وقتی که عمل تموم شد به هیچ وجه خودتونو تکون ندین کمر که اصلا حالا گردن یکم کنترل کردنش سخته هی میخای نگا اینور اونور کنی ولی اگه حرکت ندین بعد راحتین و گردن درد و کمر درد نمیگیرین حتی موقعی که خاستن از رو تخت بزارنتون رو تخت دیگه شما هیچ تلاشی نکنین اصلا تکون ندین خودتونو بعد که میاین بخش همینجور دراز کش هستین بالشت زیر سرتون نذارین به جاش زیر پاتون بزارین باز تو بخش شکمو فشار میدن که گفتم دردش قابل تحمله براتون پوشک میزارن اصلا درد ندارین بعد بی حسی چون مدام براتون مسکن میزنن بعدم که درد شروع شد شیاف باید بزارین من که شیاف خودم گذاشتم شما اگه با کسی راحتین بدین اون بزاره تا ۷،۸ ساعت هیچی نباید بخورین حتی آب ولی بعدش دیگه شروع کنین به چای خوردن و نسکافه تا میتونین کافئین بخورین که سر درد نگیرین غذا هم که باید فقط سوپ بخورین وقتی سوند در میارن واسه من درد داشت ولی خب لحظه ایه یه جوریه انگار داخل زخم باشه خیلی میسوزه

۵ پاسخ

خوبه که دردت کم بود من بیهوش بودم فشار دادن شکم‌ خیلی اذیت شدم دردش شده یکی از کابوس هام 😵‍💫

سلام مامانای گل هرکی درامد میخواد باگوشی بی دردسر بهم پیام بده توضیح بدم ایدی روبیکامه
Fatiw_hz

حین عمل ادم پنیک میکنه?حالت خراب میشه?یا معمولی ?

من چون بچمو تو ریکاوری ندادن بهم بردنش ان ای سیو بیش از حد سرمو تکون دادم و گریه کردم یعنی مطمئن بودم بعدش گردن درد و سر درد و حتما دارم ولی خدارو هزار مرتبه شکر اینجور نشد

تا چن ساعت نباید ادم گردنشو تکون بده

سوال های مرتبط

مامان گیسو مامان گیسو ۴ ماهگی
سلام منم زایمان کردم کوچولوم بدنیا اومد بالاخره گفتم تجربیاتمو بهتون بگم
آنژیوکت و سوند که اصلا درد نداشتن در حد سوزش بود ولی اونم من خیلی کم حسش کردم موقع سوند گذاشتن خودتونو شل کنین نفس عمیق بکشید که دیگه خیلی اذیت نشین
بی حسی از کمرم اونم اصلا درد نداشت سوزشش حتی از آنژیوکتم کمتر بود
فشار رحمی رو برای من چهار بار انجام دادن دوبار تو ریکاوری دوبار تو بخش دردش مثل درد پریوده ولی خیلی بیشتر قابل تحمل هستش
وقتی هم که میارنتون تو بخش نه بالشت زیر سرتون بزارین نه صحبت کنین زیاد نه گردن بلند کنین این چندتا کار خیلی کمک میکنه که بعدا سردرد و کمر درد نشین
با خودتون نسکافه و خرما چای حتما ببرین وفتی بهتون اجازه دادن چیزی بخورین با نسکافه یا قهوه شروع کنین و خرما خیلی شارژتون میکنه
برای ترخیص از بیمارستان حتما اصرار دارن که شکم باید کار کنه و دفع داشته باشین اگر دچار یبوست هستین با خودتون کمپوت گلابی و انجیر ببرین و شیاف گلیسیرین از همون شب قبل ترخیص هم تلاش کنین که کار کنه شکمتون اگر کار نکرد از خود پرستارا شربت و شیاف مخصوص بگیرین برا من کار نمیکرد مرخصم نمیکردن
شیرخشک هم ببرین چون روز اول هم خودتون درد دارین هم شیر ندارین با سرنگ یا قطره چکون بچه سیر بشه خیلی آروم تره شکم بچه هم کار میوفته و دیگه خدایی نکرده زردیش بالا نمیره
مامان فرزاد مامان فرزاد ۷ ماهگی
سلام مامانای عزیز
امیدوارم حالتون خوب باشه.

پسرم روز شنبه به دنیا اومد زندگی مارو قشنگ کرد😍
سزارین شدم اجباری بود چون حالت بچه بریچ بود.
بیمارستانم پارسا بود دکترم لیلا برزو
بیمارستان خوبی بود راضی بودم ماما داشتیم بعد از عمل راهنمایی می‌کرد کمک پرستارارسیدگی میکردن واسه سرویس رفتن زدن شیاف و....

اونایی که استرس دارین واسه زایمان اصلا نداشته باشید
امپول بی حسی که میزنن انگار داری امپول معمولی میزنی
حین عمل هم که اصلا نمیفهمی چه خبره
بعد عمل هم قبل اینکه بی حسی بره بگین شیاف براتون بزارن البته خودشون میان هر چند ساعت میزارن ولی بازم حس درد داشتین. بگین زودتر که خیلی کمک تون میکنه دردتون کم میکنه

سرتون بعد عمل اصلا تکون ندین به محض اینکه اجازه دادن چیزی بخورید نسکافه چایی یادتون نره.
پمپ درد نگرفتم با شیاف اوکی بودم
من بعد عمل با شیاف دل دردام خوب شد اومدم خونه فقط یکم سوزش بخیه ها اذیتم میکنه دیگه درد ندارم
بیمارستان پارسا ساک مادر و کودک میدن که توش لباس و حوله و کلاه و. مشایی اینجور چیزا

حتما بعد عمل احتیاج به کمکی دارین چون سخته بلند شدن نشستن من که یا تخت میشینم میخوابم یا. رو مبل اصلا زمین نمیشه نشست
اینم از تجربیات من باز اگه سوالی بود بپرسین عزیزان
مامان بچک مامان بچک ۴ ماهگی
تجربه سزارین

صبح رفتم بیمارستان فشار و ضربان قلب بچه رو‌ چک‌ کردن بعد یک‌ربع قبل از رفتن به اتاق عمل برام سوند گذاشتن موقع گذاشتنش یکم سوزش داشت و یکم احساس ناراحتی داشت بعدش تا بی حس بشم بعد رفتیم اتاق عمل و بی حسی نخاعی که برام‌ زدن رو میتونم بگم متوجه نشدم و‌ اصلا درد نداشت چند دقیقه بعد هم نی‌نی رو دنیا آوردن و آوردن گذاشتن رو صورتم خیلی سریع بود و حس خوبی داشت من اصلا فشار هم که بعضیا میگن متوجه نشدم بعدشم رفتم ریکاوری و باز نی‌نی رو آوردن شیر دادم بهش همه چیز عالی بود تا وقتی بردنم بخش اومدن حسابی شکمم رو فشار دادن اون درد داشت بعدم عصر که بی حسی رفت دردام شروع شد که مسکن زدن برام و غول مرحله آخر بلند شدن‌ و راه رفتن بود که خیلی سخته فرداشم مرخص شدم و اومدم خونه چون پانسمان ضد آب بود دوش گرفتم راحت سبک شدم ولی تا امروز بلند شدن برام سخته و گاهی درد دارم که دکتر شیاف داده. امروزم رفتم بخیه کشیدم که اونم متوجه نشدم اصلا و‌ تمام. سزارین واقعا لحظه تولد خیلی خوبه ولی بعدش مراقبت میخواد و اصلا آسون نیست حتما باید کمک داشته باشی یه ۲۴ ساعت سخت داشت و در کل میتونم بگم راضیم
مامان پسرم مامان پسرم ۳ ماهگی
تجربه من از زایمان سزارین . من قرار بود ۵ شهریور عمل کنم که یهویی بخاطر عفونت و مشکوک بودن به دفع پروتین دکترم گفت باید زودتر عمل بشی و من تو ۳۶ هفته و ۵ روز سزارین کردم . بهتون بگم آمپول بی حسی یک درصد درد نداره یعنی حسش نمیکنین .و تو اتاق عمل اصلا اذیت نمیشین .بعدش که میرین ریکاوری اونجا اثر دارو از بین میره و طبیعی درد داشته باشین ولی از من میشنوین اصلا بعدش ناله و اینا نکنین فقط دعا کنین یا صلوات بفرستین یا هر دعایی یا آهنگی چیزی بهتون ارامش میده بخونین چون ناله کنین خیلی اذیت میشین و انرژی تونو از دست میدین و به هیچ عنوان سرتونو تکون ندین .بعدش هم تو ریکاوری درخواست پمپ درد میکنین ک همونجا وصل میکنن و خیلییی کمک میکنه بهتون .بدترین قستمش برای من اولین قدم زدن بود خیلیییی اذیت شدم که البته اینم بستگی به بدن هرکسی داره .خیلیا بودن اونجا راحت راه رفتن و میگفتن دردشون کمه . خلاصه با شیاف و مسکن هی هرچی بگذره بهتر میشین و تا میتونین مایعات زیاد بخورین .کافین خیلی بخورین . وای بهترین قسمت اونجاشه که بچه رو میارن نشونت میدن یعنی اون لحظه یه حسی داری که با هیچی قابل مقاسیه نیست .خلاصه من الان مرخص شدم و اومدم خونه یکم همون بلند شدن سخته ولی خب قابل تحمل و خداروشکر یه سری کارامو انجام میدم .
مامان الوين 👶🏼 👣🧡 مامان الوين 👶🏼 👣🧡 ۵ ماهگی
مامانا تجربه ي زايمانم (سزارين ) كه نوشتم بهم گفتيد از درد بعدشم براتون بيام بگم.
تاچند ساعت كه اثر بيحسي هست و درد و حس نميكني من وقتي كه تو اتاق عمل بودم به دكترم گفتم زمان بيحسي شكممو فشار بديد بعدش ديگه فشار نديد ، دكترم گفت ما تو بيحسي قشنگ شكمتو فشار ميديم ولي بعدشم كه رفتي تو بخش بايد بيان برات ١/٢ بار فشار بدن چون خون لخته بشه داخل شكم خطرناكه.
وقتي اومدم تو بخش برام شياف زدن پمپ دردم كه داشتم دردش قابل تحمل بود پرستارا ١/٢ بار اومدن شكممو فشار دادن ولي نه اونجوري كه فكر كني يه كوچولو كه قابل تحمل بود .
بهم گفتن تا زماني كه خوب بيحسيت نرفته اصلا تكون نخور حتي سرتم تكون نده با چشمات اينور اونور و ببين . بعد ٦ساعت هم گفت ميتوني مايعات بخوري
تا ميتونيد نسكافه ومايعات زياد بخوريد .
بعد ٨/٩ ساعت هم گفتن بلند شم راه برم من از خدام بود كه هرچي زودتر بلند بشم چون احساس ميكردم كمرم داره خشك ميشه اينقدر كه تكون نخوردم. از اولين درد راه رفتن بخوام بگم من قبلش شياف زدم پمپ دردم كه داشتم
وقتي از رو تخت بلند شدم يه كوچولو سخت بود ولي قابل تحمل بود . بعد اونم هر دفعه كه بلند ميشدمو راه ميرفتم بهتر ميشد
كلا هرچي سعي كنيد بيشتر راه بريد زودتر خوب ميشيد .
ايشالا همتون زايمان خوبي داشته باشيد و نينيتونو به سلامتي بغل بگيريد ❤️
مامان لیا جانم😍 مامان لیا جانم😍 ۶ ماهگی
رفتم بخش
خودم فکر میکردم جا به جا کردنم رو تخت باید اذیت کننده باشه ولی واقعا اصلا هیچی نفهمیدم از درد شمام نگران اون نباشید
اوردنم رو تخت اتاقم
پرستارا اومدنم گفتن که اصلا متکا نزارم زیر سرم و اینکه سرمو تکون ندم
وگرنه سر درد می‌گیرم
واقعیت منم اصلا رعایت نکردم
ولی به شدت بهتون پیشنهاد میکنم که رعایت کنین شما الان میگم چرا
بعدش دیگه مراقبتهای بعد عمل و سرم وچک قند خون و پمپ درد و از این کارا
ساعت ۱۱ اومدم تو بخش بهم گفتن که ساعت ۶ سوندمو برمیدارن و باید راه برم
در آوردن سوند که اصلا درد نداشت
ساعت ۵ گفتن میتونم مایعات بخورم که شکمم کار کنه
یکمی راه رفتم اولین بار سختم بود بخاطر بخیه هام و شکمم ولی از پسش بر میایین همه. نگران نباشین

فردا شد و شکم منو بچم کار کرد و مرخص شدیم
در مورد بیمارستان بگم که نیکان غرب عالیه بنظر من البته که خیلی هزینه هاش بالاست ولی تک تک پرستارا عین همراه خودت برات زحمت میکشند واقعا
در حدی که میبینن خسته شده همراه بچرو میبرن خودشون میچرخونن و آروم شده میاوردنش بچه رو میشستن خودشون بعد دستشویی کردن
واقعا کادرشون عالی بود
در مورد چرخوندن سر فقط بگم که واقعا نکنین ایکارو چون الان که دو روز از عملم میگذره هنوز نمیتونم از سر درد و گردن درد راه برم و واقعا دردیه که بنظرم قابل تحمل نیست و اینقدر زیاد که با قرص مسکن و اینا آروم نمیشه
حالا اگر سوال دارین بپرسین همرو جواب میدم
مامان امیر مهدی مامان امیر مهدی ۳ ماهگی
پارت دوم تجربه زایمان سزارین
سریع گفتن به پشت بخواب و خوابیدم و پاهام که کامل بی حس شده بود شروع کردن


جو اتاق عمل برای من که دوبار رفته بود اتاق عمل خیلی خاص نبود

فقط بعد بی حسی حس خفه شدن داشتم
قفسه سینم انگار چیزی داشت فشارش میداد حس تهوع داشتم که برام امپول تهوع زدن و چون تا روز آخر بارداری حالت تهوع داشتم شب قبلش دمیترون خورده بودم

۱۰و۴۰ آمپول بی حسی زدن تا ۱۰و ۵۵ گل پسرم به دنیا اومد
صداش که اومد خیلی خیلی خوب بود
نشونم دادنش و بردنش
بعدش تا ۱۱و ۴۰بخیه زدن و برام سریع دوتا شیاف گذاشتن و رفتم ریکاروری
اونجا کم کم ی حسی مثل درد پریودی کم داشتم که بخاطر نبود بچه بود و این درد برای زایمان طبیعی هم هست
واقعا هم درد خاصی نبود قابل تحمل بود
بچم آوردن بهش شیر دادم
حدود ۱۲و نیم بود رفتم بخش که هنوز یکم سر بودم موقع جا به جایی از این تخت به اون تخت یکم اذیت شدم
داخل بخش ی پرستار اومد تا ماساژ بده که گفتم نکنه ی ذره فشار داد و رفت
من خیلی حرف زدم تو بخش ولی اصلا سرم تکون ندادم که گردن درد و سردرد نگیرم

واقعا خدمه توحید ی خانم جوون بود عالی بود خودش تمیز میکرد و شیاف میزاشت

درد هاش تقریبا مثل درد پریودی بود خب بستگی به آستانه درد هرکسی داره من تا میخاست شروع بشه دوتا شیاف میزاشتم و یک بار تو اتاق عمل یک بار تو بخش دوتا گذاشتم بقیش یکی یکی بود