۶ پاسخ

پسرمنم همینجوره همیشه هم خجالت میکشم میرم بیرون چون همش بالباس خونکیه

آره خواهرجان ماهم همینیم ازبس بیرون خجالت کشیدم جلو مردم ک موندم چکارکنم چاره ای نیس میگذره

اره پسرمنم اینجوریه.‌‌ در حدی که گاهی پوشکش رو نمیزاره عوض کنم. منم لباساشو پوشکش رو میبرم تو ماشین تنش میکنم

واااای چه چالش بدی زینب
این دیگه چه مدلشه؟؟

عزیزم من برای خرج زندگیم وبچهام قران میخونم شما نمیخاین براتون بخونم 😔

چند دست لباس بچین جلوش خیلی آروم بهش بگو کدوم رو دوست داری تنت کنم کم کم از سرش بنداز دختر من میگه فقط لباسی که خودم انتخاب میکنم رو تنم کن

سوال های مرتبط

مامان رایان مامان رایان ۲ سالگی
دوستان یه سوال می خوام بپرسم ولی اگر کسی بارداره نخونه شاید باعث بشه بترسه.
پسرم معمولا می رفت تو اتاق خودش در رو می بست (برق اتاقشم همیشه روشنه) بعد نق می زد که بیا در رو باز کن زود می رفتم در رو باز می کردم و همه چیز اوکی بود. تازگیا چند روزیه می ره تو اتاق در رو می بنده و صداش درنمیاد اگر برم پشت در صداش کنم آروم شروع می کنه جیغ زدن وحشتناک و کوبیدن خودش به در. چون پشت در هست نمی تونم کامل در رو باز کنم فقط دستگیره رو می کشم پایین و همون اندازه که در خودش باز می شه دیگه دست نمی زنم ولی در محکم دوباره بسته می شه. اصلا نمی بینم خود پسرم این کار رو می کنه یا نه ولی اون همچنان جیغ می زنه و گریه می کنه و می زنه به در. چندین بار این باز و بسته شدن در و جیغای پسرم و کوبیده شدناش به در ادامه پیدا می کنه تا بالاخره آخرش دیگه یه بار که در رو باز می کنم خودش در رو تا آخر باز می کنه‌. درحالی که به شدت گریه می کنه و ترسیده خودش رو میندازه تو بغلم. درحدی که تا یک ربع هق می زنه و از بغلم پایین نمیاد. به نظرتون طبیعیه؟ برای شما تا حالا پیش اومده؟
مامان دخترم مامان دخترم ۲ سالگی
✅‍ چگونه به سوالات کودکم در مورد خدا پاسخ دهم؟

این سوال غلط است که: «چه طور کودکم را وادار کنم به خدا اعتقاد پیدا کند؟» پرسش صحیح این است که: «چه طور به او نشان دهم که خدا، در زندگی اش حضور دارد؟»
حدود سه یا چهار سالگی، بچه ها، نام خداوند را یاد می گیرند. کودک، ابتدا، دنبال قوی ترین فرد است و چون از نوزادی، مادر، نیازهایش را رفع کرده، می پندارد که مادر، محکم ترین تکیه گاه است، ولی خیلی زود می فهمد که مادر، از خیلی چیزها می ترسد و چون پدر از آن ها نمی ترسد، پدر را تکیه گاه و قوی ترین آدم می یابد، ولی پدر هم از بعضی چیزها می ترسد. در این زمان است که از ما می پرسد: «چه کسی قوی ترین است؟» به او می گوییم: «خدا». این خدا کجاست؟ به او می گوییم: «بزرگ تر که شدی، برایت می گویم.» چون کودک سه، چهار ساله، در مرحله تفکر ابتدایی است، فقط آن چه را می بیند، قبول دارد. بنابراین نمی توان به او گفت: «خدا نادیدنی است و همه جا هست.»
─━━━━⊱🐣⊰━━━━─
♡•• @farzande_nikoo