۱۷ پاسخ

فکر کنم چهارمی تو خونه خودت دنیاش میاری 😂

چهارمی یه شب که از خواب بیدار بشی میبینی کنارت خوابیده

😂پناه بر خدا چهارمی تو راه میزای

پس این یکی رو زودتر برو که تو خونه نزای

عزیزم چه خوب کاش میشد منم بچه هامو طبیعی به دنیا بیارم حیف سزارین اجبازی شدم

اینو تو خونه بزا دیگه چکاریه بیمارستان رفتن خودت استادی😁

جنسیت بچه هات چی هست

یا خدا

یه سوال
بدون برش و بخیه سه تا رو زاییدی؟

چهارمی به محض اینکه جلو در بیمارستان از ماشین پیاده میشی میاد بیرون، دیگه تو داخل نمیری، ماما و پرستاز از زایشگاه میان پیش تو جلو بیمارستان.
تازه اومدنشون هم که فایده ای نداره، برمیگردن میرن 😂

شوخی کردم، انشاالله سالم بغل بگیریش

این یکی یا تو خونس یا تو ماشین میزایی

ببخشید بدن خیلی گشاد نمیشه سر بچه سوم ؟ من میترسم

من الان بیمارستانم. دردام تو خونه شروع نشد
الآنم قرص فشار بهم دادن
🥺

خدا قوت پهلوان🩷😂
این یکی فک کنم به بیمارستان نرسی

جدی میگی ماشاالله بهت از دردش نمیترسس؟؟درد بدی داره زایمان یکبار تجربه دارم ...ببخشید چقد بخیه خوردی تو نزدیکی تغییری نکردی؟

سراین بچه هنوز دردت نگرفته بود برو،احتمال زاییدنت توی خونه یا قبل رسیدنت ب بیمارستان هس😄😄

این یکیو دیگه تو خونه میزایی😂😂

سوال های مرتبط

مامان هامین♥️🐣 مامان هامین♥️🐣 ۱ ماهگی
پارت دهم
مادر شوهرم نشسته بود روب روم من همچنان مرگو با چشام میدیدم جیغای خیلی بدی میکشیدم ساعت سه صبح بود همه اومدن اعتراض کردن انقد جیغ نکش ما خابیدیم فلان اینا من فقد با فشاری ک بهم میومد یکسره جیغ میکشیدم بعد نیم ساعت ماما اومد دست کرد تو واژنم بعد مقعدم گفت دوتا زور دیگ بده منم با تمام توان زور دادم
بعد داد زد اتاق زایمانو اماده کنید من همچنان داشتم میمیردم فقد جیغ میکشیدم نفس نداشتم برای راه رفتن اما دیذن بچم قدرتمو بیشتر میکرد ماما گفت بیا پایین رفتم پایین سر بچه رو قشنگ حس کردم میلرزیدم پنج دقیقه طول کشید تا اماده بشن لباس بپوشن من همچنان رو تخت زایمان داشتم جون میدادم
ماما اومد لعنتی دساش تا ارنج تو من بود هم از مقعد فشار وارد میکرد هم از واژن میگفت زور بزن اما من نفس نداشتم هیچ انرژی برای زور زدن نداشتم به پرستار گفت بیا شکمشو فشار بده نمیتونه زور بزنه دسش تو من بود داشت سر بچه رو به بیرون هدایت میکرد اون یکیم هعی فشار میداد من زور میزدم اما در توان من نبود زورای خوبی بدم بعد یک ربع حس کردم سر بچه اومد بیرون دردا تموم شد ولی یه سوزش وحشتناکی ک جیغمو در اورد پیچید تو واژنم بچه ک در اومد کامل تموم دردا رفتن
بچه رو گذاشتن رو شکمم سفت بغلش کردم حتی توان گریه نداشتم فقد ناله میکردم پاهام میلرزید ......
ادامه