۱۱ پاسخ

خداهمه بچه ها رو حفظ کنه

و این اتفاق برای یکی از آشناها افتاده
بچه کوچیکش برده حموم دومیش یک سکه میکنه تو دهنش بچه بزرگش میاد به مامانش میگ بچه کوچیکرو میزاره تو حموم بزرگ میفرسه دنبال همسایه اون م ماشین میزنه بهش دومیم خفه میشه و کوچیکم تو حموم خفه میشه

داشت اشکم درمیومد ک دیدم خواب بوده

واییییییییییی

👌👌👌👌😊👌👌👌👌

واقعا خدا بهتر میخواد برامون

خداروشکر خواب بود داشتم سکته میکردم ولی ما بنده های خدا خیلی ناشکریم هرچی از خدا آید خوش آید خودش بهتر میدون صلاحمون😍😍

کلیپشو تو یوتیوب دیدیم خیلی بد بود گریم گرفت

منم دوتا پسر دارم با شوهرم میشن سه تا پسر من کلفت بی حق و بی دست مزد شبانه روزشونه م
حتی وقت یه شونه کردن مو رو ندارم شبا خیلی ناشکری میکنم دست خودم نیست خسته ام خیلی😭😭😭😭

خداروشکر خواب بود.

داشتم سکته میکردم خداروشکر خواب بود🤦🏻‍♀️

سوال های مرتبط

مامان پناه مامان پناه ۱۵ ماهگی
دوستان همسر من خیلی عصبیه همش دنبال شره واسه دعوا امشب رفتیم با خانوادم شام بیرون موقع برگشت دخترم گریه کرد رفت تو ماشین بابام اینا کلا ۳دقیقه اونجا بود بعد اومد تو ماشین خودمون شروع کرد هرچی بلد بود به منو خانوادم فحشای خیلی خیلی زشت به من داد که حالا که رفته تو اون ماشین باید تو ماشین خانواده منم بره اصلا خانوادش با ما نبودنا دخترم بیدار بود انقدر داد زد فحشای زشت داد که بچم از ترس چسبیده بود به من یهو خوابید دخترم فقط زیر سینه میخوابه ولی امشب از ترسش منو محکم چسبیده بود چند بار با سرعت زیاد زد یهو رو ترمز پیاده شد از ماشین که بیاد منو بزنه میگفت باید بذاری تو ماشین مامان بابای منم بره شروع کرد مرده هامو فحش دادن بابامو مامانمو نفرین کردن بعد میخندید به خدا دخترم از ترس غش کرده چیکار منم دارم میمیرم فقط با مردن یادم میره این اتفاقو میخوام کریه کنم بغض داره خفم میکنه اما نمیتونم هیچکاری بکنم دخترمم شیر خودمو میخوره چجوری بهش شیر بدم اخه یاد معصومیتش میوفتم که اونجوری از ترس منو چسبیده بود دلم می‌خواد بمیرم