سلام مامانا خوبین شبتون خوش
میگم ما امشب شام رفتیم بیرون رفتیم نشستیم روی صندلی همینجوری دختر و پسر سیگار به دست ما دیدیم هوا خوبه نشستیم تو محوطه آزاد یه چندتا دختر وپسر صندلی پشتی ما داشتن سیگار میکشیدن بعد یدفعه هوا رها گفت بابا این این دختر داره سیگار میکشه بعد روشو برگردون با دست نشونش داد من از خنده فقط جلوی خودم نگه داشتم که نخندم😖
رها داشت با تعجب نگاهش می کرد که هواسشو پرت کردم😁

۱ پاسخ

چرا اینجوری شده جدیدا همه جوونا رو آوردن ب سیگار کشیدن در ملا عام خصوصا دخترا

مقالات مرتبط

تأثیرات آلودگی هوا بر سلامت انسان
تأثیرات آلودگی هوا بر سلامت انسان چیست؟
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
انواع صندلی ماشین کودک
انواع صندلی ماشین کودک + راهنمای خرید آن

سوال های مرتبط

مامان آرنیکا مامان آرنیکا ۵ سالگی
سلام مامانا خوبین شبتون بخیر میگم من دختر دارم اونایی که پسر دارن پسر داشتن چجوریه ؟؟؟
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان رها جونم 🌈 مامان رها جونم 🌈 ۴ سالگی
سلام خوبین
میگم مهد کودک رها دیروز علامت استاندارد بهشون یاد داده حالا من باید با کمک رها وسایلی که علامت استاندارد داره قیچی کنه بچسبونه تو دفترش
بنظرتون از کجا پیدا کنم؟؟؟؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان پسرم مامان پسرم ۵ سالگی
بیایین یه راه حل بدین
پسرم شدید وابسته منه شدید خیلییییی شدید
با هیچ کس نمیموند من یه دکتری جایی برم
با همسرم میمونه با مامانم هم به تازگی میمونه
سرکار میرم یه ده روزی هست پیش همسرم یا مامانم میمونه
می‌خوام بزارمش مهد چنان اسم مهد میاد جیغ و داد می نه پشیمون میشم
اونقدرررررررررررر بردم مهد با خودم تایم بازی بچه ها شعر و آهنگ و رقص هاسون تاب سرسره بازی کردناشونو دیدیم اصلا این بچه به هیچ صراطی مستقیم نیس قبول نمیکنه
دو هفته پیش خیلی منطقی باهاش حرف زدم گفتم باید برم سرکار توهم مثل فلانی دختر خواهرم مهد می‌ره گفتم مثل اون برو منم مثل خاله جون برم سرکار قبول کرد که بره
دختر خواهرم چند ماه ازش بزرگتره دو ساله کامل مهد می‌ره خواهرمم شاغله
خلاصه رفتیم یه مهد خوب دیدیم باهم رفتیم داخل با دوستاش آشنا بشه گفت الا بلا نمیشینیم پاشو بریم خونه هر چی باهاش حرف زده بودم باد هوا بوده
میگم ای خدا چیکار کنم بنظرتون این بچه رو بفرستم مهد راهکار چی دارین؟چه جوری جدا میخواد بشه از من بخدا مغزم هنگ کرده
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان مغزبادوم مامان مغزبادوم ۴ سالگی
به حدی اعصابم خورده که دلم میخواد دیگه خونه ی بابام نيام بخاطره بیشعوری برادرزاده ام
درسته يتيمة دیگه قرار نیس جیگر بچه ام خون شد
از عصر توحیاط بازی میکنن نمیذاره دخترم سوار چرخ بشه
بعد داد میزنه سرش یا جلو شوهرم میگه به عمه بگین ديگه نیاین اینجا
یکی هم نیس بزنه تو دهنش
شبی هم رفتیم هیئت آخر گفتن هرکی یه صندلی کمک کنه بره تو حسینیه
دختر من داشت کمک میکردبدو بدو رفت از دست دخترم گرفت ببره
دخترم پشت صندلی رو گرفت چنان تو جمعیت سر بچه ام داد زد بچه ام وسط جمعیت هنگ وایساد
منم رفتم دست بچه ام رو گرفتم بابام میگه تو چیکارش داری میگم داره بچه ام رو خورد میکنه
میگ طرف بچه رو نگیر میگم قرارنیس بخاطر یتیمی هرچی تونست به ماها بگه به بابام گفتم اگه این بچه یکسال دیگه گذاشت ما بیایم خونه ات
گفت غلط میکنین همه اتون که بخواد تو زندگیم دخالت کنین
گفتم دخالت نمی‌کنیم بزن تو دهن این بچه ای که اصلا هیچی نمیگی بهش
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان ❤جوجه کوچولو❤ مامان ❤جوجه کوچولو❤ ۴ سالگی
وای از دست این مردا ، از بیرون اومدیم سامیارو باباش رفتن بخوابن ، شنیدم سامیار به باباش میگه من می خوام بزرگ بشم برم سرکار ، بچه بسازم 😬 باباش گفت پسرم بزرگ شدن زیادم خوب نیست ! سامیار گفت بابا بچه ساختن سخته ؟😳 یهو دیدم باباش گفت نبابا خیلیم راحته 😶 یعنی ی لحظه دیر اومده بودم وسطشون شوهرم کامل مراحل ساخت بچه رو به سامیار توضیح میداد🤭 خدایا چقدر این مردا ریلکسن میگم اااا چی میگی به بچه ؟ میگه بلاخره که متوجه میشه ، این با ما فرق داره😳 تعطیلات تابستونیش تموم شده صبح زود باید بره سرکار داره افسردگیه بعد تعطیلاتش رو اینجوری تخلیه می‌کنه🤣
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان مامان پرنسس مامان مامان پرنسس ۴ سالگی
سلام‌مانانا خوبید؟میگم‌ ما یه همسایه داریم روبرومون که دوتا پسر کوچیک داره پسر بزرگشون نزدیک به ۹ سالشه میاد دنبال دخترم میرن داخل پارکینگ دوچرخه سواری می کنند بعد امروز میگفت من یه خواهر دارم که تو خونه است اصلا بیرون نمیاد من خیلی تعحب کردم هیچوقت ندیدم که دختری بره داخل خونشون و بیاد بیرون یا حتی سوار ماشین که میشن فقط همین دوتا پسره سوارن ما ۸ ساله اینجایم هیچوقت هیچ دختری ندیدم وارد خونه اینا بشه خیلی برام عجیبه ممکنه بچه ی ۹ ساله حالا تخیلاتش باشه؟
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان کسری 🤰🏼 مامان کسری 🤰🏼 ۵ سالگی
سلام دوستای گلم چطورین؟؟؟
ما نشستیم با کسری مک کویین میبینیم و ناهار میخوریم😍
اینم مدل جدید غذا خوردنه😂
شما در چ حالین
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان رها جونم 🌈 مامان رها جونم 🌈 ۴ سالگی
سلام خوبین ظهر جمعه تون بخیر🍁
میگم اولین بار اینسری اینجوری درست کردم اما طمعش عالی بود عالی
همسرم و رها با برنج میخورن من با نون
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان جوجه مامان جوجه ۴ سالگی
سلام خانما .بندرعباس وشیرازرهواوچطوره لباس چ بیارم .ما ک ماهشیریم هوا شرجی اندازه یه ثانیه هم نمیتونیم بیرون بریم .یه سفررکاری شوهرم داره بندر عباس گفت ماهم ببره مسافرت باش
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان mmmm مامان mmmm ۵ سالگی
مامانا بچم تقریبا هشت ماهشه از وقتی غذا میخوره خیلی شیر نمیخوره کسی بوده بچش مثل این دختر ما باشه؟؟؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان پسری مامان پسری ۴ سالگی
مامانا سلام میگم اونای ک بچه هاشونو مهد میبرن فاصله خونتون با مهد چقده؟ما نزدیک خونمون اصلاا مهد کودک نداره یه جا هست اونم ۲۰ دقیقه با ما فاصله داره قبلن می‌بردم دیگ هوا گرم شده بود نمیتونستم ببرم شنا اگ مهدکودک ازتون دوره باشه می‌برید بچه هاتونوو
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان کوروش مامان کوروش ۴ سالگی
سلام به همه مامانا خدا قوت. مادرای مشهدی هوا چطوره اونجا؟ما به امید خدا فردا میایم مشهد تا جمعه اونجاییم. هوا سرده؟
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان رها جونم 🌈 مامان رها جونم 🌈 ۴ سالگی
سلام شبتون خوش
میگم غروبی رها می گفت سرم درد می کنه منم میخواستم برم باشگاه تا اینکه سر شب دیدم یه کوچولو تبم داره غروبی گفتم سرم درد می کنه وقت دکتر اطفال گرفتم براش اونم ساعت چند یک نصف شب دیگه معاینه کرد ته گلوش قرمز شده و شکمش یکم داغ بود که شربت براش نوشت و یه آبنبات براش نوشت
فردا مهد داره فعلا نمیره
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان رها جونم 🌈 مامان رها جونم 🌈 ۴ سالگی
سلام خوبین
میگم همسرم و رها خوابن منم تو گهواره دارم نکاه می کنم پیام هارو چقدر چقدر خیانت زیاد شده من خیلی ناراحت شدم برای مامانا که شوهراشون بهشون خیانت می کنن خدا ازشون نگذره 😔😔😔😢
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان دخترقشنگم مامان دخترقشنگم ۴ سالگی
دردودل*


مادرشوهرم خیلی وسواسی امشب رفتیم خونه مادرشوهرم که بریم دمبالش بریم روضه تارفتیم داخل چادرمو تا کردم گذاشتم روی دسته صندلی رفتم تو حیاط اومدم دیدم مادرشوهرم چادرمو پرت کرده کنار خونه به روی خودم نیاوردم اخرشب موقع برگشت خیلی به دلم اومده بود به شوهرم گفتم خیلی ناراحت شدم از این موضوع اونم گفت موقعی که من رفتم تو حیاط تا مامانش اینکارو کرده باهم بحث کردن شوهرمم گفته خیلی زشته با مهمونت اینکارو کنی بخاطر وسواست اونم گفته اخه تازه صندلیو آب کشیده بودم خلاصه بحث کردن

خلاصه خیلی بهم برخورد به شوهرمم گفتم دیگه حالا حالا خونه مامانت پامو نمیذارم

جای من باشید ناراحت نمیشید؟اخه من خیلی ادم تمیزومرتبی هم هستم
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر