۱۲ پاسخ

همه مثل هم نیستن
و با جیغ کشیدن نفس کم میاری ،اگر جیغ نزنی و تنفستو خوب انجام بدی خیلی زایمانت راحتتر میشه
و درسته ک آستانه درد هرکس فرق داره
ولی واقعا خیلی تاثیر داره ک با امادگی بری واسه زایمان طبیعی و دردت خیلی کمتر میشه

من بچه دووممه اولی رو طبیعی آوردم نمیگم درد نداشت چرا دو ساعت آخر واقعا درد زیادی داشتم ولی جیغ جیغ نمیکردم ۸ نفر بودیم اونا هم زیاد سر و صدا نمیکردن کلا دخترهای خوبی بودیم همون شب زاییدن

بعضی ها عوض اینکه درست نفس بکشن به خودشون و بچه کمک‌کنن برای زودتر راحت تر شدن ترجیح میدن جیغ بزنن سرو صدا کنن

من خودم ماما همراه داشتم با کمک اون درد هام کم شد و موقع زایمان هم درد های زیادی نداشتم بخدا
چون همش ب بعد زایمان فک مکردم ک بچم ب دنیا بیاد 😁

من ک بچه دومم دردم کمتر بود همش نیم ساعت درد کشیدم ولی سر دختر بزرگم ۸ ساعت درد وحشتناکی کشیدم خدا کمکت کنه راحت زایمان کنی

حتما اپیدورال بگیر

اخی گلم چقد ترسیدی ایشالا خداکمکت کنه بسلامتی زایمان کنی

کاش ماما همراه بگیری عزیزم و اپیدورال
،،،
بدنها متفاوته هر کسی یه توانایی داره

نه عزیزم من فقط یکم گریه کردم از درد
خیلی دردا کمه
بی دردی ک استفاده میکنی هیچی حس نمیکنی
اخرشم ک بچه به دنیا میاد تمومه و همه دردا یادت میره

منکه درد نداشتم اصلا مردم تا به دنیا اومد دهانه رحمم به زور آمپول شده بود ۱۰ سانت ولی دردم نمی‌گرفت زور بزنم بچه بیاد
اونقدر زور زدم تا بلاخره اومد
خدا کنه دردت بگیره عزیزم بدونی چه موقع زور بزنی بچه راحت به دنیا میاد❤️❤️❤️

همه مثل هم نیستن گلم
شاید باورت نشه من دلم میخواد دوباره برگردم به روز زایمانم، انقدر لذت بخش بود تجربه اش و آرامش بعدش که حد نداره


تو تایپکام تجربه‌مو گذاشتم

واقعا آدم از درد اون لحظه نمیدونه چیکار کنه

سوال های مرتبط

مامان امیرعباس مامان امیرعباس ۱۱ ماهگی
پارت6:
میتونم یا نمیتونم.لباس ک تنم بود ی خانومی بود خیلی درد داشت همش ماما هارگ صدا میزد میگفت تورو خدا کمکم کنین واقعا درکش نمیکردم ک چرااین همه داد میزنه چون درد زایمان داشتو طبیعی هم بود..کل زایشگاه فقط از اون صدای خانومه بود براش دعا میکردمو میگفتم خداکنه زایمان خوبی داشته باشه. رفتیم تو ی اتاقی ک ی نفر دیگه ک کنارم بود اون سزارینی بود همس میگفتم خوشبخالش دلیل سزارینشم این بود ک رحمش دو شاخه ایی بود.
من همچنان درد داشتمو اب کیسه همراه باخون میومد..مامانم وسایل اورده بود باهم چایی خوردیم گفتیم خندیدیم صحبت کردیم همش کمکم میکرد قوت قلبم بود خیلی خیلی بهم روحیه میداد..
یکی دوساعتی گذشت ک دکترم اومد سلامو احوال پرسی کردیم گفت میخوام معاینت کنم گفتم فقط یواش گفت باشه.. معاینم کرد خیلیییییی درد داشت صدام دیگ در اومد ب ماماعه گفت اینک ابریزش نداره کلا کیسش پاره شده دستم قشنگ مبخوره ب سر بچه..
خیلی خوشحال سدم چون بچمم پایین بود گفتم خداروشکر پس زایمان راحتی دارم... قبلش ی ماماعه مهربون ک خیلیم شوخ بود اومد اطلاعات بچه و خودم و گرفت.. دکتر رفتو کارش تموم شد قرار شد بفرستنم سونگ گرافی..
مامان هانا مامان هانا ۲ ماهگی
تجربه زایمان و بارداری
پارت نهم
یه خانومه اونجا بود گف نه ممکنه دکتر دیر برسه فک کنم منظورش این بود ممکنه تا دکتر بیاد من زایمان کنم البته سر بچه اصلا وارد لگن نشده بود،یهو گفتن دکتر اومد و من رفتم رو تخت برا آمپول بیحسی آقاهه گفت یکم درد داره ولی تکون نخور من اینقد درد کشیده بود ک وقتی زد اصلا درد نداشت فقط کم کم داشت گرم میشد گفتم اخیش دستتون درد نکنه راحت شدم😂 دیگه دراز کشیدم ک کارشونو شروع کنن آقایی ک بیحسی زد گفت ببین حس می‌کنی ولی درد نداری ولی منکه چیزی حس نکردم هی منتظر بودم حس کنم شکممو برش میدن ولی اصلا نفهمیدم فقط تکونم میدادن دیگه اینجا دردام تموم شده بودفقط یه خورده سمت شونه ی چپم درد گرفته بوده داشتم فک میکردم ممکنه الان بمیرم ینی؟😂دیگه بین همین فکرا بود ک صدای گریه ی دخترم اومد😍
صدای پرستارا میومد میگفتن ماشاالله برا خودش یه با مردیه🤭 بعد از چند دقیقه دخترمو آوردن ک ببینم چه لحظه ی قشنگی بود🥺😍لپشو آوردن جلو بوسیدمش و دوباره بردن بعد از ۲۰دیقه اینا بود کار دکتر تموم شد و منو بردن ریکاوری اونجا پرستار اومد شکممو فشار داد و گفت اوه و بدو بدو رفت اونجا هم من خودمو خیس کردم گفتم ینی چی شده نکنه دارم میمیرم🥴😂با قرص برگشت یه قرصی داد بهم گفت بذار زیر زبونت باز بشه اونکه تموم شد لرزیدنم شروع شد هرکاری میکردم نمی‌تونستم جلوشو بگیرم ک ازش پرسیدم چرا لرز دارم گف عوارض قرصاس بعد شونه سمت چپمم درد داشت نمیدونم چرا ک بهشون گفتم تو سرمم یه چیزی خالی کردن خلاصه دوباره شکممو فشار داد و به پرستارا گف منو نبرن بخش اونجا واقعا ترسیده بودم جرعت نداشتم بپرسم برا چی اصلا نمیدونم چقد اونجا بودم ک دوباره اومد شکممو فشار داد اون موقع گف میتونن ببرنم همچنانم من رو ویبره بودم میلرزیدم🫠