بالاخره وقت شد ..
یکماهگی با همه شیرینی ها و هیجان و تازگی که داشت سخت گذشت ، وقتی از زهرای صبور کلمه " سخت " رو می‌شنوید، توی ذهن تون " خیلی خیلی سخت" تصور کنید ..
من فکر میکنم اکثر مادرا تمایل دارن سختی های این روزها رو سانسور کنند، نمیدونم ! شاید با گذشت زمان اونقدرا بچه شیرین میشه که همه این سختی ها از یادشون میره یا شاید هم کلیشه های موجود برای حس مادرانگی باعث میشه عذاب وجدان بگیرند اگه بیان و بگن که آره منم خسته میشدم، منم کلافه میشدم ، منم یه روزایی اشکم درمیومد، منم شبا نمیخوابیدم شاید حتی پشیمون میشدم ...
اما من بدون سانسور میگم بچه داری مصیبت😅.. اینطور بگم ۲۴ ساعته بدون اینکه بدونی کی سوت پایان کار رو می‌زنند باید ادامه بدی .. اصلا انگار افتادی توی یه لوپی که نمیتونی خارج شی.. شیر دادن.. تعویض پوشک ... گریه... ... دل پیچه ...خواب ... و دوباره تکرار و تکرار اینا و یه جایی دلت میخواد فقط یک روز راحت ، بی دغدغه ببخوابی و مال خودت باشی ...
اما همه این "خیلی سخت ها" یه کفه ترازو
عطر تنش، نگاهش، معصومیت چهره ش، لطافت پوستش و عشق ناب مادری کفه دیگه ترازو رو به حدی سنگین میکنه که دیری نمی‌پاید که تو هم به جمع کسانی اضافه میشی که میگن بچه شیرینی زندگی و این جمله صادقانه ترین حرف دنیاست .. " بچه شیرینی زندگیه"💕

تصویر
۷ پاسخ

هیچکس از اون سختی تا حالا نگفته منم نمیگمچون خیلی کوتاه بود در مقابل یک عمر و ابدیتی که باهاش دارم اصلا به چشم نمیاد فقط باعث شد قدر مادرم و همه مادرها بیشتر بدونم

برای منم خیلی خیلی خیلی سخت گذشت به حدی که دلم میخواست یه جا ثبت کنم وهیچوقت یادم نره چقدر ررررررسخت گذشت.ولی بازهم هزاران بارشکر.ازخدامیخوام صبربهم بده.
وچقدر زیبا گفتی.مادربودن سخت ترین کاردنیاست.

ای جانم 😍خدا حفظش کنه برات عزیزم ❤️
دقیقا خیلی سخته ولی شیرینی های خودشم داره🤗

خدا حفظشون کنه همه ی فسقلیامونو ان شاءالله

چقدر متن قشنگی نوشتی عزیزم😍😍😍
واقعا بچه داری خییییلی سخته. اما شیرینی ش کل سختی هارو از یاد آدم میبره.
الهی خدا دخترتو برات نگه داره.خوشبختی و موفقیتشو ببینی🩷

چه ایده قشنگی

قابل توجه مامانای خوش ذوق گروه مون💎

🍄اگه کوچولتون تازه بدنیا اومده ودوست دارین هرماه عکسهای ماهگرد ازکوچولوتون داشته باشین😍

🍄اگر دندون در آورده و دوست دارین عکسشو باتم دندونی داشته باشین

🍄اگرتولدشه ومیخاین از سالروز تولدش عکسهای زیبا داشته باشین و...

نمیخادکلی هزینه لباس وآتلیه و برو بیا داشته باشی 😇

از طریق پی وی
و کمترین هزینه وبهترین کیفیت یک عکس آتلیه ای داشته باشین

مقالات مرتبط

خانه داری کارمندی
آیا خانه داری کارمندی سخت است؟
خانه داری و بچه داری
آیا خانه داری و بچه داری با هم جور در می‌آید؟
غذا دادن به نوزاد از کی شروع میشه
غذا دادن به نوزاد از کی شروع میشه ؟
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن

سوال های مرتبط

مامان دلارام مامان دلارام ۲ ماهگی
به وقت چهل و یک روزگی 🤍این حس و حال خوب رو برای همه زنان دنیا آررو میکنم ، درسته مادر شدن سخت ترین کار دنیاست چهل روز بی خوابی و درد و سختی های مادرانگی اما این سختی ها یه قدری شیرینه که تمام اون سختی ها رو خنثی می‌کنه ؛من به خودم افتخار میکنم که این چهل روز زیبا رو با همه بالا و پایینش پشت سر گذاشتم و شیرینی زندگیم رو چند برابر کردم 😍
مامان پاشا💙 مامان پاشا💙 ۲ ماهگی
قبل حاملگی فک میکردم حاملگی سخت بعد تو حاملگی فک میکردم زایمان سخت ترین کاره و الان فک میکنم و ترس دارم که بچه داری تنها بشم سخت ترین کار
امشب بعد ۱۴شب خونه مامانم موندن و کمک کردن به من میخوام برم خونه میدونم قرار یکی دوشب اول اذیت بشم ولی از پس این بر میام مطمئنم خدا اصلا وقتی مادر میشی یه چیزایی ت وجودت میزاره ک فکرش نمیکنی
همه چیز بچه میفهمی انگار خودتی ولی نسخه کوچلو تو دوتا جسم تو یک روح ولی بعضی موقع ها آدم کم میاره ولی به یه لبخندش میرزه و جون دوباره میگیره ادم و دوباره ادامه میده
اینم بمونه به یادگار ۱۴۰۳/۷/۱۵
یه روزی به همه اینا نگاه میکنیم خاطر میشه مثل زمان حاملگی که با تمام سختی ها آسترس ها و شیرینی هاش گذشت و الان ۱۴روز که پسرم کنارهم خدایا شکرت 🥹
ایشالله که همه خانمها ک تو اقدام هستند حامله باشند
و کسایی که حامله هستند این راه به خوبی و خوشی تموم کند
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان حُ🌿سنا🌸 مامان حُ🌿سنا🌸 ۳ ماهگی
بالاخره ، حسنای منم دوماهش شد😍🤭🐣
این دوماه پر از چالش سخت واسه من و دخملی بود 🥺
اما با همه سختیش گذشت ❤
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان رادمهر مامان رادمهر ۷ ماهگی
عاشق پسرمم یه لحظه نباشه واقعا منم نیستم...اما احساس میکنم همه میگن شیرینی بچه داری بیشتر از سختی هاش هست اشتباهه...
سختی هاش مخصوصا برا کسی که تنهاست و کمکی نداره وحشتناکه...
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 ۱۰ ماهگی
اینو میخام بنویسم واسه اونایی که هنوز نینی شون یکماهه نشده و گاه و بیگاه گریشون میگیره و خیلی روزای سخت بچه داری رو میگذرونن و گاها شاید حتی بگن چرا بچه دار شدم این حجم از مسیولیت رو چطور قبول کنم حتی شاید گاهی بترسن با نی نی تنها باشن که چجوری از پسش بر بیان
میخام بگم مامانی این حال و هوا بعد یکماه از بین میره بعد از یکماه ب خودت میای میبینی اون فسقلی که توی خونه دراز کشیده و خوابیده و باید تند تند کاراتو بکنی دلت غش میکنه براش میخام بدونی صبور باشی ماه اول بچه داری خیلی سخته تطبیق دادن با شرایط جدید زمان میخاد و اینکه نی نی بعد یکماه یکم ب رنگ و رو میاد کیف میکنی میبینیش وقتی کوچیکه اصن ی جوریه ارتباط باهاش سخته
صبور باش بذار یکماه رد بشه بعد حس و حالت عوض میشه قول میدم
نه انیکه بعد یکماه خسته نشیااا چرا میشی اما با خودت میگی ارزششو داره🫀
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آیدا و هانا 🩷 مامان آیدا و هانا 🩷 ۳ ماهگی
یعنی هر کی میگه پستونک برای بچه خوب نیس و بعد گرفتنش سخته ، سخت در اشتباه 🙃
منم میگم شاید گرفتنش سخت باشه ولی به آرامشی که بچه داره میارزه واقعا، دختر من از درد جای واکسن ۳۰ دقیقه تمام گریه کرد ،قنداقشم کردن ولی خیلی تاثیر نداشته با تنها چیزی که آروم شد فقط پستونک 🥺
کلا قبلا هم که دل درد داشت پستونک که بهش میدادم آروم میشد .
میخوام بگم اگر خودتون دوست دارید اجباری توش نیس ولی به بچه هاتون پستونک رو بدید اگر میگیرن ، واقعا خیلی آرامش دهنده اس برا بچه ها . اصلا به حرفای دیگران توجه نکنید که چی میگن به فکر بجه هاتون باشید
مشاهده ۲۱ پاسخ دیگر
مامان آراد مامان آراد ۷ ماهگی
عکس یک ماهگی پسرم 💙💙
با اینکه خیلی سخت گذشت ولی خیلی شیرین بود
امیدوارم همه این لحظه رو امتحان کنن🥹
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان مامان گل پسرام مامان مامان گل پسرام ۱ سالگی
مامانا یه چیزی بگم برا اونایی که بهشون سخت میگذره کولیک رفلاکس بی قراری وشیر نخوردن بچه عزابشون میده پارسال همین موقع گل پسره من یک ماه وبیست ودوروز ش بود البته یه پسره دیگه دارم اونم پارسال سه سالش بود خیلی اذیت میشدم تنها چیزی که آرومم می‌کرد این بودکه میگفتم اینم میگذره پسر کوچیکم کولیک داشت رفلاکس داشت فقط گریه میکرد شیر وتوبیداری نمی‌خورد میگفتم خدا سالی دیگه این موقع رو میبینم بخدا یه چشم به هم زدن یک سال وچن. ماه گذشت بچه ها بزرگ شدن میخوام اینو بگم ازشون لذت ببرین اینا میگذرن بعدا براتون حسرت میشه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ANIYA🧚‍♀️ مامان ANIYA🧚‍♀️ ۳ ماهگی
مامان گلی ها
یه شربتی که سیستم ایمنی بچه رو قوی کنه معرفی کنید
پسرم ۸ سالشه ،مدرسه ها که شروع بشه دوباره این ویروس ها هم شروع میشن
چون نوزاد داریم توی خونه ، برامون سخت میخواد بشه
یه شربتی بشه که کمتر سرما بخورن بچه ها
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان محمد طاها مامان محمد طاها ۶ ماهگی
مامانا من پسرم خیلی سخت آروغ میزنه همه جور روشی هم امتحان کردم به سختی شاید یکی بزنه ،میشه تجربه هاتون رو بگین اونتیی که بچه شون سخت اروغ میرنه ،بخدا برام کابوس شده ، کلافه میشم خودشم اذیت میشه، بخاطر رفلاکسش هست ولی میخوام اگر تجربه ای دارید بگین
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آرتین 💙 مامان آرتین 💙 ۶ ماهگی
سلام خانومای که حامله هستین
موقع حامله گی تایپیک خانومای که تازه زایمان کردن میخوندم میگفتن از حامله بودن کرده بچه داری سختره وایی شب بیداری داری گرفتار میشی .....من میگفتم چقدر سخت حسی عجیبی بهم دست میداد میترسیدم من میگم شما نترسید بچه داری هر چقدرم سخت باشه بازم شرین است موقع نگاهش میکنی هنه سختی ها یادت میره فقط دلت به لگد های توی شکم تنگ میشه🤗
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان لی لیوم مامان لی لیوم ۱۰ ماهگی
بچه ها پسر من دو ماهشه تو خواب خیلی دستاشو به صورتش میزنه و پاهاشو جمع میکنه گریه نمیکنه ولی انقد. این کار رو تکرار میکنه که بیدار میشه خودش دوباره میخوابه آیا اینا علائم کولیکه؟؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان Nikan🧸🩵 مامان Nikan🧸🩵 ۸ ماهگی
خانوما چرا شیر انقدر به سختی از سر شبشه های اونت خارج میشه؟حس میکنم بچه خسته میشه از خوردنش،من تک‌سوراخه گرفتم براش انقدر سخت خارج میشد خودم با سوزن گشادش کردم😂دیگه زیادی میومد،بعد رفتم ۳سوراخه گرفتم،به حدی سخت میاد که۹۰سیسی رو یه ربع طول میکشه بخوره،درسته یعنی انقد طولانی؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان کارن مامان کارن ۱ ماهگی
تجربه سزارین ۲
بهم گفت صاف بشین ، برای منی که چند ماه خوابیده بودم حتی صاف نشستن هم با عذاب بود ینفر امد منو نگه داشت آمپول زدن که یکم درد داشت بعد کم کم پایین تنه ام گرم شد اومدن به شکمم دست زدن گفتن حس داری گفتم اره😁ترسیده بودم متوجه برش بشم یکم دیگه گذشت کامل بی حس شدم اما خب متوجه میشدم که یه کارایی دارن میکنن اما دردی احساس نمیکردم ، حدود پنج دقیقه گذشت صدای گریه اش رو شنیدم، گفتم حالش خوبه؟ گفتن اره چه پسری قدبلنده😊 گفتم بیارینش ببینم🥲 گفت باشه صبر کن یکم
وقتی آوردنش انگار دنیا رو بهم دادن، اشکم در اومد ، تمام سختی ها و استرسایی که کشیده بودم یادم رفت 🥲 صورتش رو صورتم بود اما بشدت میلرزیدم، پسرمو بردن و محکم شکمو تکون میدادن البته دردی احساس نمیکردم فقط متوجه میشدم که دارن فشار میدن رحمم رو
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان جوجه تپلی مامان جوجه تپلی ۷ ماهگی
سلام به مامانای مشهدی ....همیشه فکر میکردم همون روز زایمان میام و فورا تجربه زایمان رو مینویسم...اما به قدری تو این ۱۷ روز درگیر بودم که اصلا از گهواره یادم رفته بود...راستش دلم هم نمیخواد تجربه زایمانم رو بنویسم از بس روز سختی بود ...نه دلم میخواد کسی رو بترسونم و نه برای خودم دوباره یادآوری کنم ...بچه م تا ۳۵ هفته بریچ بود و قرار بود ۲ فروردین سزارین کنم اما ۳۵ هفته چرخید و ۱۸ فروردین که وارد ۴۱ هفته شدم بدون درد رفتم واسه طبیعی اما بعد از کلی سختی و درد سزارین شدم . مامانای که زایمان اول تون هست بدونید اون یک روز هر جور باشه میگذره پس اصلا بهش فکر نکنید فقط توکل کنید به خدا ...من زایمان سختی داشتم و خیلی اذیت شدم الان یه لحظه که به صورت زیباش نگاه میکنم یا بوی خوش تنش رو استشمام میکنم میگم همه ی اون سختی ها ارزشش این عشق و مادر شدن رو داشت .زایمانم بیمارستان مادر بود اگر سوالی درباره بیما‌‌‌‌‌‌‌‌‌رستان دارید در خدمتم .
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر