وقتی شیر میخوره یه جوری توی چهره م زل میزنه و اعضای صورتمو بررسی میکنه که حس میکنم زیبا ترین ادم روی زمینم.

نگاهش پر از عشق و‌انرژیه منو تبدیل به آدمی کرده که نبودم…

با اینکه شب‌ها چندین بار بیدار میشم
با اینکه روزام اینقدر پر از درگیریه که گاهی یادم میره حتی آب بخورم
با اینکه کولیک داره و نق و غر‌هاش زیاده

اما منو تبدیل به ادمی کرده که نبودم …

منو تبدیل به زنی کرده که شاید نمیدونستم هستم
نمیدونستم اینقدر میتونم صبور باشم
نمیدونستم اینقدر میتونم مهربون باشم
نمیدونستم اینقدر میتونم مقاوم باشم

حتی اگه از خستگی گاهی گریه میکنم…
حتی اگه از بیخوابی چشمام گود افتاده …
حتی اگه نتونم مثل گذشته برای خودم وقت بذارم…
حتی اگه مسئولیت هام چندین برابر شده …

من حالا زندگی رو حتی بیشتر از قبل دوست دارم

چون عاشق دیدن و بزرگ شدن پسری هستم که ماه ها توی دلم بود
چون حتی خستگی‌ها شم دوست دارم
چون همین الان که دارم مینویسم کمرم از درد میسوزه ولی وقتی توی بغلمه عشق میکنم


شاید تعداد سفر هایی که میرفتم کم شده اما سفر من تو دنیای مادری تجربه ی قشنگیه
سفری رو شروع کردم که باید ازش بیشترین لذت رو ببرم .

شاید مثل قبل با پدرش لحظه های دونفره نداریم اما حالا ما خونواده ی سه نفره‌ایم که قراره با بچمون از اول بچگی کنیم .

دنیای مادری دنیای قشنگیه
اما سخت …
خودت برای خودت قشنگش کن
با وجود درد هایی که توی جسمت هست
با وجود اشکی که توی چشماته
با وجود خستگی هایی که داری♥️

«هما»

۳۵ پاسخ

بچه ها مارو خدا میبینن
ما تنها پناه شونیم
براشون زیباترینیم
مادر بودن خیلی قشنگه

آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند
دلنوشته ات هم مثل خودت زیباست بانو......

چقدر قشنگ و دلنشنین نوشتی😢 چقدر حرفای دل یه مادر خوب و مهربونه.. از وقتی دخترم بدنیا اومده بهیچ وجه راحت نبودم، امروز بعد از تقریبا ۴۰, روز تونستم برم آرایشگاه ابروهامو درست کنم. خواب و خوراک خوبی ندارم، فقط ۱۰ روز کمکی داشتم و بعد از اون خودم بودم و خودم.. هیچ وقت هییییییچوقت تصور نمیکردم انقدر صبور و زبر و زرنگ بتونم باشم.. گاهی اوقات از شدت خستگی بقول شما کمرم تیر میکشه،اما همین که برام میخنده انگار دنیا رو بهم دادن😭❤️..
نگرانترین و خسته ترین و در عین حال عاشقترین آدم دنیام.. فکرشو نمیکردم اینهمه قوی باشم . دقیقا عین شما الان زندگیو بیشتر دوس دارم ،الان دوس دارم از هرلحاظ بهتر باشم. در کمال ناباوری ،منه بی اعصاب بی حوصله نمیدونم چرا انقدر مهربون و صبور شدم، شوهرم بهم میگه حتی تصورشم نمیکردم انقدر رفتارت با متانت و صبورانه باشه برای بچمون(چون من بچه دوس نداشتم )
خیلی دوسش دارم خیلی زیاد😢
متنت خیلی دلنشنین بود ❤️

یک چیزی بگم منو آروم کن رادوین خیلی گریه میکرد از یک ماهگی جوریکه صدا گریه اش خونه همسایه میرفت نمیتونستم تا در حیاط برم از بس جیغ میزد گریه میکرد واقعا تو این دوماه پدرم در اومده از بس به فکر رادوین بودم نه مکمل هامو خوردم نه به خودم رسیدم به قول شما آب هم نمیتونستم بخورم واقعا اذیت شدم الان اصلا اعصاب ندارم گریه هاش کمتر شده نسبت به قبل ولی در طول روز خیلی نق نق میکنه و حتما تو ننو و با صدای سشوار میخوابه سرم درد میکنه دیگه گاهی نمیکشم و باهاش سرد برخورد میکنم خودم عذاب وجدان میگیرم بعدش گریه میکنه چرا باهاش بد رفتاری کردم ولی دست خودم نیست نمیدونم چیکار کنم😭😭

چقد قشنگ 😍

🥰🥰🥰🥰

میشه صحبت های که دکترت در مورد آمپول فشار بهت زده رو بگی 🥲🥲🥲

اسم پسرت رو چی گذاشتی؟؟؟
مبارکت باشه❤

چه زیبا نوشتی🫠🥺❤️

عزیزم یه سوالی شیر خودتو کلا به بچت میدی؟

وای منم میخوام
کاش زودتر اینروزا بگذرن و زودتر به دنیا بیاد و بتونم بغل بگیرمش🥲

فوق‌العاده زیبا خستگی و بی خوابی هام در رفت ممنون از دست نوشته زیبا 👍💐💐

سلام دوستی منو قبول میکنی؟؟

چه متن زیبایی هما خانم عزیز
مخصوصا اشک تو چشم من که هر لحظه نگاهش میکنم چشام پراز اشک میشه

چ قشنگ نوشتی 🥲

خیلی زیبا بود♥🌹

چقدر قشنگ نوشتی همای نازنین، حرف دل همه ی ماماناست😍😍😍

چه قشنگ ... با بچه بچگی کنی...

❤️❤️❤️

چه زیبا نوشتی هماجان
اما من تاحالا انقدر مستاصل نبودم تو زندگیم.. وقتی دخترم گریه میکنه و من میدونم خوابش میاد میخواد بخوابه ولی نمیتونه نمیدونم چیکار باید بکنم دلم میخواد گریه کنم احساس میکنم مادر بدی ام ناتوانم خسته ام انقدر راه رفتم پشت پاهام درد میکنه انگار یه عالمه پشت پا زدم تو باشگاه..واقعا اگه موقعی ک خوابش میومد راحت می‌خوابید من هیچ غمی نداشتم نه از بیخوابی نه از گرسنگی در نمیرم ولی اینکه نمیدونم چ کنم منو آزار میده...

اره دقیقا تو چشماش امید داشتن و میبینم

منم همینطور همای عزیزم 🥹♥️

عزیزم چقدر قشنگ نوشتی🥺🥰❤️
دلم آب شد😊😁
برام دعا کن هماجون قشنگ، تو قطعا یکی از بهترین مادرهای دنیایی

آييي🥹🥹 خيلي قشنگ بود بغضم گرفت❤️❤️🫶

ای جانمممم چقدر عشق کردم با متنت همای خوش ذوق😍🌱❤️

با عرق کاسنی وپنبه صورتشو بشور

اسم دختر شیک چی پیشنهاد میدین ‌
کایرا یا نیلا چطوره؟

🫶🏻😍ای جان خدا حفظش کنه عزیزم برات

عزیزم🥺 همش حقیقت محض بود
خدا حفظ کنه فرشته‌تو

عزیزم میتونم این متن رو بزارم تو صفحم؟
خیلی قشنگ و زیباس

دقیقا من میگم بزرگم بشه اینجور نگام مکنه 😄😍

😭😭🥺🥺🥺😍😍😍❤

چه زیبا
میگما هما جون دخترمن یه خورده صورتش جوش زده چیکار کنم؟
بخاطر گرمی و کاچی که میخورم ؟

خیلی قشنگ نوشتی عزیزم دیقا حس حال این روزای منم همینه درسته سخته ولی شیرینه و مطعنم دلم برای این روزای سخت خیلی تنگ میشه🥺💞

چه قشنگ ❤😊
موفق باشی عزیزم

سوال های مرتبط

مامان هانیا🌱 مامان هانیا🌱 ۸ ماهگی
بالاخره وقت شد ..
یکماهگی با همه شیرینی ها و هیجان و تازگی که داشت سخت گذشت ، وقتی از زهرای صبور کلمه " سخت " رو می‌شنوید، توی ذهن تون " خیلی خیلی سخت" تصور کنید ..
من فکر میکنم اکثر مادرا تمایل دارن سختی های این روزها رو سانسور کنند، نمیدونم ! شاید با گذشت زمان اونقدرا بچه شیرین میشه که همه این سختی ها از یادشون میره یا شاید هم کلیشه های موجود برای حس مادرانگی باعث میشه عذاب وجدان بگیرند اگه بیان و بگن که آره منم خسته میشدم، منم کلافه میشدم ، منم یه روزایی اشکم درمیومد، منم شبا نمیخوابیدم شاید حتی پشیمون میشدم ...
اما من بدون سانسور میگم بچه داری مصیبت😅.. اینطور بگم ۲۴ ساعته بدون اینکه بدونی کی سوت پایان کار رو می‌زنند باید ادامه بدی .. اصلا انگار افتادی توی یه لوپی که نمیتونی خارج شی.. شیر دادن.. تعویض پوشک ... گریه... ... دل پیچه ...خواب ... و دوباره تکرار و تکرار اینا و یه جایی دلت میخواد فقط یک روز راحت ، بی دغدغه ببخوابی و مال خودت باشی ...
اما همه این "خیلی سخت ها" یه کفه ترازو
عطر تنش، نگاهش، معصومیت چهره ش، لطافت پوستش و عشق ناب مادری کفه دیگه ترازو رو به حدی سنگین میکنه که دیری نمی‌پاید که تو هم به جمع کسانی اضافه میشی که میگن بچه شیرینی زندگی و این جمله صادقانه ترین حرف دنیاست .. " بچه شیرینی زندگیه"💕
مامان جوجه کوشولوی قشنگممم😍😍👶🏻 مامان جوجه کوشولوی قشنگممم😍😍👶🏻 ۳ ماهگی