🔴پارت چهارم-----تجربه زایمان سزارین🔴

📍شیاف دیکلوفناک
اصلن برا من موثر نبود حتی ی ذره هم فرق نمیکرد برام
📍دستشویی بعد از زایمان
تا شما شماره ۲ نرید ترخصتون نمیکنن ،مایعات و کمپوت گلابی و گیلاس زیاد مصرف کنید اگه فرقی به حالتون نکرد بهشون بگید که براتون شیاف مخصوص بذارن (البته برا من خودشون گذاشتن خیلی هم موثر بود بعد ۵ دیقه من رفتم)
📍 سردرد های بعد زایمان
اون ۶ ساعتی که میگن شما ،تو ریکاوری و بعد میارنتون اتاقتون هستین به هیچ وجه تکون نخورید اصللللن ،زیر سرتون هم بالشت نذارید،اطرافیانتونم رعایت کنن حرف نزنن که (من کل اون تایم ملاقاتی داشتم وچون دیگه درد و فشار روانی زایمان طبیعی رها شده بودم کل اون ۶ساعت روحرف میزدم از خوشحالی و نتیجه اش شد ۴ روز سردرد وحشناک ،نه شیاف موثر بود نه استامینوفن 🥲،الان که روز ۶ بعد از زایمانن هست خداروشکر خوبم دیگه درد ندارم)
📍برا کاهش سردرد های وحشناکم
از داروخانه طب سنتی««« سورن جان »»خریدم ،میگن نباید خورد و وزارت بهداشت ممنوع کرده ،من به کسی پیشنهاد نمیدم که بخوره یا نه به خودش مربوطه فقط دارم تجربم رو میگم که من ۴روز اول از شدت کمر درد و مخصوصا سر درد داشتم میمردم ۴ روز ،هر روز یدونه خوردم و خب خیلی دردام رو کاهش میداد و سر دردم رو کلا حذف میکرد ،الان که خوب شدم دیگه نمیخورم
.
ادامه در پارت بعدی....🚶🏻‍♀️

۰ پاسخ

سوال های مرتبط

مامان سادات کوچولو🧸 مامان سادات کوچولو🧸 ۴ ماهگی
🔴پارت سوم-------------تجربه سزارین🔴
بعد اینکه دکترم تشخیص سز داد منو آماده کردن برا سزارین ،با اینکه استرس داشتم اما دروغ چرا خیییلی خوشحال بودم اون همه عذاب روحی روانی دیگه داشت تموم میشد 🥲
‼️زایمان طبیعی با توجه به شرایط من ،برا من انتخاب اشتباهی بود این به معنی بد بودن زایمان طبیعی نیست ،بدن افراد باهم فرق دارن‼️
📍وصل کردن سوند
خودتون رو شل بگیرید،درد نداشت اصلن ،و اگه هم داشته باشه انگشت کوچیکه ی معاینه نمیشه 🥲 فقط گریه میکردم که از خوشحالی اینکه معاینه ها دیگه تموم شد
📍بستن شکم بند در اتاق عمل:
بعضی از بیمارستان ها اجباری میکنن ،برا بیمارستانی من توش بستری شدم اجباری نبود منم چون از اون همه استرس و عذاب رها شده بودم ،از ی طرفم استرس جراحی رو داشتم اصلااا یادم نبود به پزشکم بگم که بعد عمل ببنده ،شما بگید میگن تو جمع شدن شکم و کم شدن درد موقع خنده و حرکت خیلی موثره(من الان روز ۶ بعد عملم هست هنوزم درد داره موقع خندیدن البته خیلی کمتر شده نسبت به روزای اول)
📍 اولین راه رفتن بعد از عمل:
برا من واقعا سخت بود بعدش بهتر شد ینی سختیش برا همون باره اولمه بعد کم کم بهتر میشه(شایدم بدن من خیلی ضعیف شده بود چون دکتر به من گفته بود که قبل رفتن به بیمارستان ناشتا باشم ،اونجام فقط سوپ اینا بخورم که اگه یهو سز شدم خطر برا من نداشته باشه ،اون ۲۷ساعتم تغریبا ناشتا بودم ،بعد عملم ۶ساعت بعدش فقط مایعات .....شاید بدنم ضعف کرده بود برا همون واقعاا درد داشتم موقع اولین راه رفت
.
ادامه در پارت بعدی...🚶🏻‍♀️
مامان دنیز مامان دنیز ۱ ماهگی
#تجربه سزارین پارت ۲
حالت تهوع شدید هم گرفته بودم ولی فقط حسشو داشتم بالا نمی اوردم بعد چند دقیقه دیگه صدای گریه بچه رو شنیدم اونموقع بود که انگار کل دنیارو بهم دادن و نا خودآگاه اشکام میریخت🥹بعدش تمیزش کردن و نشونم دادن و دیگه بردنش و بخیه هامم که دکتر زد تموم شد بردنم ریکاوری که نیم ساعت اونجا بودم که سردم نبود اما لرز داشتم تا نیم ساعت که بردنم تو اتاق و من پمپ درد هم خاستم که برام از اتاق عمل گذاشتن جابجام که کردن اومدم تو اتاق اصلا حرف نزدم و زیر سرم هیچی نگذاشتم چون اگه اینکارو نمیکردم بعدش سردرد شدید میگرفتی که خداروشکر من نداشتم
کم کم اثر بی حسی از بدنت میره ولی تا موقعی که بره یه حس عجیبی داشتم دوس داشتم همش پاهام سریع تکون بخوره
خلاصه اولی بود که دردم شروع شه سریع پمپ درد رو فشار میدادم حتما حتما پمپ درد بگیرین که خیلییی خوبه من فقط کل دردم تو این بازه زمانی یک روز بیمارستان اندازه درد پریودی بود راه رفتنش هم انچنان سخت نبود برام چون کم کم شروع کردم به بلند شدن نیم ساعتی طول کشید تا اروم بلندشدم دیگه خوب بود شما هم همینکار کنید حتما
مامان فرشته کوچولو مامان فرشته کوچولو ۲ ماهگی
پارت ۴
ولی بعد کلی ورزش اخرم با دست یه سانت وا میشد ولی عالی بود که بعد اون همه درد من درد نداشتم
دیگه رسیده بودم به ۹ سانت حس زور شدید داشتم سر بچه بالا بود دیگه انقدر زور زدم و سجده رفتم با انقباض که سر بچم اومد پایین دیگه ۱۰ سانت بودم ولی یه مانع بود تو واژن که با تمام قوا زور زدم بچه اومد تو کانال و دکترم اومد و بهترین بخیه ای که تو عمرم دیدم رو برام زد
دکتر موقر بهترین دکتر دنیا برای من تو کل بارداری بچمو گذاشتن تو بغلمو از شوق اشک ریختم
و اینم بگم من از ۴ سانت دیگه هیچچچچ دردی نداشتم
و الان تنها دردم بواسیرمه که خیلی بد شده چون قبل بارداری هم شدید بود و با زور زایمان خیلی بد شد
از طبیعی با اپیدورال خیلی راضی بودم
برای من بد درد که تازه فهمیدم ارثی از خاله هام هست باز نشدن دهانه رحم
عالی بود
بیمارستان پاستور بود شیفت صبح زایشگاه عالی بودن
و بیمارستان خوب بود
هزار بار بگردم طبیعی میارم الان خواهرخام غبطه میخورن به حال من بعد زایمان
و تخت بغل من ۵ نفر زایمان کردن و من هنوز بودم 😅
کسایی رو دیدم که ۸ سانت هم درد نداشتن
مامان دایان 👼🏼💙 مامان دایان 👼🏼💙 ۳ ماهگی
تجربه زایمان من ( سزارین ) پارت چهار
که لحظه شیرینی بود و به همه مانانای باردا و همه کسایی که بچه دار نمیشن از ته قلبم آرزو میکنم ، و بچه رو دادن بیرون و منو بردن ریکاوری و چون هنوز بیحسی داشتم اومدن شکممو تمیز کردن که من به شدت نگران اینم بود زیاد نفهمیدم فقط چون از زیر دلم داشتن فشار میدادن اون اذیتم میکرد که از اونجا به بعد دردام شروع شد که با شیاف کاملا قابل کنترل بود سخت تمرین بخشش فقط راه رفتن و بلند شدن بود ولی تجربه من این بود که هر چقدر که میتونید راه برید چقدر بیشتر راه برید همون قدر زود بهتر میشد چون یه نفرم با من سزارین شده بود من با کلی درد راه میرفتم ولی بعد راه رفتن بهتر میشدم من چهار بار پیاده شده بودم اون فقط یه بار و تا صبح کلی درد کشید و این که منتظر شیاف نباشین که هر هشت ساعت یه بار بیمارستان بده خودتون هر کجا که دردتون گرفت یدونه استفاده کنید خیلی کمک بود و من متاسفانه همون سر دردی که تو اتاق داشتم بعد از سه روز بازم همچنان دارم و این به شدت اذیتم می‌کنه درسته همینقدر سخت بود ولی بازم خدارو شکر که بچمو تونستم صحیح و سالم بغل بگیرم و برای شما هم این حس رو آرزو میکنم
مامان خرسی🐻🍯 مامان خرسی🐻🍯 ۴ ماهگی
تجربه زایمان پارت تکمیلی
از سزارین بخوام بگم، بعد از بی حسی با اینکه سرمم زیاد تکون داده بودم نه سردرد داشتم نه کمردرد، فقط جای بخیه هام به شدت میسوخت، پمپ درد هم نگرفته بودم، و اولین راه رفتن بعد از عمل به حدی دردناک بود که رنگم سفید شد، سوند رو بعد از بی حسی بهم وصل کردن بخاطر همین چیزی حس نکردم، فقط موقعی که درش آوردن یه مقدار سوز داشت، بعد از عمل هم یه مقدار شکمم رو فشار دادن، ولی چون همچنان بی حس بودم بازم چیزی حس نکردم،
از تجربه خیلی کمی که از طبیعی هم‌داشتم میتونم بگم موقعی که اومدن سوند رو بهم وصل کنن گفتن دهانه رحمت زخم شده، بخاطر معاینه ها، من از اون آدمایی بودم که به شدت طرفدار زایمان طبیعی بودم، ولی بعد از تجربه ای گه داشتم واقعا‌حق میدم به‌کسایی که‌ دوس ندارن طبیعی زایمان‌کنن، خودمم اگه برگردم عقب از همون اولش سزارین رو انتخاب‌ میکنم با توجه به وضعیتی که داشتم، از بیمارستان هم بخوام بگم ولیعصر بیماستان خوب و تمیزیه، ولی از برخورد کادر و پرسنلش زیاد راضی نبودم، از حال الانمم بخوام بگم بعد از ۲ هفته خداروشکر دردام خیلی کمتر شده، فقط گهگاهی تو قسمت بخیه ها احساس سوزش دارم هنوز، این بود کل تجربه ی من، بازم سوالی بود بپرسین میام جواب میدم حتما❤️
مامان یاسین مامان یاسین ۴ ماهگی
مامان حامی مامان حامی روزهای ابتدایی تولد
سلام خانوما
من تازه وقت کردم بیام از زایمانم بگم بهتون 😄
اول از همه از خدا میخوام که همتون با دل خوش و سلامتی فندقتون رو بغل بگیرید 🥹
دوم اینکه من از اول قبل از اینکه باردار بشم میگفتم فقط طبیعی میخوام زایمان کنم ولی بعد بارداری و یه سری پرسیدن تجربه ها و تحقیق تصمیم گرفتم سزارین کنم و به نظرم بهترین تصمیم بود برای من
البته که بدن هر شخص فرق داره ولی من برگردم عقب هم باز سزارین رو انتخاب می‌کنم
صبح رفتم بیمارستان و چون من بیهوشی کامل رو انتخاب کرده بودم وقتی نرفته بودم اتاق عمل برام سوند رو گذاشتن
سوند اونقدر ها هم که میگن درد نداره فقط بدیش اینه هی احساس دسشویی داری و فکر میکنی داره در میاد 😕
بعدم که رفتم اتاق عمل و بیهوشی و زایمان تو ریکاوری که به هوش اومدم درد نداشتم پسرم رو گذاشتن رو سینم که شیر بخوره و سریع رفتم بخش اونجا هم دردم در حدی نبود که اذیت بشم با اینکه پمپ درد هم نداشتم
از راه رفتن هم بگم یه مقدار سوزش داری ولی نباید بترسی و تو ذهنت بزرگش کنی چون خودت که میای از تخت پایین و میبینی اونقدر هم درد نداشت دوست داری راه بری البته که خوب فشار میاد به آدم که طبیعیه
روز مرخص شدن از بیمارستان درد بدی اومد سراغم که گریه میکردم که راه حل اون درد هم شیاف دیکلوفناک ۱۰۰
ادامه دارد ...