پسرم از عصر همینجوری حالش بهم می‌خورد صبح برده بودیم برای سرماخوردگی دکتر الان من کنار نوزادم اونم با باباش رفت بیمارستان اونقدر ناراحتم این بچه کوچیک باعث شده نتونم اونجوری که هست بهش برسم حتی نتونستم یه سر برم مدرسه اش ببینم چجوریه همش میگه مامان من دلم نمیخواد میز آخر بشینم یا میگه دوست دارم تو منو ببری مدرسه دست و پام بسته شده برام دعا کنید خیلی خستم و افسرده 😭😔

منم پسرم کلاس اوله از وقتی کوچولوم دنیا اومده اون یهو برام خیلی بزرگ شده
هرزمان بگه مامان تو بیا دنبالم ظهر میگم همسرم بیاد بچمو بگیره خودم میرم دنبالش اصلا طاقت ندارم غصه بخوره 🥺

منم همیشه دخترما میبردم پیش حالا مجبور شدم براش سرویس بگیرم بچم همش میگه کاش باهم هنوز پیاده میرفتیم🥲🥲🥲

بخدا منم همینطور
دخترم میاد میگه همه ی مامانا بچشونو میارن مدرسه میبرن تو چرا یبارم نمیای
حالا بیچاره همش میخاد حرف میزنه میگم یکم وایسا من اینو بخابونم
دلم کباب میشه بیچاره بی صدا بازی میکنه میخاد حرف بزنه میگم آروم داداشت خوابیده😔😔😔

عزیزم منم مث توام پسرم کلاس اوله دلم کبابه براش