دفعه پیش رفتیم خونه پدرشوهر
پدرشوهرم بچه رو ترسوند دخترم ۴ ساعت تمام گریه کرد پا به پاش گریه کردم با همسرم دعوام شد همسرم به خاطر غرورش از پدرش دفاع ک نه ولی گفت غیر عمدی بود ولی هم میدونستم هم خودش عمدی بود
برگشت گفت این چه بچه ای فقط گریه میکنه بندازید سگا بخوره
بندازیدش سطل آشغال
همون طور برگشتیم بعد یک ماه و نیم همسرم گفت بریم قبول کردم
الان بریم باز میخواد تیکه بندازه اصلا نمیتونم جواب شو بدم لال میشم
همسرم میگه هر چی گفتن جوابشونو بده نریز تو خودت
بهم میگه از صبح بیا از صبح میرم میگن چرا بچه گریه میکنه چرا شیرخشک میدی چرا الان میخوابونی الان چرا میشوری سه ساعت پیش شستی
برا همون دیر میرم
دیرم میرم میگه برا رستوران اومدید برا شام
بابا ولم کنید دیگ بزارید با همسرم خوش باشم
دفعه پیش اون چه حرفایی بود به دخترم زدی
اگه یکم بزرگ بود میفهمید چی گفتی میدونی چقدر لطمه بهش وارد میشه کلا عزت نفس بچمو شکستی

۱۱ پاسخ

وای بعضی مادر شوهر پدرشوهرا از خرم نفهم ترن باز خداروشکر‌کن شوهرت میگه جوابشونو بده مال من که سره ننه بابای عنش کم مونده خودشو جر بده بیچاره ام کردن هروزم شوهرم میگه برو خونشون بچه رو ببینم یا اونا بیان تلپ بشن ایشالله زودتر بمیرن راحت شم

وای مرده گنده چرا ترسوندش؟بعضی ادما مونگلن انگار

خدا رو شکر من بی نصیبم مردن

میشه بگی چطوری ترسوند؟

ینی این تجربه هارو که میخونم چقدرررر خوشحال میشم ک با خانواده همسرم قطع ارتباطم

جواب بده که مظلوم گیر نیارن مرتیکه احمق

واااای منم هر سری میرم خونشون مادرشوهرم هی میگه بچه تب داره بچه چرا لاغر شده بچه فلان شده
از همه بدتر هرچی دستش میاد میکنه دهن بچه که چشمش نمونه
یعنی اونجا فقط دلم میخواد جرررررش بدم زنیکه رو

من برا شامم نمیرم، بعد شام دو ساعت میریم سر میزنیم

عزیزم اگه جایی میری که از بچه ایراد میگیرن سعی کن یا جوابشون رو بدی یا اصلا نبری همینجوری خودت گفتی رو اعتماد به نفس بچه به شدت تاثیر می‌زاره

بخاطر ارامش خودتم که شده نرو خواهر 😑بیکاری والا

اصصصلا مجبور نیستی بری عزیزم تودیگه مسئولیت یه بچه ام روی دوشته اگه راحت نیستی نرو یا اخر شب فقط واسه سر زدن اونم سنگین هرکی ام هرچی گف بگو من صلاح میدونم با یه لبخند حرص درار

سوال های مرتبط

مامان آیهان جوجو🐥 مامان آیهان جوجو🐥 ۱۰ ماهگی
من نمیدونم چرا همه دایه مهربانتر از مادرن برا بچه هامون :(
چرا فک میکنن اونا بیشتر از ما بچمونو دوس دارن و بهتر مواظبشونن
چرا همشش میگن بچرو لاغر کردی،بچرو مریض کردی ،چرا بچتو بیرون نمیاری،چرا بچت غذا نمیخوره چرا نمیدونی خوب بهش بدی بخوره ،تو نمیتونی تو نمیدونییی مگه خودشون مادرر نبودن مگه خودشون عصابشون خورد نمیشهه با این حرفاا؟؟
حالا بقیه به کنار چرا مامانم دیگه همش میگه بهم بچتو لاغر کردی و نمیدونی و بیارش پیش خودمم الان نمیدونه آیهان مریضه شرط میبندم اگه بهش بگم کلی ازین حرفا میگه 🥲
حالا اون ب کنار شوهر خودمم هربار یکم زیاد گریه میکنه میگه تقصیر توه امشب نیمه شب بیدار شد یه ساعت گریه کرد میگه تقصیر توع همه چی بهش میدی خب من چی بهش دادم غذای مخصوص خودش دیروزم فقط پوره سیب و حریره بادام خورد همین و به خاطر دندون گریه میکرد نه اینا ازونورم خودش اول سرما خورد😒چرا همششس منو مقصر میدونن خدااا دیشب کلی گریه کردم تنها گفتم بچم وزنش کمه حالا با این مریضیم کلی وزنش میاد پایین😔من چیکار کنم چرا انقدر آدمو ناراحت میکنن
مامان لاوین مامان لاوین ۹ ماهگی