزنه بچه تواین سن کنجکاوی میکنه دوست داره به همه ی وسایل دست بزنه اون خودش مشکل داره نه بچه شما

چقد بی ملاحضه تو الان نوزاد داری و بعبارتی هنو زاچی نباید رو روانت راه برن.....پسرمنم خیییلی شیطونه و ب وسایل خونه بیشتر علاقه داره ولی هرکی هرچی گفته من در جواب فقط گفتم بچم ناشکر نیس هرچی رسید دستش بازی میکنه..ولشون کن بی عقلن دیگه

من برادرزاده ام تادوسال حتی یه کلمه حرف نزدتایک سال وهشت ماه حتی چهاردست وپانرفت بعدازاون یک دفعه راه افتادیک دفعه حرف میزدماشاءالله العاکلاس هفت هست کسی حریفش نمیشه قدوحیکلش وزبونش بزاربگن اصلاتوجه نکن حرف دیگران مهم خودت هستی وبچه هات

تخم مرغ بلدرچين چین بده سریع به صحبت میاد یکی از فامیلا بچش 5 ساله بود تو تکلم ضعیف ب. د خورد به صحبت اومد

بچه تا خراب نکنه بعدا نمیتونه بسازه
اینکه با وسایل ور میرهو خراب میکنه نشانه خلاقیت بالاشه

تو این سن خیلی زوده برای حرف زدن
پسر من ۲ سال و ۳ ماهش بود که حرف زد

یا وقتی لج می‌کنه چیزی میخواد بهش توجه نکنی سرشو میزنه به زمین خودشو میزنه
بنظرتون مشکلی هس؟🥲

سوال های مرتبط

مامان پسرم👶🏻 مامان پسرم👶🏻 ۱۰ ماهگی
حس میکنم آستانه تحملم خیلی کم شد
هروقت که من این بچه رو بردم خونه مادرشوهرم اینا
رفتارهای مزخرفی از خودشون نشون میدن که ادم رغبت نمیکنه باز اونجا بره حس میکنم فقط میخوان ادمو حرف بیارن مثلا بهشون میگم بچه کوچیکه نباید بوسش کنید باز پدرشوهرم تو چشمم نگا میکنه بچه رو بوس میکنه میگه من فرق میکنم تو بچتو بوس نکن که مریض نشه یا میگه بزار بچه بزرگ تر بشه از دستت میگیرمش دیگه عمرا بزارم بچتو ببینی من کلا فقط نگاش میکنم لبخند میزنم اصلا حوصلشو ندارم یا هروقت میخوام به بچه شیر بدم میگه چرا میری تو اتاق اون سری داشت به شوهرم میگفت این چه اخلاقیه این داره چرا همینجا پیش ما به بچش شیر نمیده که چی میره یه اتاق دیگه هرچی میگم من سختمه خوشم نمیاد و اینطوری راحت ترم انگار نمیفهمه تازه میرم تو اتاق مادرشوهرمم میاد پشت سرم و تا لحظه اخر تو حلق من میشینه یا بچه رو از تو اغوشش در میارن تمام تنش درد میگیره گردن بچم شله هنوز هرچی میگم با اغوشش بردارید میگه اونجوری مزه نمیده بهمون اون سری مادرشوهرم برگشته به شوهرم میگه مگه بچتون تحفس که تو زنت اینطوری میکنید😐بخدا بخوام از کاراشون بگم زمان کم میارم اینقدر که رو اعصابن
بنظر شما من حساسم؟یا مشکل از منه؟
مامان حلما خانوم💗 مامان حلما خانوم💗 ۱۲ ماهگی
خیلی عصابم خورده واقعا
بچه رو شیر میدم میگیرم بغلم‌اروغشو بگیرم دختر منم دیر اروغ میزنه ۲۰ دیقه نگه نیدارم حالا یکسره هم نمیزنم پشتش هر چند دیقه یبار میزنم زیادم اذیت نشه هی بزنم پشتش
مادرشوهرم میگه انقد بچه رو بغل نکن خوابیده بزارش زمین بغلی میشه
ینی عصابمو واقعا خورد میکنه با حرفاش دلم میخواد سرمو بکوبم ب دیوار
میگم دارم اروغشو میگیرم میگه نمیزنی پشتش اروغ نمیزنه گفتم چرا میزنه
اصلا نمیدونم چرا اینجوریه به هرکاری ک میکنم باید نظر بده
بعد من یچی میگم بدش میاد
بچه خواهرشوهرم سه سالشه میان اینجا همش میاد بچه رو انگولک میکنه منم میترسم بچه رو اذیت کمه اونم بچس دگ حالیش نیست ک یهو بزنه تو سر بچه یا هرچیز دگ چیکار کنم
بغل مادرشوهرم بودنی هیچی نمیگه میاد به بچه دست میزنه بغل من بودنی من یکم اینور اونور میکنم بچه رو ک دستش نرسه مادرشوهرم بدش میاد
داشتم بچه رو بلند میکردم یدفع پتوشو محکم کشید کمر بچه داشت از پشت خم میشد مادرشوهرم میگه وای ببین چیشد حالا پتوشو کشید دگ چیشد مگه واقعا رد دادم دگ نمیدونم چیکار کنم
حالا پشر خواهرشوهرمم بچه ارومی نیست خیلی اذیت میکنه شر و شیطونه بچه بزرگتر از خودشو میزنه بعد من چجوری استرس نگیرم وقتی میاد سمت بچه من