۱۱ پاسخ

بیخیال عزیزم خداروشکر من شوهرمو مامانم کمکمن همش

اشکال نداره بچتو بزرگ کن حسابی از تنهایی درمیای نگران نباش... هر مردی هم ی قلقی داره ...قلق شوهرتو پیدا کن حتماً تغییر میکنه...

عزیزم منم تنهام تو شهر غریب
میگذره نگران نباش

این روزا میگذره سختیش تا 40روزع

غصه نخور عزیزم خدا بزرگه خیلیامون این مشکل و داریم

عزیزم امیدت به بالا سریت باشه بچه تو داده تواناییش و هم بهت میده

هعی گلم من بدتر از تو اما به روم نمیارم😔میگذره روزا خوب ماهم میرسه امیدبه خدا

من ک خدارو شکر هم مامانم هم خانواده همسرم و هم خودش خیلی هوامو داشتن و دارن

از دوران ویارمون که بدتر نیست منم غریبم کاملا درکت می کنم ، به این فکر کن ان شاءالله تابستون میبریش پارک

واقعا کاش ادم یه دکمه برگشت ب عقب داشت

من باز همسرم کمک می‌کرد و خانواده شوهرم‌اما مامانم‌ روز سوم‌قهر کرد بام ولم کرد رفت

سوال های مرتبط

مامان مغز بادوم مامان مغز بادوم روزهای ابتدایی تولد
سلام خانما دلم خیلی گرفته بغض کردم فقط جرات اعتراض و گریه کردن ندارم. تنها جایی که میتونم حرفو دلمو بزنم اینجاست.
من چند ماهه با شوهرم در مورد انتخاب اسم واسه پسرم حرف میزدیم شوهرم هر اسمی که من میگفتم میگفت باشه در موردش فکر میکنیم. فعلا زوده تا بچه. ب دنیا بیاد .بچه ب دنیا اومد شوهرم بهم گفت اسمایی که دوست داری رو بگو که منم ببینم تا یه اسم انتخاب کنیم. اما دل غافل که داره منو گول میزنه ‌و با خانواده خودش به نتیجه رسیده اما داره واسه من فیلم بازی میکنه. امروز ۶ روزگی پسرم بود خانواده من و خانواده شوهرم خانه ما جمع شدن. شوهرم و مادرو خواهراش از قبل اسم خودشون رو انتخاب کرده بودن و به پدر شوهرم گفته بودن که اون اسم رو ب گوشش بخونه. درحالی که نه با من مشورت کرد نه از من نظر خواست. اسمشو پدرشوهرم گذاشت آرشا. ولی من شوکه شدم و اصلا از این اسم خوشم نمیاد. چرا باید یه مشورت با من نکنه. منی که با وجود دیسک کمر زایمان طبیعی داشتم تا حد مرگ رفتم. چرا باید یه نظر از من نپرسه