#پارت دوم تجربه زایمان
خلاصه که چند ساعت گذشت و ساعت ۱۰ و نیم ماما اومد معاینه کرد گف بین ۴ و ۵ سانتی گف کیسه ابتو میزنم زد و آبش که خالی شد اومد باز معاینه کنه گف باز ۳ سانت شدی😑🥺
اون لحظه ته دلم خیلی خالی شد خیلی خیلی حس بدی داشتم از درد داشتم میمردم و بدنم ارور میداد
ماما دکترو‌ صدا کرد بالاسرم حتی دکترم تعجب کرده بود دکتر سیوانی خیلی دکتر خوبی بود ضربان بچه یهو افت کرد از بالاسرم سرم تکون نخورد تا ببینه چی میشه راستی من مامانمم پیشم بود که خیلی بهم کمک کرد به دکتر گفتم توروخدا منو ببرین سزارین من میمیرم اینجوری مامانمم به ماما گف میبینین که نمیتونه تحمل کنه برگشت گف خب بچه نمیاورد ب ما چ😐ضربان بچه که خوب شد ماما گف بیا برو حمام نیم ساعت زیر دوش آب گرم بمون مامانمم باهام اومد با آبگرم‌ کمرمو ماساژ میداد از حموم که اومدم بیرون دردم دو برابر شد اومدن معاینه کردن گفتن ۸ سانت شدی یعنی اون حموم معجزه کرد بقیشم الان میزارم

عزیزممممم😢😟

عزیزم خیلی مبارکه
قدمش پر از خیر وبرکت باشه
انشالا زودتر حال خودتون بهتر شه
بسلامتی این روزهارو پشت سر بذاری

الهیییی

الهههییی خیلی سختتع واقعا مبارکه قدمش پراز خیرو وبرکت

و اینکه تو حموم موهاتم خیس کردی؟یا فقط بدنتو؟

همه این اتفاقا تو اتاق خصوصی افتاد؟مثلا حموم و معاینه و اینا؟یا چند تا حامله ی دیگه پیشت بودن؟

بیمارستان های دولتی واقعا پرسنل اعصاب ندارن اصن براشون مهم نیس مریض درد میکشه احتمال تلف شدنش هس
فشار روانی برخورد اطرافیان و پرسنل تو روز زایمان تا مدتها اثرش میمونه و فرد امکان ابتلاش به افسردگی خیلی زیاد میشه

عزیزممم ، چه خوب که مادرت کنارت بوده اجازه دادن ،،، از بیمارستان امام رضا جای تعجب داره اجازه بده همراه بیاد کنار کسی که میخاد زایمان کنه...

مبارک باشه عزیزم.
تو سونو مشخص نبود که بچه مدفوع کرده؟؟

چی باید گفت به اون نادانی که دهنشو باز میکنه میگه خوب بچه نمیورد به ما چه؟؟؟😡

الهیی چقدر سخت بوده زایمانت میگفتی عوضی بچه نیار چیه وظیفت رو درست انجام بده انقد بدم میاد از این ماماهای عوضی