به نظرم سخت ترین چالش تو بچه داری قسمت از شیر گرفتنش هست هم برای بچه هم مادر از تیر تمام سعیمو کردم موفق نشدم آنقدر گریه میکرد ک سیاه میشد ازین سنگ صبر زردا گرفتم زدم می‌فهمید میگفت بشور بخورم از آخر دید میشورم همونجور تلخ می‌خورد چسب زدم پشم گذاشتم قرمز کردم فایده نداشت قبلا یکبار فلفل زده بودم همونجوری خورد شاید کم زده بودم یا ریخته بود متوجه نشد الان سه روز به یاری فلفل دیگه نخورده هربار میاد میگه بده میگم تند میسوزی میره ولی دل خودم کباب هم به خاطر اینکه مجبور شدم فلفل رو دوباره امتحان کنم هم اینکه دلم تنگ ‌شده برای چسبوند‌ش تو بغلم تو بغلم خوابیدنش وقتایی ک می‌خوابه نگاش میکنم و گریه میکنم هم از شوق و خوشحالی ک داره بزرگ میشه هم ناراحتی ک هرچی بزرگتر بشه دلم بیشتر تنگ میشه برای این روزاش مادر بودن خیلی شیرین و سخته

سخترین قسمت بچه داری
کولیک
رفلاکس
دندون در اوردن بود

حالا واسه من بزرگترین چالش پوشکشه حتی حاضر نیستم بهش فکر کنم😵‍💫😵‍💫😵‍💫

واسه من راحتترین بود خودش خودشو گرف از شیر

عزیزم ، برای من شیر از نظر روحی سخت بود ولی نه اونقدر که قبلش تو ذهنم فکر می کردم... خیلی بهتر گذشت....
ولی پروسه پوشک هنوز شروع نکردم و نمی دونم کی میگه

ماشللله دیگه بزرگ شده بچتون طفلک من که همش ۱۵ماه شیرخورد خیلی روزای بدی بود حس عذاب وجدان وبیقراری هاش وای یاداوریشم سخته